دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۳
شعر سپید مانند بندبازی می‌ماند/ فعلا به‌جای گالیله می‌نویسم

بهروز جلالی با اعلام خبر انتشار مجموعه شعر جدیدش گفت: شعر سپید که در ماهیت و سویه، بیانی رها شده از اوزان عروضی است، مثل هنر بندبازی می‌ماند. کسی که در شعر سپید قصد هنر نمایی دارد باید بداند که با اندکی خطا سقوط خواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مجموعه شعر بهروز جلالی با نام «به‌جای گالیله می‌نویسم» طی روزهای گذشته توسط نشر خوزان منتشر شد. این سومین مجموعه شعر این شاعر دهه هفتاد است که با فاصله زمانی نسبتا طولانی از مجموعه قبلی او یعنی «عرض نکرده بودم می‌آیم» روانه بازار کتاب می‌شود. شعرهای این مجموعه اغلب در سال‌های دهه‌های 80 و 90 سروده شده است. از این شاعر و منتقد ادبی یک مجموعه مقاله با عنوان «هفت گام و انگاره‌های شعر سپید» نیز آماده انتشار است که اوایل سال آینده وارد بازار کتاب خواهد شد.
 
بهروز جلالی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایرن(ایبنا) با اشاره به اینکه شعر سپید کشور باید از چنبره مخالفت صرف با خوب و بد هستی خارج شود، درباره شعر امروز گفت: برخی شاعران شعر سپید فکر می‌کنند این نحله از شعر الزاما باید پز مخالفت با زمین و زمان را بدهد. در حالی که می‌شود به زبان امروز هم شعر گفت؛ از توحید از انسانیت از شرافت و به دور از نفرین‌ به زمین و زمان. اگر انتقادی هم هست باید به زبان شعر گفته شود نه با شعار و غوغاسالاری.

بهروز جلالی درباره فضای شعری خود در مجموعه شعر «به جای گالیله می‌نویسم» گفت: مرگ‌اندیشی و توجه به خلوت غیر منفعل از موتیف‌های غالب اشعار این مجموعه است.

این شاعر دهه‌ هفتاد درباره این موضوع که چرا نزدیک به یک دهه است هیچ مجموعه شعری منتشر نکرده اظهار کرد: شاعر باید زمانی کتاب منتشر کند که در اثر خود پیشنهادهایی برای مخاطب داشته باشد. من هم سال‌ها در حوزه انتشار کتاب سکوت کردم تا تکلیفم را با شعر سپید و برخی خطاهایی که گروهی به بهانه مستقل بودن شعرشان گردن این نحله شعری انداختند؛ روشن کنم.

جلالی در ادامه بیان دیدگاه‌اش افزود: متاسفانه فضای ادبی این روزها به دو بخش تقسیم شده است، «کسانی که مثل ما فکر می‌کنند.» و «کسانی که همواره غلط فکر می‌کنند.» این نوع نگاه و این تقسیم‌بندی هرگز ما را به یک گفتمان مشترکِ مبتنی بر اندیشه بالندگی و اعتلای ادبیات نمی‌رساند. صاحبان این نگاه، همواره باید تلاش کنند گروهی را علیه خود (یعنی علیه مصالح و منافع جامعه) معرفی کنند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند.

او ادامه داد: اگر در یک فضای سالم به این نکته باور داشته باشیم که به اندازه افراد فعال در عرصه ادبیات جا برای ایستادن و قد برافراشتن وجود دارد؛ دیگر برای یافتن جای پای خودمان نیازی به زمین زدنِ دیگری نمی‌بینیم. به بیان دیگر: اثبات خودمان را در نفی دیگران نخواهیم دید.
 
وی با اشاره به برخی برداشت‌های سطحی از شعر امروز اضافه می‌کند:  بعد از گسترش دامنه‌دار شعر سپید در دهه هفتاد متاسفانه برخی شاعران جوان با نگاه‌های سطحی و خواندن برخی مجموعه اشعار سپید، تنها به برخی امکانات این نحله از جمله بیان ساده و گاه روایی شعر بسنده کرده و به نوشتن نثرهایی مبتنی بر احساسات زود گذر دست زدند؛ در حالی که شعر سپید که در ماهیت و سویه بیانی رها شده از اوزان عروضی است، مثل هنر بندبازی می‌ماند. کسی که در شعر سپید قصد هنر نمایی دارد باید بداند که با اندکی خطا سقوط خواهد کرد.
 
شاعر «به جای گالیله می نویسم» با اشاره به ضرورت‌های شعر سپید گفت: در این نحله شعری دیگر تزییناتی مثل قافیه و ردیف یا روابط جدول‌ضربی شعر کلاسیک و آرایه‌هایی مثل مراعات و نظیر در اختیار شاعر نیست تا مخاطب را میخ‌کوب کند. شعر سپید باید با اندیشه و البته زبان مستحکم به پیشواز مخاطب برود.

جلالی با بیان این که برخی دوستان ما راه را اشتباه رفته‌اند؛ می‌گوید: اگر دشنام به زمین و زمان می‌توانست تبدیل به شعر شود؛ شعار‌های «زنده باد و مرده باد» که هر از گاه مثل صدایی_ به دور از تامل و تعمق_ می‌آید و رد می‌شود؛ باید الان در شمارگان بی‌شمار تکثیر می‌شد. ماندگار شدن اندیشه از اولین الزامات شعر است. شاعر باید مراقب باشد برای عبور از برخی محدودیت‌های موجود در شعر کلاسیک، اسیر نوشتن نثرهای سطحی نشود.
 
وی با انتقاد از برخی فرصت‌سوزی‌ها در معرفی شعر سپید به نسل جوان اظهار کرد: در سمت دیگر شعر نیز برخی دوستان اصلا به شعر سپید که می‌رسند، مثل مشتریان پاساژها و بازارهای کساد می‌گویند: «ما برویم یک دور بزنیم؛ باز برمی‌گردیم!» چرا؟ چون نه خود قادر به سرودن شعر سپید با ضریب قابل اعتنایی از اندیشه هستند نه شعر سپید درست وحسابی می‌خوانند. وقتی هم برگزاری جلسه و محفل تاثیرگذاری به آن‌ها سپرده می‌شود؛ جرات فراخواندن شاعران شعر سپید را ندارند.
 
جلالی ادامه داد: برخی دوستان متولی مراکز ادبی در چنین مواقعی، نگاهی به فهرست مخاطبانِ تلفن همراه خود می‌اندازند و دوباره چند تماس تکراری با چند شاعر کلاسیک‌سرا و بس. برای رفع تکلیف هم یک یا دو شاعر شعر سپید را که همیشه در دسترس دارند از این گروه صدا می‌زنند و تمام.

این شاعر با اشاره به نبود نگاه مناسب به شعر سپید اظهار کرد: البته در بین شاعران کلاسیک‌سرا افراد زیادی هستند که شعرشان سرشار از اندیشه و زیبایی است ولی مراد من شیوه معرفی شعر سپید است که امروزه گستره حیرت‌آوری پیدا کرده بین جوانان ولی در نظر برخی هم‌قطارانِ مانده در ایستگاه‌های نخست، آن‌گونه است که گفتم. به نظرم رسانه‌های تاثیرگذار باید به این موضوع دقت بیشتری نشان دهند.

وی درباره میزان رضایتمندی خود و ناشر از وضعیت توزیع کتاب گفت: من فعلا؛ به‌جای گالیله می‌نویسم! اما معتقدم هنوز خیلی زود است درباره میزان فروش و توزیع کتاب، نظر بدهیم. این طبیعی است؛ من حدود یک دهه است اثری منتشر نکرده‌ام. بنابراین نباید توقع داشته باشم مخاطب به‌سرعت با کتابی که هنوز دو ماه از انتشارش نمی‌گذرد ارتباط برقرار کرده و در مورد آن واکنش نشان دهد. اما نظر ناشر را بهتر است از خودش بپرسید.

جلالی در پایان عنوان کرد: نشر خوزان این اثر را به همراه یک کتاب دیگر در حوزه تئوری و نقد شعر سپید از من گرفت و حال می‌بینم مصمم است کتاب دوم را هم به نمایشگاه سال 97 برساند. این موضوع باعث دلگرمی هر خالق اثر می‌شود تا با جدیت بیشتری کارهایش را به سامان برساند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها