در این میزگرد جلال ذکایی؛ مدیرکل اسبق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر گروه ترنج و برگزارکننده نمایشگاه چاپ دیجیتال، محمدمهدی تینای تهرانی؛ استاد چاپ دانشگاه جامع علمی و کاربردی در واحدهای یک و پنج و مدیر تولید چاپخانه تهرانی و مجیدرضا زرویی؛ مدیر انتشارات فدک ناشر کتابهای فنی و دانشگاهی که از سال 84 به انتشار کتاب با استفاده از چاپ دیجیتال اقدام کرده است، حضور داشتند و از تجربیات خود در حوزه چاپ دیجیتال سخن گفتند.
در ابتدا بگویید که ظهور چاپ دیجیتال به نفع صنعت چاپ و نشر در کشور ما بوده است یا خیر؟
جلال ذکایی: باید بگویم که در چاپ دیجیتال ما انتخابکننده و تعیینکننده نیستیم. موضوع دیجیتالی شدن در سراسر دنیا فرایند اجتنابناپذیری بوده که در حوزههای مختلف از جمله نشر رخ داده است. اواخر دهه 70چاپ دیجیتال به صورت جسته و گریخته به ایران وارد شد و از ابتدای دهه 80 با جدیت پیگیری شد. در آن زمان انجمنی نیز با عنوان چاپ دیجیتال راهاندازی شد که البته گرایش آن به سمت چاپ فضای باز بود و کمتر به حوزه نشر توجه داشت. در دهه اخیر با توجه به نوسانات و مشکلات اقتصادی که گریبان صنعت نشر را گرفت، اهالی نشر به این نتیجه رسیدند که به سمت چاپ دیجیتال بروند و اقتضائات اقتصادی حاکم بر صنعت نشر، سرعت را دوچندان کرد.
به نظر من ورود به حوزه چاپ دیجیتال به نفع صنعت نشر بوده و معتقدم به صنعت نشر کمک کرده است. در این میان معتقدم ضوابط و قواعدی که در چاپ دیجیتال دنیا حاکم است باید در ایران نیز حاکم شود زیرا این موضوع کمک دوچندان به دستاندرکاران و فعالان حوزه چاپ و نشر میکند، زیرا در شکل گرایش ناشران به سمت چاپ دیجیتال، چاپخانههای دیجیتال همچنین چاپخانههای سنتی که به سمت دیجیتال آمدند، مسائل و مشکلاتی وجود دارد که حرکت در این مسیر را با مشکلات زیادی روبرو کرده است.
محمدمهدی تینای تهرانی: همانگونه که اشاره شد چاپ دیجیتال راهکاری است که در مسیر حرکت چاپ و نشر ایران و دنیا قرار گرفته است. از یک یا دو دوره قبل در نمایشگاههای بینالمللی چاپ مثل دروپا شاهد بودیم که بخش زیادی از نمایشگاه به دستگاههای چاپ دیجیتال اختصاص داده شده بود و تکنولوژیهای جدید در این عرصه معرفی میشدند، تکنولوژیهایی که به صورت آزمایشی معرفی شدند و هنوز به ایران نیامدهاند و ممکن است در سالهای آینده وارد شوند. چنین فناوریهایی این اخطار را به دستاندرکاران صنعت میداد که راهکاری جز ورود به این عرصه نیست.
از قضا چاپ دیجیتال برای صنعت نشر مزایا و دستاوردهایی را به همراه آورد که شاید تحولی که از 12 سال پیش در چاپ و نشر در کل دنیا ایجاد شد همه ناشران را در جهان به سمت حرکت در این حوزه سوق داد. به یاد میآورم در دوره مطالعاتی که چند سال پیش به همراه استادان دانشگاه چاپ تهران در دانشگاه لایپزیک موسسه پرینت پرموشن آلمان داشتیم، بازدیدی از شرکت K.B.A که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان دستگاه چاپ در دنیا است، مسئولان این شرکت در این بازدید گفتند که پنج سالی میشود بخش دستگاههای چاپ روزنامه را دیگر توسعه ندادیم. وقتی چرایی موضوع را سوال میکردیم به تبلتی که در دست دانشجویان بود اشاره میکردند و میگفتند که به دلیل رواج گسترده فناوریهای نوین دیگر این بخش را توسعه نمیدهیم.
البته باید در نظر داشته باشیم که صنعت نشر دنیا خود را با این موضوع وفق داده و از مزایای چاپ دیجیتال استفاده کرده است.
من ورود چاپ دیجیتال به حوزه نشر را مثبت ارزیابی میکنم زیرا در نهایت به نفع خواننده شده است. امروز ناشران به کمک چاپ دیجیتال این توانایی را دارند که حتی کمتر از 100 عدد از یک عنوان کتاب تولید کنند، شاید در گذشته این موضوع به صرفه نبود و در گزینه ناشران چیزی به نام تولید کتاب زیر 100 نسخه دیده نمیشد اما این موضوع الان مرسوم است و ناشران کتابهای خود را با هزینه تمام شده پایینی تولید میکنند.
از سوی دیگر برای ناشران امکان آزمایش بازار وجود دارد، به طوری که ناشر میتواند کتاب خود را در شمارگان بالا منتشر کند، اما در ابتدا باید کتاب خود را در شمارگان پایین تولید کند و سپس اگر مطمئن شد که بازار برای تولید این سرفصل کشش دارد، آن را در شمارگان بالاتر چاپ کند. از سوی دیگر این چاپ هزینههای انبارداری و خواب سرمایه را برای ناشر کاهش داده است. در گذشته، ناشران در تیراژ بالا کتاب تولید میکردند و مجبور به انبار کردن آن بودند و بعد در یک بازه زمانی طولانی میفروختند و خواب سرمایه آنها زیاد بود اما الان با کمک چاپ دیجیتال این مشکل حل شده است و به میزان نیاز کتاب تولید میکنند و نیازی به انبار کردن نیست.
مجیدرضا زرویی: به عنوان یک فعال حوزه چاپ دیجیتال و ناشر میتوانم ادعا کنم در سال 84 که هنوز خیلی از همکاران در حوزه نشر با این حوزه آشنایی نداشتند بنا به ضرورت و نیازی که در کار خود احساس کردم به سمت آن آمدم و مشکل و دغدغهام به شکل مناسبی حل شد. هر ناشری دوست دارد که تنوع کتابهای زیادی را در حوزه کاری خود داشته باشد اما با توجه به محدودیتهای موجود نمیتواند این کار را انجام دهد. به نظر من تغییرات در حوزه چاپ طبیعی است و این تغییر در صنعت نشر به این شکل نشان داده است، از آنجایی که برخی ناشران روال سنتی خود را داشتند نمیخواستند که از قالب تکراری و معمول خارج شوند در حالی که با مزایای چاپ دیجیتال اصلا آشنا نبودند و نمیدانستند که چه فوایدی برای نشر آنها به همراه دارد.
ما پیش از این با کمک دستگاههای چاپ افست کتابهای خود را در شمارگان بالا منتشر میکردیم به عنوان مثال در دو هزار نسخه. اما امروز با خودم میگویم چرا دو تا سه سال طول بکشد تا این دو هزار نسخه به فروش برسد، بجای آن تیراژ کتابهایم را خرد میکنم زیرا این کار توان مالی ما را افزایش میدهد. برخی از همکارانم از من سوال میکنند که در شرایط نابسامان اقتصادی وام گرفتهای یا شریک داری که با قدرت ادامه میدهی؟ من اما به آنها پاسخ میدهم که وضعیت کاری ما هم خیلی خوب نیست اما سعی میکنیم از سرمایه محدود خود و تقسیم کردن آن در تنوع کتابهای متعدد استفاده کنیم. یکی از دلایلی که ناشران زیادی در تولید کتاب با مشکل روبرو هستند روی نیاوردن به چنین تکنولوژیهایی است که میتواند در این شرایط کمک آنها باشد، شرایطی که برخی فکر میکنند کتاب خواندن کم شده است، در حالی که شکل مطالعه و استفاده از منابع با کمک ابزارهای جدید تغییر کرده است.
