امید طبیبزاده مترجم و زبانشناس درباره شکستهنویسی با بیان اینکه کنار گذاشتن فارسی شکسته به این بهانه که فارسی گفتاری رسمالخط مشخصی ندارد، شیوه درستی نیست، گفت: ما میتوانیم با استفاده از بررسی آثار موجود، فهرستی از رایجترین صورتهای شکسته را استخراج کنیم و رسمالخطی را تنظیم کنیم
وی ضمن تعریف صورت سالم و شکسته و ارائه مثالهایی از صورت شکسته کلمات گفت: نکته مهم این است که استفاده از لغات گفتاری در متن لزوما متن را شکسته نمیکند. شرط صورت شکسته این است که باید حتما صورت سالم داشته باشد. شکستهنویسی در رمانهای فارسی موافقان و مخالفانی دارد. مخالفان شکستهنویسی مثل استاد ما، مرحوم ابوالحسن نجفی معتقد بودند که این شیوه باعث نامفهوم شدن متن میشود، بنابراین باید از آن احتراز کرد. عدهای هم مثل استاد دیگرم جناب علی صلحجو میگویند حالا که استفاده میکنند، لااقل ضابطهمند شود و سعی میکنند به آن سر و سامانی بدهند که به نظر بنده راه صحیح همین است و ما باید این را هرچه تثبیتتر و معیارتر کنیم. اما جالب اینجاست که چه مخالفان و چه موافقان شکستهنویسی ایراداتی به شکستهنویسی دارند که بنده در اینجا حتیالمقدور به این ایرادات پاسخ دهم.
طبیبزاده ضمن آوردن مثالها و نمونههای شکستهنویسی در ادبیات معاصر، ادامه داد: پیداست که با این تجویزها و حرفها، نمیشود جلوی شکستهنویسی را گرفت. تجویز و دستورالعملهای گوناگون اگر در راستای واقعیت نباشد، قادر به انجام هیچ اصلاحی نخواهد بود. متنی از کتاب «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» از بیژن نجدی را میخواندم، این کتاب مملو از شکسته است که سبک این نویسنده و اتفاقا موفق هم بوده است. بنابراین اگر ما به نویسندهای بگوییم که شکسته ننویس، دخالت در سبک اوست که این عمل مطلقا کار ویراستار نیست و ویراستار حق ندارد در سبک نویسندهای دخالت کند. محدود کردن نویسنده هیچ فرقی با سانسور ندارد. محدود کردن بیان نویسنده بدتر از سانسور است.
او ادامه داد: مخاطبان ادبیات لزوما دارندگان گویش فارسی تهرانی نیستند، بلکه مردمانی از دیگر کشورها یا دیگر مناطق ایران هستند که لزوما زبان مادریشان فارسی نبوده است، زبان فارسی را در مدرسه و رسمی یاد گرفتهاند، بنابراین فارسی گفتاری نمیدانند و اگر فارسی شکسته بنویسیم، نمیتوانند آن را بخوانند. بنابراین ما باید دیالوگهای خود را به متن فارسی سالم بنویسیم. ابوالحسن نجفی میگوید: خط فارسی نارسا و غیرواجی است. این خط برای زبان فارسی رسمی ما خوب نیست، چه برسد به محاوره.
این مترجم و زبانشناس بیان کرد: اینکه بعضی از خوانندهها نمیتوانند از برخی امکانات زبانی سردربیاورند، دلیل نمیشود که ما نویسندگان خودمان را منع کنیم که ننویسند. کلی آثار فارسی داریم که محاورهای است. این دلیل کافی نیست، چون هر کسی که بلد نیست، میتواند یاد بگیرد. ما نمیتوانیم بیان نویسنده را محدود کنیم چون این بدترین کاری است که میتوانیم بر سر ادبیات بیاوریم. نویسنده به هیچ وجه نباید بیان خودش را محدود کند، کما اینکه این کار را هم نکرده است. بحث من بر اساس استدلالهای زبانشناسی نیست بلکه براساس متونی است که بررسی کردم.
وی در پایان گفت: ده هزار کلمه را بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که ما از شکسته استفاده کردیم، میکنیم و قطعا باز هم استفاده خواهیم کرد؛ بنابراین نمیتوانیم سبک نویسنده را تغییر دهیم و باید راهحل دیگری برای آن به کار گرفت. کنار گذاشتن فارسی شکسته به این بهانه که فارسی گفتاری رسمالخط مشخصی ندارد، شیوه درستی نیست. ما میتوانیم با استفاده از بررسی آثار موجود، فهرستی از رایجترین صورتهای شکسته را استخراج کنیم و رسمالخطی را تنظیم کنیم. همان کاری که استاد ما علی صلحجو انجام دادند که کار بسیار شجاعانهای بود.
گفتنی است همایش ویرایش روز گذشته دوشنبه (14اسفند) به همت خانه کتاب در سرای کتاب خانه کتاب برگزار شد.
نظر شما