علیرضا زرگر به همراه محمد درویش، کاوه فیضاللهی و مژگان جمشیدی، با حضور در میزگرد بررسی مسایل جایزه مهرگان علم و در پاسخ به پرسشهای ایبنا نظرات خود را بیان کردند.
آیا کتابها را به همان شکلی که در مهرگان ادب انتخاب میکنید در بخش علمی جایزه مهرگان هم همان روند را در پیش میگیرید و اینکه کتابهای محیط زیستی چه روندی را دنبال کردند تا به مرحله داوری رسیدند؟
علیرضا زرگر: در ابتدا جا دارد از مهندس اسکندر فیروز بنیانگذار سازمان محیط زیست ایران و چهره جهانی این عرصه که رییس هیأت داوران مهرگان علم هستند یاد کنم و همچنین از آقایان هوشنگ ضیائی، عبدالحسین وهابزاده و اسماعیل عباسی دیگر داوران جایزه مهرگان علم که جایشان در این نشست خالی است. حمایت و حضور این بزرگان و همچنین داوران حاضر در این نشست پشتوانه ارزشمندی برای جایزه مهرگان علم است. خوشبختانه داورانی که در مهرگان به داوری میپردازند همه از دانش و تجربه کافی و خوشنامی برخوردارند و به ویژه در مهرگان علم داوران در عرصه طبیعت و محیط زیست ایران نیز بسیار فعال و پرکارند و گوشهگوشه سرزمین مادری را میشناسند و خودشان نیز دارای آثار و تألیفات مهمی هستند، اما بر اساس آییننامه جایزه مهرگان آثار داوران در دورهای که خود به عنوان داور حضور دارند در جایزه شرکت داده نمیشود و از گردونه داوری و انتخاب شدن خارج میشود.
در عرصه علم و محیط زیست در بعضی حوزهها برای دنیا حرف داریم، مانند آب و آبخیزداری، مثل قناتها، حقابهها و دیگر شیوههای حفظ منابع آب و طبیعت که جزو فعالیتهای دیرینه و مؤثر ایرانیان بوده و قرنها به حفظ طبیعت و منابع آب ایران کمک میکرده است. اما این تجارب و دستاوردها باید گردآوری شود و به صورت کتابهای تألیفی انتشار یابد. در حوزه بیابانزدایی هم اینگونه است که باید این مباحث در محتوای کتابها گنجانده شود. در همین حال در بسیاری از حوزههای دیگر باید به حرف دنیا گوش کنیم و کتابهای خوبی که باعث افزایش دانش و اطلاعات عموم مردم میشود ترجمه کنیم و در دسترس همگان قرار دهیم.
وجه علمی داوران مهرگان علم بیشتر روی چه موضوعی بوده است، با توجه به ضعف ادبیات علمی در کتابها به ویژه در حوزه محیط زیست، آیا داوران در انتخاب کتابها بر روی نگارش علمی کتابها تاکید ویژهای داشتند یا مباحثی که دانستن آنها برای عموم ضرورت داشت را مورد نظر بیشتر قرار دادند؟
کاوه فیضاللهی: معیارهای داوری در این بخش جایزه مهرگان به شکل تدوین شده در حال حاضر وجود ندارد و داوران ترجیح دادند معیارها در طول دوره داوری با گفتوگوهایی که بین آنها انجام میشود، روشنتر شود. هنوز کتابها در مهرگان علم امتیازبندی نشدهاند. اما معیارهایی که بر اساس آن کتابها انتخاب شدهاند، کمابیش مشخص است. برای مثال با توجه به رویکرد مهرگان علم امسال که بر روی «علم برای همه» تاکید دارد، یکی از اصلیترین معیارها این است که برای عموم قابل استفاده و فهم باشد. بر همین اساس داوران اولویت را به کتابی میدهند که برای عموم مورد استفاده قرار گیرد و گستره مخاطبان بیشتری داشته باشد. از معیارهای دیگر این است که کتابها چقدر میتوانند به رسیدن اهداف محیط زیستی کمک کنند. برخی از کتابها موضوع اختصاصیتری دارند و برخی دیگر کلیتر هستند و یا برخی کتابها تجربه سالها فعالیت محیط زیستی نویسندگان و برخی دیگر تجربه کوتاهمدت آنها است که نگارش یافتهاند و همه این موارد لحاظ میشود. امسال در جلسه هیات داوران تصمیم بر آن شد تا سال آینده معیارها را مشخصتر کنیم و به صورت مدون امتیاز دهیم.
محمد درویش: مهمترین نکتهای که داوران درباره کتابها مدنظر قرار دادهاند این است که کتابها به زبانی ساده و قابل فهم و موثر نگارش یافته شده باشند تا به دانش مردم و فهم اکولوژیکی و سواد محیط زیستی آنها بیافزاید. ما به دنبال معرفی کتابهای صرفاً آکادمیک که دارای نگارش سختی هم هستند نبودهایم و یا محوریتی بر محتوای مقالات علمی نداشتیم. هدف ما این است تا نویسندگان حوزه محیط زیست را ترغیب کنیم که فرزانگی خود را به قدری بالا ببرند تا بتوانند از کلمات ساده برای انتقال مفاهیم علمی استفاده کنند. اگر مهرگان علم بتواند این پیام را به نویسندگان بدهد که اگر مهارت سادهنویسی در کتابها علمی داشته باشید و کتابها را بر این اساس تألیف کنید این کتابها بیشتر دیده میشود. در این شرایط میتوانیم شاهد نسلی باشیم که در هر منصب و مقامی که قرار دارند به جای استفاده از کلمات دشوار و سختفهم بتوانند منظور خود را به زبان مؤثرتر بیان کنند. در واقع این موضوع مهمترین معیار ما در انتخاب کتاب برگزیده است. شاید برخی افراد تعجب کنند که چرا در مهرگان علم کتابهای مطرح در انتشارات دانشگاههای بزرگ کمتر در لیست کاندیداها قرار گرفته است؛ دلیل اصلی این امر آن است که مؤلفان این کتابها فقط طیف خاصی از افراد و مخاطبان خاص خود را در نگارش کتاب در نظر گرفتهاند و در نهایت این کتابها مورد استفاده همان طیف خاص قرار میگیرد. در عین حال میخواهیم شاهد اتفاق دیگری هم در حوزه کتابهای علمی به ویژه محیط زیستی باشیم، امیدواریم کتابهای محیط زیست تعداد چاپ آنها دو رقمی شود.
یکی از عیارهایی که باعث میشود تا وزن ملاحظات محیطزیستی در جامعه بیشتر شود و سبب ایجاد حساسیتها در صحن بهارستان، پاستور و یا در بین مردم شود این است که مطالب محیط زیستی دیده شود. در حالی که حتی یک گروه تخصصی محیط زیست در روزنامهها و خبرگزاریها نداریم و اغلب زیرمجموعه سرویس علم و یا گروههای اجتماعی است. حتی تعداد تشکلهای مردمنهادی که تعداد آنها بیش از هزار نفر باشد، به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. ما نیاز داریم تا گفتوگوهای محیط زیستی خانوادگی شود و به این خاطر است که رویکرد علم برای همه را مهرگان علم تعریف کرده است.
خانم جمشیدی با توجه به اینکه شما سالها فعالیت روزنامهنگاری در حوزه محیط زیست داشتید، نگاهتان برای داوری میتواند جنبههای خاصی را دنبال کند، اطلاعرسانی و فهم اطلاعات در کتابها در مهرگان علم امسال چه روندی را دنبال کرده است؟
مژگان جمشیدی: همانطور که میدانید، کتاب آگاهی مبتنی بر دانش به افراد منتقل میکند. با توجه به سخنان دوستان، کتابها باید جذابیت برای عموم مردم داشته باشد. متأسفانه در این حوزه تألیف کتاب بسیار پایین است چه در بحث آکادمیک و چه در بحث علم برای همه، در کل ما با کمبود تألیف مواجه هستیم؛ اما اگر همین کتابها هم دیده شود میتواند کمک بسیاری به بهبود کیفیت تولید کتابها کند. چیزی که به عنوان یک روزنامهنگار میتوانم به آن بپردازم این است که متأسفانه رسانهها خیلی کم به کتابهای محیط زیستی میپردازند نمونه آن خبرگزاری کتاب ایران تا به امروز توجه چندانی به کتابهای محیط زیستی نداشتهاند. شاید یکی از ضعفهای رسانهای این باشد که از معرفی و نقد کتابهای محیط زیستی صرف نظر میشود. با توجه به اینکه سرانه مطالعه پایینی داریم، معرفی این کتابها از سوی رسانهها میتواند کارگشا باشد. جای خالی کتابهای محیط زیستی در رسانهها به خوبی حس میشود. مهرگان علم میتواند تا حدودی این خلا را جبران کند و آثار تا حدودی به جامعه معرفی شود.
کاوه فیضاللهی: کتابهای علمی به ویژه نجومی به سرعت ترجمه و منتشر میشود. در حالیکه اهمیت مسائل محیط زیستی بیشتر از کتابهای نجومی است؛ اما یک کتاب محیط زیستی خوب که در سطح دنیا منتشر میشود سالها طول میکشد تا در ایران ترجمه شود.
علیرضا زرگر: جوایز در عرصه علم هم مهم و تأثیر گذارند، همچون ادبیات و هنر. موضوع ضرورت جوایز ادبی امری دوسویه است، از یکسو جایزه مشوق نویسنده و پژوهشگر است و از سوی دیگر پیشنهادی است از طرف چند کارشناس به جامعه برای خواندن کتابهای خوب. هیچ پژوهشگری برای این کتاب نمینویسد که در کنج خانهاش بنشیند و برای خودش بخواند؛ بنابراین به تعداد خواننده اهمیت میدهد. در این میان اگر جایزهای هم ببرد انگیزهاش دو چندان میشود و پدیده «انعکاس ثمر» که مبحث مهمی در روانشناسی است نمود مضاعفی پیدا میکند. توقع جامعه هم از او بالاتر میرود. بر این اساس نویسنده در کارهای بعدی خود دقت علمی بیشتری به خرج میدهد؛ از این روست که جوایز اهمیت بسیار دارند و معرفی گستردهتر جوایز علمی باید انجام شود.
جوایز علمی در ایران به ویژه در حوزه کتاب،کمتر از انگشتان یک دست است. جوایز مستقل و خصوصی با جوایز دولتی تفاوت دارند؛ اصلیترین تفاوت آنها این است که جوایز خصوصی توسط افراد بیطرف و غیروابسته داوری میشوند؛ داوران در این جوایز مستقل هستند و نگاهی غیرسیاسی دارند، مسائل و منافع خاصی را مدنظر قرار نمیدهند، محدودیتی هم در انتخابهای خود ندارند. اما در جایزههای دولتی و ملی محیط زیست این محدودیتها کم و بیش وجود دارد؛ در برخی موارد شاهد بودهایم که حتی افرادی جایزه ملی محیط زیست را بردهاند که در برابر پیشرفت برنامههای مفید زیستمحیطی مقاومت میکردند. بنابراین در جوایز خصوصی میتوانیم مفهوم جایزه منصفانه، بیطرفانه و متکی بر معیارهای علمی را جا بیاندازیم و به برد بیشتر کتابها کمک کنیم. هدف نهایی این است که کتابهای محیط زیستی خوانندگان بیشتری پیدا کنند.
برد جوایز روی دیدگاه ناشران بسیار اثرگذار است. باتوجه به اینکه ناشران تمام فعالیتهای اقتصادیشان در فروش کتابها خلاصه میشود، بسیاری از آنها چندان تمایل به انتشار کتابهای محیط زیستی ندارند؟
کاوه فیضاللهی: ناشران بسیار کار خوبی میکنند و من معتقدم کتابی که فروش نمیرود اصلا نباید چاپ شود. ما معتقدیم که محیط زیست نیاز به سوبسید و یارانه ندارد محیط زیست به اندازه کافی جذابیت دارد و اگر نتوانستیم میان مردم جذابیت ایجاد کنیم اشکال از ماست که نتوانستیم این کار را انجام دهیم. از ناشران نباید انتظار داشته باشیم که هزینه کنند حتی از سازمان محیط زیست هم نباید انتظار داشته باشیم که سازمانی صرفا مصرفکننده باشد. اگر شناخت دقیق از محیط زیست حاصل شود اتفاقا محیط زیست چیزی هم به ما میدهد. میتوان با شناخت محیط زیست درآمدزایی کرد چه بسا که تجربه بسیاری از کشورها نشاندهنده این امر است.
مهارت مطالعه در جامعه ما گم شده است و فرزندان ما برای خواندن کتاب تربیت نشدهاند و فقط محدود به کتابهای محیط زیستی نیست، در همه زمینهها این وضع نمایان است. کتاب مهم است چرا که امری لذتبخش است و یاد میگیریم عمیقاً راجع به یک موضوع واحدی فکر کنیم. محیط زیست ژانر مفصلی است که نویسندگان با دست باز میتوانند به تألیف بپردازند. بنابراین گستردگی بسیاری دارد و مفاهیم متنوعی را در بر میگیرد؛ اما تحلیل دقیق و پیشبینیهای چندان درستی نداریم به همین دلیل در تولید محتوا با مشکلات عدیدهای روبهرو هستیم و تا کنون کتابهای محیط زیستی اثرگذاری چندانی در جامعه نداشته است. به طور کلی به تألیف کتاب بیتوجه هستیم در حالی که بسیاری از نویسندگان علمی در سراسر دنیا به محیط زیست ایران توجه داشتند و کتاب هم تألیف کردهاند. نویسندگان علم باید آرامش خاطر برای تألیف کتابهای علمی با نگارش روان و عامه فهم باشند.
محمد درویش: متاسفانه در حال حاضر حتی برخی ناشران بزرگ هم توجه به کتابهای علمی به ویژه محیط زیستی ندارند و اصلا شناختی هم ندارند. در واقع آنها لزومی نمیبینند که جامعه نیاز به کتابهای محیط زیستی دارد. این مسأله نشانمیدهد که چقدر فعالیتهای مهرگان علم مهم است. با توجه به اینکه کتاب در کشور ما مظلوم است و موضوعات علمی هم همین شرایط را دارند پرداختن مهرگان علم به کتابهای علمی به ویژه محیط زیستی میتواند شروع خوبی برای شناختن عموم مردم از این سری کتابها باشد. سرمایهگذاری از اصلیترین عوامل رواج یک موضوع در میان مردم است. وقتی در حوزه محیط زیست سرمایهگذاری نکردیم در نتیجه مخاطبی هم برای آن نساختیم. هیچگاه نتوانستهایم از جذابیتهای محیط زیست صحبت کنیم و همیشه فرزندانمان را از آن ترساندهایم که لازمه نشان دادن جذابیتهای محیط زیست ورود افرادی است که اشراف کامل در علم دارند.
کاوه فیضاللهی: پیگیری کتابهای منتشر شده از مهمترین فعالیتهایی است تا در میان عموم مردم شناخته شود.
محمد درویش: دقیقا. تریبونهای قابل اعتماد که مردم به آنها رجوع کنند و کتابها با واسطه آنها شناخته شود بسیار کم است. اینکه مدیران و مسئولان هنوز به اهمیت محیط زیست پی نبردهاند و رشد اقتصادی را جدای از محیط زیست میبینند حاکی از آن است که در تألیف کتابهای محیط زیستی چقدر راه نرفته داریم.
اینکه تألیف کتاب در حوزه محیط زیست کم است میتوان از دو منظر به آن پرداخت اینکه آیا افراد باسواد و کسانی که اشراف کامل دارند دست به تألیف نمیزنند و یا کسانی که تألیف میکنند، سواد علمی کافی ندارند؟
علیرضا زرگر: استادان دانشگاه انگیزه کافی برای تألیف خوب ندارند. از سویی دیگر هنوز نتوانستهایم چهره انسانی محیط زیست را به مردم نشان دهیم. اگر این امر حاصل شود، نویسندگان حوزه ادبیات هم به نگارش کتابهایی با موضوع محیط زیستی روی میآورند، نه آنکه محتوای علمی بنویسند، بلکه نوشتهها و یا کتابهایشان رنگ و بویی از طبیعت و محیط زیست میگیرد. چهره انسانی محیط زیست و زیباییهای طبیعت و حیات وحش ایران باید با کمک نویسندگان و هنرمندان بیشتر شناخته شود، چرا که منبع خوبی برای درآمدزایی است. توانمندسازی مردم برای تبدیل شدن به فعالانی در عرصه محیط زیست کاری مهم است که اگر این اتفاق رخ دهد و زمینه مشارکت مردم در برنامههای محیط زیستی فراهم آید میتوانیم به توسعه پایدار و متوازن فکر کنیم و بینش عمومی جامعه را ارتقا دهیم.
کاوه فیضاللهی: اگر کسی با دیدن هوای آلوده اهواز دیدگاهش عوض نشود هیچگاه نمیتوان برای آن فرد در راستای آگاهیسازی از محیط زیست فعالیتی انجام داد و یا اگر افراد توجهشان به تاثیری که دریاچه ارومیه بر روی کشاورزی داشته است جلب نشود، نمیتوان انتظار داشت که محیط زیست برای این افراد مهم شود. در حال حاضر به قدری به مسائل محیط زیستی اهمیت قائل نشدیم اهمیت به سراغ ما آمد.
مهرگان علم در باره تشکلهای مردم نهاد چگونه عمل کرده است آیا همه تشکلها و فعالیتهایشان مورد بررسی قرار گرفته است؟ چرایی انتخاب آنها و مکان جغرافیایی آنها چگونه است؟
محمد درویش: موضوع خوبی که مهرگان علم به آن توجه میکند کیفیت فعالیتهای مدنی در حوزه محیط زیست است که این امر میتواند حتی به ظرفیتسازی در حوزه کتاب هم بیانجامد؛ یعنی اگر بتوانیم افراد دغدغهمند در حوزه محیط زیست را افزایش دهیم این افراد انگیزه بیشتری برای کسب دانایی در حوزه محیط زیست پیدا میکنند. تعداد قابل توجهی از تشکلهای مردمنهاد در مهرگان علم بررسی شدند که 21 تشکل به مرحله داوری رسیدند که از میان آنها در نهایت 7 تشکل مردم نهاد در مرحله نهایی انتخاب داوران قرار گرفتند. این تشکلهای مردمنهاد باید چند ویژگی مهم داشته باشند تا در بین کاندیداها قرار گیرند. مهمترین ویژگی آنها این است که بدنه اجتماعی خوبی داشته باشند یعنی محدود به یک جمع خانوادگی و یا قائم به فرد نباشند و توانسته باشند یک جنبش ایجاد کنند. اینکه این تشکلهای مردمنهاد سبک زندگی افراد را برای حفاظت و بهبود محیط زیست تغییر دهند از اصلیترین ویژگیهایی بود که به آن توجه داشتیم.
در جایزه مهرگان علم امسال تلاش کردیم که تشکلهایی را معرفی کنیم که از نظر جغرافیایی به تهران و مراکز شهرها چندان نزدیک نباشند اما فعالیتهای بسیار ارزشمندی را انجام داده باشند. تیم داوری مهرگان علم از این تشکلها بازدید کردند و عملاً و عیناً فعالیتهای آنان از نزدیک بررسی شد. برای مثال انجمن دشتبان طالقان؛ تشکل مردمی در طالقان استان البرز است. آنها در آشنا کردن جوامع محلی با بیماری مهلک طاعون نشخوارکنندگان، برگزاری همایش طاعون نشخوارکنندگان که حیات وحش مناطق وسیعی از ایران را درگیر کرده و تلفات سنگینی به بار آورده بود تلاشهای فراوانی کردند و فعالیتهایشان بازتاب رسانهای بسیاری داشت که نشاندهنده برخورداری از بدنه اجتماعی مطلوبی است.
انجمن سبز چیا؛ تشکل مردمی در مریوان استان کردستان است؛ وقتی این انجمن فراخوان میدهد تا 45 هزار نفر جذب میشود؛ کمتر جلسات محیط زیستی را در تهران میتوان دید که سالن صد نفری را پر کند اما در مریوان این انجمن 45 هزار نفر را جذب میکند. از فعالیتهای مؤثر زیست محیطی آنها انتشار ماهنامه، تشکیل کمیتههای مختلف زیستمحیطی، حفاظت از جنگلهای منطقه و کمک به مهار آتشسوزی در جنگل، فرهنگسازی میان جوامع محلی برای کنار گذاشتن تفنگ و شکار بیرویه، پاکسازی مناطق طبیعی و دریاچه زریوار بوده است. این انجمن سبب شده است تا نرخ مشارکت مردمی در حفاظت محیط زیست افزایش یابد. صدها پرنده با فعالیتهای این انجمن از قفسها رهاسازی شدند.
انجمن سبزگستران پاقلات؛ تشکل مردمی در نزدیکی لامرد در جنوب استان فارس است که برای فعالیتهای مؤثر زیستمحیطی، مقابله با بیابانزایی و ایجاد پارک جنگلی به وسعت چهار هکتار، کشت نهال و گیاهان دارویی، ایجاد منطقه شکار ممنوع و احداث پاسگاه محیطبانی، علوفهرسانی، ساخت آبانبار و آبشخور برای حیات وحش، جلب مشارکت جوامع محلی و آموزش آنها توجه مهرگان علم را به خودش جلب کرد. این تشکل دارای یگانهای حفاظتی است؛ آنها پاسگاههایی را ایجاد کردند که به نوبت برای حفاظت از محیط زیست نگهبانی میدهند.
انجمن دوستداران محیط زیست و طبیعت کلمرز؛ تشکل مردمی در کهنوج در جنوب استان کرمان؛ این منطقه بسیار صعبالعبور و دارای دسترسی محدودی است. برای فعالیتهای مؤثر زیستمحیطی، تلاش در جهت حفظ گونههای کمیاب و رو به انقراض حیات وحش منطقه همچون خرس سیاه، ردیابی و طعمهگذاری برای اطلاع از وضعیت زیستی گونههای کمیاب با حداقل امکانات در شرایط دشوار منطقه در این منطقه با وجود فقر شدید مردم افرادی پرچم محیط زیست را افراشتهاند. محیط زیست معمولا دغدغه افرادی است که غم نان ندارند. اما توجه مردم این منطقه واقعا ارزشمند است.
گروه دوستداران طبیعت رفسنجان؛ تشکل مردمی در رفسنجان است که برای فعالیتهای مؤثر زیست محیطی، حراست از حیات وحش و علوفهرسانی، گسترش برنامههای طبیعتگردی، آموزش جوامع محلی و جلب مشارکتهای مردمی، تشکیل گروه حفاظت از زیستگاههای حیات وحش این تشکل مردم نهاد کاندید دریافت جایزه مهرگان علم شدهاند. این تشکل نشان داد که محیط زیست نه تنها خار چشم توسعه پایدار نیست بلکه پرداختن به آن میتواند حافظ منافع مالی هم باشد.
گروه مردمی دیدهبان استهبان فارس؛ تشکل مردمی در استهبان استان فارس است که برای فعالیتهای مؤثر زیستمحیطی، نجات پرندگان مهاجر در چندین مرحله با حداقل امکانات به جلب مشارکت اهالی روستای بستروم فارس برای نجات جان 1000 جوجه فلامینگوی گرفتار شده در آبگیرهای خشک شده پارک ملی بختگان غعالیتهای بسیاری انجام داد. این انجیو توانست از یک منطقه زیبای تفریحی که داشت قربانی توسعه ناپایدار میشد حفاظت کند.
مرکز تحقیقاتی فوک خزری؛ تشکل مردمی در جزیره آشوراده استان گستان است. تأسیس مرکز تحقیقات فوک خزری، حفاظت از تنها پستاندار دریای خزر و جلوگیری از انقراض نسل آن، فرهنگسازی، حمایت و کمک مالی به صیادان محلی، آموزش نحوه نجات و رهاسازی فوکهای به دام افتاده در تورهای صیادی از فعالیتهای مرکز تحقیقاتی فوک خزری است.
علیرضا زرگر: با توجه به این که این هفت تشکل مردم نهاد معرفی شده و توجه داوران مهرگان علم را به خود جلب کردهاند در اینجا میخواهم از خانم جمشیدی بپرسم، با توجه به فعالیت زیادی که در رسانهها داشتید چرا مطبوعات به محیط زیست اهمیت کمتری میدهند و صفحات اندکی به محیط زیست اختصاص دارد و بعد هم که به آنها گفته میشود، تمایلی به بازنگری و تغییر روش خود ندارند؟ اینکه کتابی پس از سالها تحقیق در حوزه علم منتشر میشود نقش مطبوعات و رسانهها در پیگیری و حمایت از این گونه کتابها چیست؟
مژگان جمشیدی: متاسفانه با گذشت زمان حجم معضلات محیط زیستی بیشتر و بیشتر شد اما توجه رسانهها به همان میزان کاهش یافت. باید بگویم در کل رسانهها از یک دهه قبل با توجه به ساختار سیاسی کشور جایگاه و محبوبیت خود را از دست دادند. خط قرمزهایی که در روزنامهها به وجود آمد و مهاجرتهای ناخواسته از سوی روزنامهنگاران اتفاق افتاد، باعث شد تا مدت زمان زیادی روزنامهنگاری علمی چهره جدید به مطبوعات معرفی نکند به همین دلیل انتقال تجربه از نسل گذشته صورت نگرفته است. این عوامل باعث شده که توجه چندانی به مسائل علمی در مطبوعات و برای روزنامهنگاران اهمیت چندانی نداشته باشد.
تغییر حوزه در مطبوعات میزان آگاهی را در میان روزنامهنگاران کاهش داده است. حرفهای نبودن مسئولان در امر مطبوعات، عامل دیگری است که علم و محیط زیست اهمیت خود را از دست بدهد. نظارتهای سیاسی و اقتصادی باعث شده تا آن دسته از روزنامهنگارانی هم که میخواهند در این امر فعال باشند نتوانند به راحتی به فعالیت بپردازند.
کاوه فیضاللهی: عجیب است که ملاحظات سیاسی و اقتصادی روی مباحث محیط زیستی اعمال میشود چراکه مهمترین مسئله حال حاضر کشور است که میتواند از نظر سیاسی و به ویژه ار نظر اقتصادی اطلاعات سودمندی را در اختیار برنامهریزان اقتصادی و سیاسی قرار دهند. راه حل ان این است که باید فکری به حال محیط زیست کنیم. در اینجا میخواهم نظر جمع را به موضوعی جلب کنم و آن اینکه با توجه به صحبتهایی که تا الآن شد مشکل اساسی محیط زیست تولید محتوای روان و عامه فهم است حال این سوال مطرح است که نویسندگان باید چه توانایی داشته باشند تا در جایزه مهرگان سالهای آتی برگزیده شوند؟ من فکر میکنم بسیاری از استادان دانشگاه از نوشتن یک صفحه نامه عاجز هستند و در کل نوشتن برایشان امری دشوار است. کودکان ما در مدارس آموزش نوشتن نمیبینند و اغلب استادان دانشگاه ما فقط در نوشتن مقالات پژوهشی متخصص هستند. ما فقر نویسنده داریم بسیاری از افرادی که در دنیا جایزه میبرند به خاطر کتاب اولشان نبوده است این نویسندگان ابتدا سه کتاب مشق میکنند سپس در کتابهای چهارم و پنجم موفق به دریافت جایزه میشوند و یا کتابهایشان دیده میشود؛ بنابراین ابتدا باید نوشتن را بیاموزیم تا به تألیف اثر شاخص برسیم.
محمد درویش: علاوه بر اینکه فرد باید فن نویسندگی را بداند، برای تألیف آثار محیط زیستی باید ایران را بشناسد. نمیتوان با نشستن پشت میز کتاب محیط زیستی نوشت. نویسنده در حوزه محیط زیست باید شناخت کافی از فضای محیط زیستی کشورش داشته باشد. و در جای جای خاک آن قدم گذاشته باشد و با مردم نشست و برخواست کند تا بتواند کتابی بنویسد که علم را برای همه به ارمغان بیاورد.
علیرضا زرگر: باید به پیشنیازهای اصلی جامعه در این امر نگاه شود. این پیشنیازها در بسیاری از مناطق کشور ملموس است اما باید به زبانی نوشته شود که مخاطب خودرا جذب کند. نه باید حاوی مباحث علمی سنگین باشد و نه خیلی سطح پایین که اعتبار علمی چندانی نداشته باشد. ناشران هم مانند هر بنگاه اقتصادی حق دارند که به چاپ آثاری بپردازند که میدانند فروش بیشتری دارند. لازم به ذکر است که کتابها هم نباید خیلی گرانقیمت باشند، بدنه جامعه ما چندان توانایی پرداخت هزینه کتاب را ندارد. کتابهایی که در حوزه محیط زیست تولید میشود قیمتهای بالایی دارند. به وجود آمدن ناشران تخصصی هم در این عرصه از اهمیت ویژهای برخوردار است. ناشران خصوصی به درستی کار را ارزیابی میکند و اگر ما بتوانیم که ساز و کاری را فراهم کنیم تا ناشران خصوصی به انتشار کتابهای علمی بپردازند و مواد لازم را به آنها بدهیم، قطعاً به این حوزه هم توجه میکنند. علاوه بر این مسائل بعضی از ناشران دانشگاهی هم به جز بیتوجهی بر ویرایش علمی کتابها، به فرم، صفحهآرایی و قالب کلی کتاب هم اهمیتی نمیدهند. توصیه من این است که ناشران باید خصوصی شوند و کار بیشتر ناشران دولتی به بخش خصوصی نشر سپرده شود تا کارآیی بیشتری پدید آید. با وجود این همه مشکلات و مصائب زیستمحیطی در ایران، زمان آن فرا رسیده است که دوستداران طبیعت و خادمان محیط زیست در دل احزاب سبز گردهم آیند و دغدغههای خود را به طور جدیتری پیگیری کنند.
همانطور که میدانید بخش اعظم آموزشهای علمی در کتابها در حوزه کودک و نوجوان تألیف میشود، در جایزه مهرگان علم چقدر به این آثار توجه شده است؟
علیرضا زرگر: تا کنون امکان این را نداشتهایم که بخش جداگانهای در مهرگان علم به کودک و نوجوان اختصاص دهیم. البته جایزههای دیگری برای کودک و نوجوان وجود دارد. این عرصه هم اگر به آن پرداخته شود باید با معیارها و مختصات مناسب خودش سنجیده شود و بر اساس آن داوری صورت گیرد. همانطور که در ابتدای صحبتهایم گفتم پیشبینی کرده بودیم که وارد حوزههای دیگری از علم شویم و در مورد کتابها بین تألیف و ترجمه تفکیک قائل شویم. البته رویکرد عمده مهرگان علم به کتابهای تألیفی است. چون از نظر تولید علم در جایگاه مناسبی در دنیا قرار نداریم، به همین دلیل تألیفات علمی هم روند مناسبی را دنبال نمیکند و ضرورت دارد که به کتابهای مهم ترجمه شده هم توجه شود. از سوی دیگر نویسندگان ادبی ما هم باید به مضامین محیط زیستی در ادبیات توجه داشته باشند. در شعر و ادبیات کهن و کلاسیک ایران نمونههای خوبی از توجه شاعران و نویسندگان به محیط زیست داریم. در بسیاری از کشورهای پیشرفته این توجه به محیط زیست و طبیعت در میان شاعران و نویسندگان آنها ایجاد شده است. این امر از دو جنبه مهم است اینکه به خود نویسنده کمک میکند و توجه و علاقه او را به طبیعت و محیط زیست ایران افزایش میدهد و دیگر اینکه به خواننده کمک میکند تا با این ژانر ادبی آشنایی بیشتری پیدا کند.
نحوه داور گزینی مهرگان علم به چه صورت بوده است؟
علیرضا زرگر: داورگزینی در مهرگان علم بر اساس «آییننامه داورگزینی مهرگان» که از ابتدای کار تعریف و تدوین شده است، صورت میگیرد. تعدادی از داوران بعد از دو سه دوره کار کنار میروند و غالباً با نظر و پیشنهاد خود آنها داوران دیگری جایگزین میشوند. البته داوران مهرگان باید تلاش کنند تا در فضای عمومی محیط زیست و در جریان فعالیتهای تشکلهای زیست محیطی قرار گیرند تا بتوانند داوری سنجیده و مناسبی انجام دهند.
کاوه فیضاللهی: در انتها میخواهم اشارهای به تألیف دانشگاهیان بپردازم. به نظر من نباید استادان دانشگاهها را وادار به تألیف کتاب کرد. برخی از افراد فقط درخور تدریس در دانشگاهها هستند و تعارف نداریم درصد زیادی از استادان در دانشگاهها به اجبار به نگارش مقالات و کتابهای علمی روی میآورند. این امر فاجعه بزرگی را در ادبیات علمی کشور به وجود آورده است. در واقع فردی که مؤلف و پژوهشگر باشد، با علاقه بسیار به این کار میپردازد.
نظر شما