فرصتها و تهدیدهای چاپ دیجیتال برای فعالان حوزه چاپ و نشر چیست؟
ذکایی: یکی از مشکلاتی کسب و کار ایرانی این است که مدلهای راهاندازی کسب و کار، مبتنی بر آزمون و خطا است. از قدیم ماجرای سیبزمینی و پیاز برای کشاورزان معروف است که یکسال سیبزمینی و سال بعد پیاز رونق دارد و این مثال مصداق این است که در کشور ما افراد بر اساس مطالعه فعالیتهای خود را دنبال نمیکنند، یعنی مولفههای اقتصادی حاکم بر بازار، اقتضائات کسب و کار، توان و قدرت اجرایی، اطلاعات فنی خود و مسائل دیگری که میتوانند در موفقیت یک کسب و کار دخیل باشند را در نظر نمیگیرند. یکی از مشکلاتی که در حوزه چاپ دیجیتال پیش آمد همین ماجرا بود؛ ما در جامعه ایرانی ابتدا در مقابل هر پدیده جدیدی مقاومت میکنیم و معتقدیم که روش سنتی ما پایدار است اما بعد از اینکه موج تغییر فراگیر میشود، ناگزیر خود را با این شرایط تطبیق میدهیم. در این میان مساله اینجا است که در شرایط تطبیق متاسفانه همیشه بدترین گزینه را انتخاب میکنیم و بجای اینکه مطالعه کنیم و مبتنی بر آن وارد کسب و کار شویم، زمانی که متوجه میشویم همکار ما این کار را راهاندازی کرده و موفق بوده است، میگوییم اگر من هم آن کار را انجام دهم موفق خواهم بود. در حالی که این موضوع قطعا در موفقیتآمیز بودن یا نبودن کار پاسخ منطقی این نوع تصمیمگیری نیست.
نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که هشت سال پیش زمانی که نخستین نمایشگاه چاپ دیجیتال را راهاندازی کردیم در نشست خبری با توجبه تجربیات دولتی، پیشنهاد کردم که دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی صنعت چاپ ضوابطی را برای چاپ دیجیتال تعریف کند زیرا اگر این ضوابط تعیین نشود موجی که شروع شده، آنچنان فراگیر خواهد شد که پس از آن نمیتوان کاری انجام داد. امروز به این مرحله رسیدیم که مدل کسب و کار در این حوزه وجود ندارد و اگرچه برخی بر اساس مطالعه کار را شروع کردند اما برخی دیگر که عموما ناشر هستند به حوزه چاپ دیجیتال وارد شدند و گفتند که خودمان امروز کتابهایمان را چاپ میکنیم، غافل از هزینههای استهلاک سرمایهای که باید محاسبه کنند، نیروی انسانی، محل و ...
این افراد صرفا هزینههای جاری را در نظر گرفتند و به جای اینکه به صورت تخصصی کار چاپ را به اهل چاپ و کار فروش را به اهل فروش بسپارند و فقط روی تولید محتوا تمرکز کنند، وارد جریانی شدند که الان نمیتوانند از آن خارج شوند. این موضوع فضای کسب و کار چاپ دیجیتال را به سمتی برده است که به جای رقابت مثبت در این حوزه تکیه بر اصل کیفیت، چاپخانهها در رقابت منفی قرار گرفتهاند و به دنبال این هستند که قیمتها و کیفیت را پایین بیاورند و در این میان تنها کسی که متضرر میشود، خواننده است و این موضوعات از تهدیدهایی است که در کمین چاپ دیجیتال است.
ذکایی: البته بحث سرمایهگذاری یکی دیگر از تهدیدهای این حوزه است. افراد به دلیل توان محدود صنعت نشر و به همین نسبت عدم رونق در کسب و کار نشر عموما در چاپ دیجیتال یا به سمت ماشینآلات دست دوم یا دستگاههای چینی روی آوردهاند. این موضوع موجب هدررفتن سرمایهها شده است، چرا ما نمیتوانیم از ماشینآلاتنو و جدید استفاده کنیم زیرا وقتی قیمتها را در هزینه تمام شده محاسبه میکنیم شاهد این موضوع هستیم که هزینه استهلاک دستگاه اساسا پاسخ مثبتی به ما نمیدهد و ناچار به استفاده از ماشینآلات دست دوم هستیم، این دستگاهها نیز در خدمات پس از فروش، لوازم یدکی و اساساً کیفیت مشکلات زیادی دارند. تمام افرادی که اینگونه سرمایهگذاری میکنند هیچکدام نمیگویند که دستگاه چینی خوب است بلکه میگویند چارهای جز این ندارند و اقتضائات کسب و کار آنها را به این سمت سوق میدهند که به سراغ ماشینآلات دست دوم یا چینی بروند.
اما درباره فرصتها باید گفت که خیلی از فعالان چاپ دیجیتال در حوزههای مختلف این ماشینها کار میکنند، الان دستگاههایی وجود دارد که کتاب از شمارگان زیر 100 نسخه کتاب تولید میکنند تا دو هزار نسخه که البته هزینههای آن مقرون به صرفهتر از سیستم افست است. به همین دلیل میتواند بخش زیادی از نیاز بازار را تامین کند یا اینکه اگر ناشران در گذشته پس از چاپ اول میخواستند ویرایشی در کتاب خود انجام دهد با این مساله روبرو بودند که با توجه به هزینههایی که برای فیلم و زینک و پلیت انجام دادهاند به صرفه نیست که تغییری در سرمایهگذاری اول خود انجام دهند. در این میان اما الان ناشرانی هستند که کتاب خود را در 500 جلد میفروشند و در نسخههای بعدی ویرایش جدیدی ارائه میکنند و گرفتار این موضوع نیستند.
پس میتوان ادعا کرد که فعالیت در این حوزه بیشتر به نفع صنعت نشر بوده است؟
تهرانی: در حوزه چاپ دیجیتال دو مفهوم در دنیا مطرح است که در ایران نیز فعالان این حوزه به همین سمت و سو رفتهاند؛ نخست چاپ بر اساس تقاضا است. در این مفهوم که نه فقط در حوزه نشر بلکه در همه حوزههای چاپی به عنوان یک موضوع مطرح میشود، شما یک سفارش را بر اساس نیاز واقعی چاپ میکنید نه بر اساس تخمین. دومین مفهومی که در حوزه چاپ و نشر مطرح است؛ بحث انبار صفر است، یعنی به محض اینکه کتاب منتشر شد در کوتاهترین زمان ممکن آن را در اختیار ناشر و ناشر در اختیار کتابفروش قرار میدهد و این به نفع چرخه نشر است.
اما آسیبهای زیادی توسط چاپ دیجیتال گریبان صنعت نشر را گرفت که شامل کپی غیرقانونی کتابهای پرفروش است.
تهرانی: بله. تهدید چاپ دیجیتال برای حوزه چاپ و نشر از نگاه من، مراکز ارائه خدمات دیجیتال در سایه، بدون مجوز و بدون نظارت و کنترل است. یک مرکز چاپ دیجیتال را با توجه به این قابلیت که میتواند از ماشینآلات دست دوم اروپایی یا ژاپنی استفاده کند میتوان با یک سرمایهگذاری محدود و پایینتر از افست راهاندازی کرد. چون ابعاد این دستگاهها کوچک است ممکن است در مکانی که هیچ نظارت و کنترلی بر آن نیست مستفر کرد و به تولید کتاب مشغول شد. در این میان برخی ناشران نیز از خدمات این مراکز چاپ بدون کنترل استفاده میکنند چراکه قیمت پایینتری ارائه میدهند.
اما چالش دیگری که صنعت نشر با آن روبرو است و ناشران به واسطه چاپ دیجیتال میبینند، کتابهای غیراصلی است که بدون مجوز ناشر اصلی در یک مرکز تولید میشود. دغدغه ناشران زیادی در بازار این است که کتابهای آنها بدون اینکه خودشان متوجه باشند تولید میشود و در بازار فروش میرود. بسیاری از دستاندرکاران این حوزه، این موضوع را از چشم چاپ دیجیتال میبینند در حالی که مشکل از دل خود ناشران است زیرا آنها ترجیح میدهند سفارشهای خود را به یک مرکز بدون مجوز که برگهای 10 تا 20 ریال ارزانتر از یک مرکز معتبر که تحت نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اتحادیه صنفی فعالیت میکند بسپارند. غافل از اینکه چه اشتباه بزرگی مرتکب شدهاند و به آن سوی داستان دقت نمیکنند که امنیت فایل کتاب که بزرگترین سرمایه یک ناشر است، به راحتی به یک مرکز غیرمجاز سپرده میشود.
زرویی: معتقدم برای نجات ناشران از این وضعیت، نخست به تحقیق در بازار نیاز است که مشخص میکند انتخابی که برای یک محصول و تولید انجام میشود چه میزان به سرمایهگذاری نیاز دارد. یکی از دلایل عدم مطالعه این است که در صنف ما افرادی که فعالیت میکنند گروهی هستند که فقط پنج درصد درباره موضوع کتابهایشان تحقیق میکنند. ناشران قبل از انتشار یک کتاب درباره موضوع، بازاریابی نمیکنند و نیازسنجی ندارند در حالی که این کار به نفع ناشری نیست که میخواهد برای کتاب سرمایهگذاری کند بدون اینکه بداند این اثر در بازار خریدار دارد یا خیر. من در کار خود زنجیره فعالیتهای نشر را تجربه کردم و در جایگاه فروشنده، توزیعکننده و تولیدکننده کتاب فعالیت کردهام و به این نتیجه رسیدهام که بسیاری از همکاران ما در سالهای اخیر هر کتابی را برای چاپ انتخاب نمیکنند. البته کتابهای زیادی برای چاپ وجود دارد اما با توجه به اینکه موضوع چه بازار و مخاطبی دارد.
همچنین توجه به بازگشت سرمایه از مهمترین موضوعاتی است که هر ناشر باید به آن دقت کند. یک ناشر باید توجه داشته باشد که تولید یک کتاب 940 صفحهای، دو رنگ در تیراژ 2 هزار نسخه چه میزان توجیه اقتصادی دارد؟ باید بگویم 90 درصد کتابهای انتشارات ما با استفاده از چاپ دیجیتالی منتشر میشود و فقط 10 درصد به صورت افست تولید شدهاند تا اگر بازگشت سرمایه نداشتیم، ضرر زیادی نکرده باشیم. البته در این میان معتقدم یک کتاب ارزشمند و خوب جایگاه واقعی خود را در میان مردم و جامعه خواهد داشت و این ارزش را دارد که در شمارگان بالا و کیفیت خوب افست منتشر شود. اما نکته اینجا است که ناشر باید موضوعات متنوعی انتخاب کند که در بازار از آنها استقبال شود. در این صورت ریسک سرمایهگذاری با توجه به تیراژ کتابی که انتخاب میکنیم پایین آورده میشود و از سوی دیگر هزینههای نگهداری و انبارداری نیز موضوعات مهمی هستند که در این چرخه جدی گرفته میشود، معتقدم ناشران باید به سمت فناوریهای جدید بروند و علم روز را فرا بگیرند تا چرخهای صنعت نشر به خوبی حرکت کند.
برایمان بگویید وضعیت چاپ دیجیتال در عرصه بینالمللی چگونه است؟
ذکایی: اتفاقی که امروز در دنیا رخ داده، این است که برخی شرکتها که از ابتدا در حوزه دیجیتال فعالیت انجام میدادند و اساس تاسیس آنها بر مبنای تولید محتوای دیجیتال بوده است با قوت و جدیت کار خود را دنبال میکنند و با موجی که در این حوزه ایجاد شده است، فعالیت آنها نه تنها دو چندان بلکه چندین برابر شده است. یکی از شرکتهای معروف در این زمینه HP است که فعالیتهای خود را توسعه داده است. در دروپای دو دوره گذشته، شرکت هایدلبرگ بزرگترین غرفه را در نمایشگاه دوسلدورف میگرفت که تمام فعالیتهای پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ در یک جا تجمیع شده بود و جالب اینجا است که در دوره گذشته شرکت HP این فضا را در اختیار داشت. از سوی دیگر شرکت هایدلبرگ نیز در حوزه دیجیتال سرمایهگذاری کرده است و سعی کرده خود را به این فضا نزدیک کند اما موازنه به نفع چاپ دیجیتال برعکس شده است.
از سوی دیگر افرادی که در چاپ افست فعال بودند بیکار ننشستهاند و به شرکتهای فعال در چاپ دیجیتال پیوستهاند یا در مجموعه خودشان بخش دیجیتال راهاندازی کردهاند و افست را کامل کنار نگذاشتهاند بلکه در بخش پایانی افست، آن بخشی که دیجیتال میتواند به کمک آنها بیاید را در اختیار گرفته است و موضوعاتی مثل شخصیسازی را به مجموعه خود اضافه کردهاند. این موضوع برای من چاپخانهدار که میخواهم کالایی را در تیراژ بالا چاپ کنم اما از سوی دیگر میخواهم از مزایای شخصی سازی با کمک از چاپ دیجیتال استفاده کنم، ایدهآل است. همچنین در بخش پس از چاپ نیز اتفاقهای خوبی در حال رخ دادن است و شرکتهای بزرگ این حوزه نیز به سمت دیجیتال حرکت کردهاند. چاپ دیجیتال به عنوان یک اصل در جهان پذیرفته شده و الزامات مختلف شامل اقتصادی، کاربری، انعطافپذیری، سرعت و قیمت تمام شده را در بر میگیرد. علاوه بر این موضوعات، الزام محیط زیستی نیز در حوزه چاپ وجود دارد که ما در ایران زیاد به آن توجه نمیکنیم اما از آنجایی که ضوابط سختی در اروپا دارند الزام زیستمحیطی را رعایت میکنند زیرا چاپ دیجیتال کمک میکند که مصرف کمتر کاغذ باشد و کاغذ کمتر یعنی کمک به کمتر بریده شدن درختان.
نکته مهم این است که در کشورهای اروپایی بر این باور هستند که تکنولوژی تعیین میکند ما باید به کدام سمت برویم کدام کسب و کار را در چه جهتی دنبال کنم. اما در ایران دورهای که چاپ افست آمد، حروفچینها از کار بیکار شدند و مقاومتی به وجود آمد که کسب و کار این افراد به خطر افتاده است، کمی بعد که چاپ دیجیتال فعالیت خود را آغاز کرد، عده دیگری آمدند و گفتند که فعالان افست دچار بیکاری میشوند اما مساله اینجا است که امروز افراد در کسب و کار خود باید به گونهای انعطافپذیر باشند که خود را با شرایط موجود و شرایطی که پیش رو دارند، تطبیق بدهند.
تهرانی: بهتازگی مقالهای در روزنامه گاردین درباره نشر و چاپ دیجیتال منتشر شد، در این مقاله طبق تحقیقی که در سال 2016 انجام شد این نتیجه به دست آمد که فروش کتابهای الکترونیک، بر خلاف ترندی که در سالهای گذشته شده بود، چهار درصد کاهش داشته است و فروش کتابهای چاپی و مکتوب 12 درصد افزایش داشته است. این موضوع بیانگر رویکرد جهانی نسبت به حوزه چاپ دیجیتال است. در ابتدا که ابزارهای الکترونیک گوی رقابت را ربودند فکر کردیم به طور کامل جایگزین کتاب مکتوب میشود اما از جایی به بعد ذائقه عمومی مردم دنیا به این سمت حرکت کرده است که کتاب چاپی رنگ و بو، سبکی، راحتی و انعطافپذیریای دارد که دلچسبتر از کتاب خواندن به صورت الکترونیکی است.
با ظهور چاپ دیجیتال در حوزه چاپ تغییرات زیادی به وجود آمده است، حتی کارخانههایی که دستگاه افست تولید میکنند مثل هایدلبرگ و KBA اگر در حوزه دیجیتال دستگاهی نداشتند، طی سالهای اخیر به شرکتهایی که تکنلوژی دیجیتال ارائه میدهند ملحق شدند تا بتوانند در این عرصه نیز فعال شوند. در ایران تا حدودی از این فضاها فاصله داریم. در سه دوره قبل نمایشگاه دروپا یعنی 12 سال پیش دستگاههای دیجیتالی را دیدیم که با استفاده از تکنولوژی جوهرافشان در ابعادی مثل 50 در 70 و 100 در 700 سفارشهای دیجیتال چاپ میکنند با سرعت 50 برگ در ساعت. به جای چهار برج چاپی که طول و عرض آنها گاهی به 50 متر میرسد با دستگاهی 2 متری همان خدمات ارائه میشود. البته هنوز بر روی کیفیت و کارکرد این دستگاهها کار میکنند اما به دنبال رشد ساهای اخیر مسیر پیش روی آن مشخص است.
مشکلی که در ایران داریم و یک تهدید برای صنعت نشر کشور ما وجود دارد؛ فقر در شرکتهای ارائهدهنده دستگاه و نمایندههای معتبر و مرتبط است، زیرا تعداد محدودی در این زمینه فعال هستند و عمده بازار از دستگاههای دست دوم به دلیل هزینههای پایینتر استفاده میکنند. در اما نتیجهای که من به عنوان مدرس و فعال حوزه چاپ در تکنولوژی دیجیتال رسیدهام این است که تکنولوژی چاپ دیجیتال بدون سرویس، خدمات و نگهداری هیچ معنایی ندارد و بهترین دستگاه چاپ دیجیتال را به ایران بیاورید و مستقر کنید، بدون سرویس و قطعات این دستگاه تنها یک تا دو ماه فعالیت مثمرثمر خواهد داشت و بعد از آن دستگاه با آهنپاره تفاوتی ندارد. معدود شرکتهایی که در این حوزه وارد شدهاند و خدمات سرویس و نگهداری دستگاه دیجیتال ارائه میدهند باید خیلی بهتر از الان فعالیت داشته باشند.
با این وجود به نظر میرسد که از بسیاری ظرفیتهای چاپ دیجیتال غفلت میشود.
تهرانی: از برخی ظرفیتهای چاپ دیجیتال در دنیا استفاده میشود که در ایران اصلا به آن نگاهی نمیشود، مثل شخصیسازی یا اطلاعات متغیر که از امتیازات چاپ دیجیتال است که چاپ سنتی قابلیت اجرای آن را ندارد و وجهتمایز چاپ دیجیتال و سنتی این است که در ایران خیلی کم از آن استفاده میشود. چالشی که امروز کشور ایران با آن روبرو است موضوع کپیرایت یا حقالتالیف است که چاپ دیجیتال میتواند از رواج گسترده آن جلوگیری کند و آن بحث شخصیسازی و اطلاعات متغیر است. ناشران به کمک چاپ دیجیتال میتوانند برای یک محدوده فروش خاص خود در یک دانشگاه یا موسسه آموزشی یا حتی استان جلد کتاب را متناسب با آن رویداد چاپ کنند. چاپ دیجیتال الان این امکان را دارد که اگر از یک کتاب 300 جلد تولید میشودد، با در اختیار داشتن اطلاعات اولیه افرادی که قرار است کتاب به دست آنها برسد میتوانید روی جلد هر یک از این 300 جلد، عنوان فرد را درج کنید؛ قابلیتی که پیش از این در چاپ سنتی نبوده است.
برای جلوگیری از این موضوع، فعالان چاپ دیجیتال باید از چه نهاد یا سازمانی مجوز دریافت کنند؟ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی آنها است یا وزارت صنعت، معدن و تجارت و اینکه آیا اتحادیه چاپخانهداران جواز کسب میدهد یا اتحادیه لیتوگرافان که اعضای انجمن چاپ دیجیتال در آن عضویت دارند؟
ذکایی: در تهران و شهرستان این موضوع متفاوت است؛ تا قبل از واسپاری بخشی از چاپ به وزارت صنعت، معدن و تجارت، در استانها از اداره کل ارشاد استانها مجوز میگرفتند و پس از آن از اتحادیههای مرتبط مجوز لازم را میگرفتند. در شهرستانها اتحادیه چاپخانهداران شامل لیتوگرافان و صحافان و چاپخانهداران است و آنها از یک اتحادیه جواز کسب میگیرند. اما در تهران هر اتحادیهای در صنف مدعی است که او باید مجوز چاپ دیجیتال را بدهد. اتحادیه لیتوگرافان میگوید بر اساس مصوبه اتاق اصناف من باید مجوز بدهم، از سوی دیگر اتحادیه چاپخانهداران میگوید چون عنوان چاپ را دارد، من باید مجوز بدهم و اتحادیه دفاتر فنی و کپی و تکثیر نیز مدعی هستند که آنها باید مجوز بدهند. این حوزه خیلی پرمساله است، پیش از این چاپخانهداران از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز میگرفتند و الان از وزارت صنعت، معدن و تجارت. اما وزارت صنعت در این موضوع از خود سلب مسئولیت کرده و گفته که باید از تشکلهای صنفی خود مجوز بگیرند و از نظر محتوا نیز اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها باید مجوز کار چاپی بدهند. البته هنوز وزارتخانهها به جمعبندی واحدی نرسیدند تا آییننامه مشخصی بدهند تا واحدهای صنفی برای دریافت مجوز فعالیت و مجوز محصول تکلیف خود را بدانند و چندگانگی موجود در حوزه مجوزهای چاپ دیجیتال باید زودتر حل شوند.
یک ناشر چگونه باید به مجموعه چاپ دیجیتال باید اعتماد کند؟
ذکایی: این موضوع یکی از چالشهای پیش روی دولت است، یکی از وظایف دولت این است که مجموعهها را هدایت کند. نکته مهم این است که دولت در حوزههایی که باید عمل کند کمتر حضور دارد و در حوزههایی که اساسا وظیفهای ندارد مثل اجرایی بیشترین حضور را دارد. یکی از وظایف اصلی دولت در این حوزه، ضابطهمند کردن فعالیتهای چاپ دیجیتال است. شاید مسئولان حکومتی در این زمینه رفع تکلیف کنند و بگویند که وظیفه صنف است که این کار را دنبال کند اما وقتی که از همگسیختگی و نابسامانی را مشاهده میکنند، آنها به عنوان متولی صنعت چاپ باید پا پیش بگذارند و ضابطهمند کنند. این جزء انتظاراتی است که از دولت میرود و دولت به معنای کلی شامل وزارت ارشاد یا صنعت باید به این نابسامانی پایان بدهند.
تهرانی: در آشفتگی فعلی اما مراکز چاپ دیجیتال زیادی با در اختیار داشتن مجوز فعالیت میکنند و این مجموعهها از هر نهادی مجوز داشته باشند به این معنا است که تحت نظارت هستند، بنابراین حداقل امنیت برای آرامش خاطر ناشران برقرار است. مشکل اینجا است که در این بازار مراکزی هستند که هیچ مجوزی ندارند. در محدوده خیابان انقلاب واحدهایی در زیرزمین خانههای مسکونی که هیچ ظاهر مشخصی هم ندارند بدون هیچ تابلویی، با دو دستگاه چاپ دیجیتال فعالیت و کتاب چاپ میکنند. در کنار این مجموعهها، واحدهایی هستند که با در اختیار داشتن مجوزهای لازم در یک ملک تجاری هستند و همه هزینهها شامل عضویت در یک صنف، مالیات، بیمه، اجاره یا سرقفلی را پرداخت میکند. در این میان قیمت تمام شده یک واحد بدون مجوز به مشتری میدهد قاعدتا بیشتر است. معتقدم در این میان ناشران باید توجه داشته باشند که هزینه و فایده ارائه فایل چاپی به یک مرکز بدون مجوز با مقدار اندکی کاهش در قیمت آیا ارزش دارد که امنیت فایل خود را به دست چنین مراکزی بدهند یا نه.
ذکایی: ما به حق از دولت انتظار داریم تا به این موضوع رسیدگی کند، چون نسبت به این موضوع وظیفه دارد و این وظیفه در بند 16 ماده 2 قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است. در این بند آمده است که اجازه تاسیس، نظارت، انحلال چاپخانهها و واحدهای وابسته و موسسات تکثیر بر عهده این وزارتخانه است. در این میان «موسسات تکثیر» از ابتدای تصویب این قانون تاکنون مسکوت گذاشته شده است و توجهی به آن نشده است. از سوی دیگر تشکلهای صنفی نیز مسئولیتی بر عهده دارند و حداقل کاری که میتوانند انجام بدهند این است که چاپ دیجیتال را از این شرایط خارج کنند و به حداقلهایی بسنده کنند. البته در این زمینه فاکتورهایی مثل متراژ و کاربری جا مهم است، اما مساله این است که اتحادیهها باید به حداقلها بسنده کنند تا این فعالیت نظاممند شود. حداقل کاری که در هر استان میتوان انجام داد این است که فهرستی از واحدهای مجوزدار تهیه و به ناشران اعلام کنند تا اگر در حین کار به مشکل خاصی برخوردند، در کمیسیون حل اختلاف اتحادیه بتوان موضوع را حل کرد اما ما هیچ فهرستی در هیچ اتحادیهای نمیبینیم که واحدهای دارای مجوز را اطلاعرسانی کنند در حالی که هزینه زیادی ندارد.
در اینجا میخواهیم بگویم که فعالیتهای صنفی ضابطهمند شوند و از نظام بانکی میخواهیم که به چاپ دیجیتال به عنوان بچه سرراهی نگاه نکند، زیرا این چاپ به فرهنگ کشور خدمت میکند و تسهیلاتی که به سایرین میدهند به فعالان چاپ دیجیتال عنوان یک بخش خدماتی و تولیدی نیز بدهند. نظام بانکی مجوزهای حداقلی را به عنوان یک وثیقه و محمل فعالیت صنفی قانونی قبول کند تا دستاندرکاران این حوزه بتوانند خود را به دستگاههای جدید مجهز کنند.
زرویی: اتحادیه ناشران و کتابفروشان برای افرادی که درخواست پروانه نشر میدهد کلاسها و دورههای آموزشی پیشبینی کرده است و معتقدم باید در این دورهها اطلاعرسانی ویژهای برای این کار در نظر گرفته شود. در گذشتهای نه چندان دور وقتی نام چاپ دیجیتال میآمد همه تصور کتابهای قاچاق و بدون کپیرایت به ذهنشان متبادر میشد و نسبت به آینده حرفهای این حوزه آگاهی زیادی نداشتند در حالی که مسیری بود که باید میرفتند و بسیاری از همان ناشرها امروز به این سمت حرکت کردند. به نظرم باید دستورالعمل و آییننامههایی برای نظارت و فعالیت این چاپخانهها در نظر گرفت زیرا فعالیت برخی افراد غیرمجاز حوزه چاپ و نشر را فلج میکنند. سرمایه یک ناشر کتاب او است، کتابی که افراد زیادی گاهی حتی سالها روی آن کار کردهاند و زمانی که فایل یک کتاب منتشر شود، همه سرمایه او بر باد میرود و برای صیانت از یک سرمایه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا وزارت صنعت، معدن و تجارت باید وارد این موضوع شود.
نظرات