یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۴
دردسرهای یک مستأجر جدید برای زنی حساس

نوول‌های ایتالیایی عنوان اصلی کتابی است که محمود حسینی‌زاد آن‌ را با عنوان حمایت از هیچ منتشر کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) هارتموت لانگه نویسنده کتاب «حمایت از هیچ» از آلمانی‌هایی است که حکومت نازی‌ها آن‌ها را کوچ می‌دهد و به لهستان می‌روند. هارتموت لانگه که 1937 در برلین دنیا آمد، دو ساله بود که همراه پدر قصاب و مادر فروشنده‌اش به لهستان می‌رود، و هفت سال بعد دوباره همراه مادرش به برلین برمی‌گرد. مذتی بی‌خیال درس می‌شود و سرگرم کارهای مختلف است تا این که در 1957 در مدرسه عالی هنر سینما در پتسدام ـ بابلسبرگ به تحصیل دراماتورژی می‌پردازد و در 1960 درس را تمام می‌کند. مدتی در برلین شرقی دراماتورژ تئاتر است و در برلین غربی هم چند سالی به همین کار سرگرم است.

سفر، هارتموت لانگه را به ایتالیا می‌رساند. حالا سال‌هاست که در ایتالیا زندگی می‌کند، رمان، نمایش‌نامه، نوول و مقالهمی‌نویسد. جایزه گرهارد هاوپتمان، جایزه بنیاد آدناوئر و جایزه ایتالو سووو از جمله جایزه‌های مهمی است که لانگه می‌گیرد.

در پشت‌جلد کتاب آمده است: هارتموت لانگه (1937) از نویسندگان مهم آلمانی‌زبان سال‌های بعد جنگ دوم جهانی است. او زندگی پُرفرازونشیبی را سپری کرده. در کودکی به دستور نازی‌ها با خانواده از برلین به لهستان تبعید شده و در سال‌های بعدِ جنگ، پس از گریختن از آلمانِ شرقی، سال‌های سال در ایتالیا سکونت داشته است.

لانگه سینما خوانده و در تئاتر تجربیاتِ فروانی دارد، جوایز فراوانی از آن خود کرده و نویسنده‌ای با دیدگاه‌های خاصِ‌ فلسفی محسوب می‌شود. کتابِ حمایت از هیچ شامل سه داستان است از او. داستان‌هایی که همه‌شان از تلاش قهرمان‌شان برای گریز از تهی بودن خبر می‌دهد. هر داستان تشکیل شده از قطعه‌های بسیار کوتاه، تکنیکی که عدم‌پیوستگی جهانِ این شخصیت‌ها را به‌خوبی به نمایش می‌گذارد. داستان‌ها با یک اتفاق نه‌چندان جدی آغاز می‌شوند، مثلِ کنجکاوی یک کارمند بانک در سفری اداری و آواره‌شدنش در اروپا یا تصادف کوچک و کم‌اهمیت نوجوانی که به خاطرِ گذراندنِ درس‌هایش یک موتورسیکلت از پدرش هدیه گرفته یا دردسرهای یک مستأجر جدید برای زنی حساس. این ماجراها کم‌کم بسط یافته و مخاطب را به جایی رهنمون می‌کنند که گاه حیرت‌آور است. توانایی نویسنده در استفاده از لحنی خونسرد و گره زدنِ آن با انبوهی اتفاق و ماجرای ریز و درشت است که کتابِ حمایت از هیچ را خواندنی کرده است.


قسمتی از متن کتاب:
هفته‌به‌هفته وضع آنتونیو وخیم‌تر می‌شد. دیگر نه لرزش دست‌هایش را می‌توانست پنهان کند و نه کشیدن پای چپش را. مادر هم دیگر دلداری‌های پدر را گوش نمی‌کرد ولی وقتی مادر به هر دری می‌زد تا حال آنتونیو بهتر شود، وقتی با این فکر که چرا سراغ یکی متخصص دیگر نرفته‌اند خودش را عذاب می‌داد، مامبرینی با پسرش می‌رفت در مزرعه ذرت گردش.
یک روز مادر مدت‌ها به انتظار آن‌ها نشست و آن شب، تا دل شب در اتاق نشیمن خانه که در باغچه‌اش درخت سدری بود، چراغ روشن بود، حتا وقتی هوا گرگ‌ومیش شده بود.
اگر از پنجره نگاهی به اتاق می‌انداختی، اعضای خانواده را می‌دیدی که دور میز نشسته‌اند، هر کدام‌شان یک طرف میز، انگار بخواهند از هم فاصله بگیرند.
از چه حرف می‌زدند؟
به احتمال زیاد آنتونیو صندلی چرخ‌داری را که مادر پیشنهاد کرده بود، قبول نکرده بود. انگار جریان را به مادر گفته بودند. لائورا هم حتماً احساس کرده بود وقتش رسیده که همگی رک‌و‌پوست کنده باهم حرف بزنند. اما انگار آنتونیو قصد دیگری داشت؛ اگر واقعاً آن‌قدر که مادر می‌‌گفت بیمار بود و اگر قرار بود مدام از او پرستاری شود، نمی‌خواست باری بر دوش دیگران باشد.
ظاهرا پدر هم حمایتش می‌کرد. وگرنه آن قدم زدن‌های طولانی‌شان با آن سکوت که انگار هر دو قرارش را گذاشته بودند، چه معنی داشت؟
ولی حالا، در این گرگ‌ومیش، هیچ‌کدام نخوابیده و همه‌شان هم مضطرب بودند.

 «حمایت از هیچ» نوشته هارتموت لانگه  با ترجمه محمود حسینی‌زاد در نشر چشمه منتشر شده است.
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فیاضی ۱۳:۵۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۲
    این کتاب باید ناشر دیگری هم داشته باشد. آقای حسینی زاد آیا نباید به ناشر قبلی هم اشاره می کردید؟
  • مهدي جعفري ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۶/۱۱/۲۲
    داستان‌هاي خوبي دارد اين كتاب.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها