کارگاه «تجربهها وتمهیدههای داستاننویسی» با حضور «امیرحسین خورشیدفر» برگزار شد.
امیرحسین خورشیدفر درباره این کار گفت: در این کارگاه در بخش تئوریک؛ موضوع کارگاه تبار و ویژگیهای قصه کوتاه یا شورتاستوری است. یعنی همان فرمی که آنتوان چخوف را به عنوان مبدا آن میشناسیم اما تاریخ تطور آن عموما در ایالت متحده رقم خورده است.
وی با بیان اینکه فرم قصه کوتاه از حیث نسبت با زمان، برخلاف انواع دیگر داستان مدرن مثل نوولت و نوول به امر واقع نزدیک است ادامه داد: این یعنی زمان روایت و زمان امر واقع با هم مماس هستند و این محوری است که یک سوی آن به تلخیص میل دارد که شاخصه عمومی روایتهاست و سمت دیگر آن به بزرگی متن در برابر زمان امر واقع که گرچه از لارنس استرن تا امروز تاریخ طولانی در روایت مدرن دارد اما عموما درمتون نظری با «در جست وجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست نشاندار شده است.
نویسندهی رمان تهرانی یادآور شد: در کارگاه تجربهها و تمهیدهای داستاننویسی در جهرم به این نیز پرداخته شد که قصه کوتاه به زمان نظیر به نظیر با واقعیت، جزییپردازی، پرداخت مود و حالت به جای شخصیتپردازی و همچنین تحقق عناصری چون اشتراک عینی، ویگنت و ....متکی است.
خورشیدفر با بیان اینکه اما در ایران من کمتر دیدهام که در کارگاه و متون آموزش قصهنویسی تبار فرمال قصه کوتاه به طور دقیق معرفی و آموزش داده شود افزود: آنچه در ایران بر آن تاکید میشود، عناصر منسوخی مثل زاویه دید بر مبنای صرف فعل و شخصیتپردازی به اصطلاح خاکستری است که مثل درس کلاس اول است و بیشتر برای شناخت ابتدایی و عمومی قصه مدرن کارآیی دارد. که آن را هم ندارد. به همین دلیل است که هرجا قرار است فضای ادبیات مدرن بر سینما یا تئاتر اثرگذار باشد با سوءتفاهمات و اشتباهات فرمی روبه رو هستیم.
وی ادامه داد: نمونهاش دهها فیلم موسوم به معناگراست که به تأسی از جریان سینمای روشنفکری اروپا در دهه هشتاد و نود میلادی در ایران ساخته شد اما بدون توجه به شاخصههای فرمی این آثار نوعی نمادپردازی سطحی و آبکی جاگزین استتیک متکی بر لحن و تجلی جویسی شد. در نتیجه با آثاری روبه رو شدیم که تکلیفشان با خودشان معلوم نیست.
خورشیدفر در بخش دوم کارگاه خود در جهرم به این بحث پرداخت که نویسنده چه کسی است. اولا کسی است که بازنویسی میکند. بازنویسی به جز اعمال قواعد ویراستاران بر متن است. چون آن قواعد هرجا به افراط نزدیک شود (مثل وضع امروز ادبیات ایران) نتیحهای جز نثری سترون و بیخاصیت ندارد.
نویسنده زندگی مطابق خواسته تو پیش میرود متذکر شد: بازنویسی یعنی خودآگاهی نسبت به فرم در فرآیند نوشتن. همچنین نویسنده کسی است که اطرافیانش حتما از او رنجیده خاطرند. میدانید چرا؟ چون شما نمیتوانید نویسنده باشید اما در جمع و محفل دوستان خود حاضر شوید، سفر بروید، ورزش بکنید همه از شما راضی باشند و بعد وقت برای نوشتن هم داشته باشید. نویسندگی به انزوا و فاصله گرفتن از دیگران نیازمند است. مقصودم آن نیست که به لحاظ شخصیتی لازم است منزوی باشید. اما باید جسارت فاصله گرفتن از جمع را به ضرورت کارتان داشته باشید. در حقیقت استعداد و توان نویسندگی جزو حساسترین و زودرنجترین استعدادهای انسان است. مادام اینکه برای این توان خود وقت نگذارید و آن را پرورش ندهید همانطور دیم باقی میماند و باید چشم انتظار الهامات غیبی باشید که به اقوی احتمال آن چشمه بدون فعل انفعال خاصی خواهد خشکید.
گفتنی است کارگاه داستان باران جهرم با برگزاری ۵۴۰ جلسه هفتگی یکی از قدیمیترین کارگاههای داستان کشور و خاستگاه اصلی دوسالانه داستان کوتاه نارنج است و علاوه بر اینکه تاکنون میزبان نویسندههای سرشناس زیادی بوده در برنامههای آتی خود نیز قرار است از حضور دیگر چهرههای مطرح کشور استفاده کند.
نظر شما