جمعه ۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰
نوروز در گذر تاریخ؛ از سُغد باستان تا جشن سومریان و بابلیان

نوروز، جشن کهن ایرانی و میراث ارزشمند نیاکان ما سرشار از رمز و راز و سخن است. این جشن ملی که در طول تاریخ پرفراز و نشیب سرزمین کهن ایران استوار و پابرجا مانده است، از سوی محققان و پژوهشگران بسیاری مورد توجه قرار گرفته است. در این گزارش به بررسی نوروز ایرانی برپایه کتاب «فرهنگ‌نامه ایران باستان» رضا مرادی غیاث‌آبادی می‌پردازیم.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- «فرهنگنامه ایران باستان» با چهار هزارمدخل ایران‌شناسی به هر پدیده‌ای می‌پردازد که با ایران باستان در پیوند است و گستره وسیعی از نام‌ها و مفاهیم ایرانی را به شکل مختصر و گاه مفصل در برمی‌گیرد. از جمله پدیده‌هایی که در این کتاب مورد بررسی قرار می‌گیرد نوروز است که در این گزارش به بخش‌هایی از آن می‌پردازیم.
 
در کتاب «فرهنگنامه ایران باستان» درباره نوروز می‌خوانیم: «آغاز بهار و روز رسیدن خورشید به نقطه اعتدال بهاری و نام جشنی که به این مناسبت برگزار می‌شده است. نوروز و آغاز سال نو، مناسبت‌های جداگانه‌ای هستند که گاه‌شمار‌هایی که مبدأ سالانه آنها اعتدال بهاری است، با یکدیگر همزمان شده‌اند. در سُغد باستان (و امروزه در میان ارمنیان) از نوروز با نام «نوسَرد، نَوَسَرد، نوسَرِد»  یاد می‌شده است که معنای «سال نو» را می‌دهد. این جشن در بدخشان با نام «شگون بهار» در  «شغنان» (در تاجیکستان در کرانه رود «پنج‌») به نام «خِدِر ایام»(بزرگترین آرزوها) و در بابِل باستان و در نخستین روز ماه  «نیان» به نام جشن اکتیو شناخته می‌شده است.»

نوروز، جشنی برگرفته از طبیعت

در ادامه نویسنده به پیشینه نوروز می‌پردازد: «نوروز به مانند جشن شب یلدا یا شب چله، جشن بهاربُد و دیگر جشن‌های گاهنباری که در آغاز و میانه فصل‌ها برگزار می‌شده‌اند، جشنی برگرفته از زمان و طبیعت است. برای دانستن سرآغاز پیدایش و میزان قدمت و دیرینگی جشن‌ها و مناسبت‌های برگرفته از طبیعت نیاز چندانی به پیجویی در منابع مکتوب و شواهد باستان‌شناختی نیست. چراکه این‌چنین جشن‌ها، از زمان‌های بسیار دیرین و از هنگامی که انسان نخستین، محیط پیرامون خود و تغییرات فصول را درک کرده است، شناخته شده بوده‌اند. انسان آغازین، این زمان‌ها و هنگام‌های طبیعی را به دلیل نیازهای روزمره و مقتضیات طبیعی خود می‌شناخته و بین این روزها با دیگر روزهای سال تفاوتی قائل می‌شده است.
 
در نتیجه، نوروز و جشن‌های مشابه در اعتدال بهاری، از دیرباز در میان مردمان سرزمین‌های گوناگون روایی داشته و هنوز هم کم و بیش دارد. برای نمونه جشن نوروز در میان سومریان و بابلیان با نام‌های «زَگموگ» و «اکتیو» معمول بوده و شناخته می‌شده است.»

نوروز طبیعی و نوروز تقویمی

نوروز در زمان‌ها و دوره‌های گوناگون و در میان مردمان سرزمین‌های مختلف، تعریف‌های متفاوتی داشته است. تشخیص و سنجش زمان درست نوروز و دقت این سنجش، به چگونگی تعریف نوروز وابسته است و به دانش و فنی که بتوان آن تعریف را در عمل اجرا کرد و به درستی  تشخیص داد و محاسبه کرد.
 
بدیهی است که نوروز در زمان‌های بسیار دیرین که توانایی‌‌های علمی بشر (به ویژه در اندازه‌گیری و سنجش زمان) در حدی ابتدایی بود، به مجموعه روزهایی اطلاق می‌شده است که مردم هر ناحیه با گرم شدن هوا، شکوفا و زاینده‌ شدن زمین، آب شدن یخ‌ها و روان شدن جویبارهای یخ زده روبه‌رو می‌شده‌اند. به مرور انسان توانست دانش و توانایی سنجش زمان را با دقت افزون‌تر به دست آورد و قراردادهای اجتماعی  وابسته بدان را وضع کند. جدای از تعریف‌های متفاوت و متنوعی که در طول تاریخ برای نوروز وجود داشته است، دو تعریف از نوروز کاربرد بیشتری داشته است: نوروز طبیعی و نوروز تقویمی.



