گفتوگوی اختصاصی ایبنا با پروفسور چارلز تالیافرو، عضو انجمن فیلسوفان آمریکا
بیش از گذشته نیازمند مطالعه در باب «شر» هستیم
چارلز تالیافرو، فیلسوف دین معاصر و عضو انجمن فیلسوفان آمریکا معتقد است با توجه به پیشرفت تکنولوژی و افزایش توانایی بشر در نابودی بیشتر انسانها، بیش از گذشته نیازمند مطالعه در خصوص موضوع «شر» هستیم.
جلد پنجم این اثر تحت عنوان «The History of Evil in the Early Twentieth Century: 1900-1950» به تازگی در 356 صفحه از سوی انتشارات راتلج منتشر شده است و تاریخ شر را بین سالهای 1900 میلادی تا 1950 میلادی و در طول 50 سال اول قرن بیستم مورد اهتمام قرار داده است. اهمیت این دوره در این است که سنتهای روشنفکری در آن به بلوغ رسیده و سنتهایی چون پراگماتیسم (عمل گرایی) و پدیدارشناسی به تکامل رسیدند. بنابراین در این دوره رویکردهای جدیدی به موضوع «خیر» و «شر» پدید آمد، که حائز اهمیت است. از سوی دیگر در این دوره بسیاری از اقدامات از جمله پروپاگاندا (تبلیغات)، جنگ، سرکوب، آموزش، قدرت،نسلکشی از موضوع «شر» متأثر است.
ایبنا با پروفسور چارلز تالیافرو، ویراستار این مجموعه 6 جلدی در خصوص جلد پنجم این اثر، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه آمده است. او استاد دانشگاههای آکسفورد، کلمبیا، پرینستون و نتردام آمریکا بوده و در حال حاضر استاد فلسفه کالج سنتاولاف در مینهسوتای آمریکاست. چارلز تالیافرو از فیلسوفان برجسته دین در عصر حاضر به شمار میآید و در این حوزه صاحب آثار ارزشمندی است. وی دانشآموخته دانشگاه براون و هاروارد بوده و عضو انجمن فیلسوفان آمریکا به شمار می آید.
- مسئله اصلی کتاب شما چیست؟
من و همکارم «چاد میستر» علاقمند به مطالعه جامع و جهانی در مورد آنچه «شر» پنداشته میشود یا درک بسیار گستردهتر آنچه به عنوان گناه یا ضرر یا فعالیتی علیه «دائو» (Dao) یا «کارما» (Karma) یا آسیب رساندن پنداشته میشود، هستیم.
ما با بیش از 130 محقق در سراسر جهان متعهد شدیم تا مفاهیم مربوط به استثمار، اقدام اشتباه یا نادانی و جهل مضر را در تمامی اشکال نوشتاری، از گذشته تا امروز مورد بررسی قرار دهیم.
- از چه فرضیهای جهت پاسخ به سوال اصلی خود استفاده نمودید؟
ما فرضیه صریح و روشنی که بتوانیم آنرا اثبات یا رد کنیم نداشتیم. اما در اصل طرح ما به طور کلی از یک نظریه تاریخی مهم در مورد شر و اینکه «خیر» نسبت به شر پیشینی و بنیادی است، حمایت میکند.
با توجه به اینکه همه همکاران ما، محققان حوزههای گوناگون مطالعاتی از فلسفه و الهیات، تا تاریخ هستند، لذا ما خودمان را به درک ماهیت شر متعهد میکنیم و از ابزارهای رشته خود جهت وضوح و روشنی آموزش خود و بررسی آنچه ما را به آسیب رساندن به دیگران، انجام رفتارهای غیرمنصفانه و ... وادار میکند، استفاده میکنیم.
به عبارت دیگر، ماهیت خیلی از تحقیقات ما باید شامل تعهدات نسبت به یکپارچگی فکری، بیطرفی، رعایت انصاف در مقابل افراد و موضوعاتی که ما تحلیل میکنیم باشد.
اگر ما حسادت کنیم، عادل نبوده و متعصب باشیم و کینه و خشم داشته باشیم، تحقیقات ما نتیجهای در بر نخواهد داشت. واقعیت این است که این اثر یک تصدیق برتر حداقل در مطالعه شر یا فضیلت است.
- ضرورت نوشتن این سلسله از آثار چه بود؟
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و افزایش توانایی بشر در نابودی بیشتر انسانها و جهان که در حال حاضر غیرقابل تصور شده است، من فکر میکنم اکنون بیش از هر زمان دیگری برای اختصاص دادن زمان به یادگیری از گذشته در مورد ماهیت، جذابیت و قدرت ما برای مقابله و مقاومت در قبال شر لازم و ضروری است.
نظر شما