نوروز طبیعی؛ روزی است که در آن روز خورشید به نقطه اعتدال بهاری برسد. برای تشخیص نوروز در این تعریف، ارتفاع خورشید را در روزهای نزدیک به اعتدال بهاری اندازه‌گیری می‌کرده‌اند تا هنگامی که ارتفاع خورشید به هنگام ظهر حقیقی برابر با عرض جغرافیایی ناظر شود. روش دیگر برای تشخیص نوروز، ساخت سازه‌ها و شاخص خورشیدی بوده که بتوان از روزنه‌ها یا فاصله‌ میان پایه‌های آن، طلوع خورشیدی نوروزی یا خورشیدی بوده که میل آن صفر درجه شده است را تماشا و رصد کرد. بدیهی است که در چنین شیوه‌هایی، آغاز سال نو(اگر مبدأ سال اعتدال بهاری بوده باشد) الزاماً همزمان با نوروز تقویمی نیست. برای مثال، نوروز سال 1389 بنا به تعریف نوروز طبیعی، برابر است با روز بیست و نهم اسفند 1388.

اما نوروز تقویمی بنا به تعریفی که خواجه نصیر طوسی، الغ‌بیک و ملاظفر گنابادی براساس دانش‌های کهن‌تر به دست داده‌اند و تاکنون اعتبار خود را حفظ کرده است. از «روزی که خورشید تا زمان عبور از نصف‌النهار محل به نقطه اعتدال بهاری رسیده باشد». این تعریف از نوروز، شیوه‌ای است که امروزه نیز در ایران روایی دارد و به نام‌های «نوروز جلالی» یا «نوروز سلطانی» نیز خوانده می‌شود.»
 
فراگشت‌های آیین‌های نوروزی

غیاث‌آبادی درباره تغییرات و فراگشت‌های آیین‌های نوروزی چنین می‌نویسد: «جشن نوروز همچون دیگر جشن‌ها و آیین‌ها در میان مردمان نواحی گوناگون به شکل‌های متفاوتی برگزار می‌شود و در طول زمان دچار تغییرات فراوانی شده است. به دلیل نبود اسناد و منابع کافی، قادر به بررسی دقیق شیوه برگزاری نوروز در  دوران گذشته (حتی تا چند سده پیش)  نیستیم. اوستا و متون پهلوی در این زمینه به کلی ساکت هستند تنها اشاره‌هایی کوتاه و اندک در گزارش‌های تاریخ‌نگاران و نویسندگان و شاعران سده‌های میانه (همچون فردوسی، بیرونی، گردیزی، منوچهری و دیگران)، به چشم می‌خورد. همین گزارش‌های اندک، حاکی از توجه فراوان مردم به این جشن دیرپا است.

بررسی این منابع و نیز توجه به مطالعات مردم‌شناختی نشان می‌دهد که آیین‌های نوروزی در سده‌های گذشته بسیار فراوان‌تر و متنوع بوده‌اند. کوشش برای پاکیزگی و بالندگی محیط زیست، کاشت گل‌ها و گیاهان، لایروبی و رسیدگی به قنات‌ها و جویبار، نمایش‌ها و سرودها و بازی‌های همگانی، بخشی مهم و جدایی ناپذیر از آیین های نوروزی بوده‌اند. این سنت‌ها و آیین‌های اصیل، تا اندازه زیادی در شهرهای کوچک و روستاهای دورافتاده زنده مانده است.

اما آنچه از تشریفات سفره هفت سین و متعلقات دیگر آن (همچون آینه و شمعدان) می‌شناسیم، ظاهراً از سنت‌های عصرقاجاری است که با تغییر در سنت‌های دیرین شکل گرفته و تا به امروز بازمانده است. برای مثال، هفت سین (چنانکه ابوریحان بیرونی نقل می‌کند) عبارت از هفت‌سینی از دانه‌های غلات بوده که مردم کشاورز به‌طور نمونه و برای تخمین اینکه کدامیک در سال آینده بهتر رشد می‌کنند، می‌کاشته‌اند. کاشت غلات و سبزه‌های نوروزی در روزگار معاصر، شکل دگرگون شده و نمادین همان آیین زراعی و هفت‌سین باستانی است که بیرونی نقل کرده است.» 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها