ارزیابیتان از وضعیت نقد کتاب در حوزه علوم انسانی چیست؟
به عنوان کسی که از سال 55 در دانشگاه کار میکنم و با مقوله نقد سر و کار دارم، بدون کمترین جانبداری میگویم که اکنون دیدگاه انتقادیمان نسبت به گذشته بسیار بهتر شده است. ما آماری در این حوزه داریم که قبل از انقلاب در حوزه نقد ادبی آثار به چه صورت بوده است. به جرات میتوان گفت مجموعه کتابهای نقد ادبی زیر 50 مجلد بود؛ در حوزه نقد علمی هم شاید 10 جلد کتاب داشتیم. درباره اصول نقد حدود پنج عنوان کتاب منتشر شده بود اما این تعداد اکنون از هزار عنوان افزون است. در حال حاضر کتابهایی که ایرانیها درباره نقد نوشتهاند از هزار عنوان بیشتر شده است.
پایاننامههایی که در این باره نوشته شده اصلاً قابل مقایسه با گذشته نیست و دهها برابر بیشتر است و نقدهای علمی نیز افزایش یافته است. در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیش از 22 مجله در این حوزه منتشر شده است. بخش زیادی از این مقالات متوجه نقد کتاب شده است. خوشبختانه با رویکرد دولت یازدهم، فضای انتقادی بیشتر و عمیقتر و از سوی دیگر امنتر شده است. محققان هم در این حوزه تشویق میشوند. بدون کمترین جانبداری و تعصب طبق آمار فضای انتقادی بسیار مطلوبتر از گذشته است. اگرچه ما هنوز تا مرزهای دانش در این حوزه فاصله داریم با این وجود پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز به دنبال نزدیککردن خود به مرزهای دانش است.
معیارهای نقد برتر کتاب در حوزه علوم انسانی چیست؟
مهمترین معیار صحت و اتقان است؛ یعنی منتقد اول باید شرایط نقد داشته و اعلم از نویسنده و اشرف و اعلی از او باشد. کسی نمیتواند انتقاد از نویسنده بکند اما خودش کم فضلتر از او باشد. در این زمینه ویژه هم باید متخصص باشد نمیتوان هر چیزی را دست هر کسی داد. بنابراین باید دید منتقد در آن زمینه ویژهای که نقد میکند سابقه و اشتهار کافی دارد یا خیر؟ همچنین باید دید که منتقد چند کار علمی کرده است و به قول معروف خاک خورده باشد. صد هزار امتحان است ای پسر/ هر که گوید من شدم سرهنگ در
شورای نقد و کتب متون علوم انسانی 22 سال است که زیر نظر این پژوهشگاه فعالیت میکند، عملکرد این شورا را در نقد کتابها چگونه ارزیابی میکنید؟
این شورا چند دوره دارد؛ دوره نخست که زمینه شکلگیری آن به وجود آمده، دورهای بوده که در حال تاسیس بوده و بنابراین گفتمانی طرح نشده است. اگرچه این مدت کمی طولانی طی شده با این وجود نتیجه داده و ثمراتی داشته است و آن را تبدیل به تشکیلات سراسری و نهاد نخبگانی کرده است. از سوی دیگر یک دوره میانی داشته که میل به سوی بهرهدهی بیشتر داشته است. اگرچه در این مرحله نیز توفیقاتی به دست آمده اما همچنان این مرحله زیاد طول کشیده است.
با این وجود ما طی چهارسال اخیر کاملاً برنامهریزی شده فکر کردیم و از هر گروهی برنامه عملیاتی خواستیم. از سوی دیگر فقط خروجیگرا بودهایم. اکنون به جایی رسیدهایم که ما هر ماه بین پنج کتاب تولید میکنیم و مجله علمی ما به ماهنامه تبدیل شده است. در دانشگاههای ایران مجلهای که صرفا انتقادی و ماهنامه باشد نداریم و شما باید ببینید که چقدر سطح علم بالا رفته که هر ماه حداقل 10 مقاله علمی پژوهشی تولید میشود.
علاوه بر این یادداشتهای انتقادی فراوان تولید شده است. اولویت ما این است که به مرزهای دانش نزدیک شویم و نظریههایی که جهانگیر شدهاند بر مبنای نقد نظریهها حرکت کنیم. اکنون ما محصولاتی را تولید میکنیم و در شتاب تولید آثار فاخر دانشگاهی و اثربخش قرار گرفتیم. اکنون میتوانم بگویم اگر بسیاری از گروههای ما نباشند در دانشگاهها با مشکل مواجه میشویم. اینها ضمانت در پالایش و صحت متنهای دانشگاهی را انجام میدهند بدین معنی که آثار تولید شده ما منبع درسی، کمک درسی و یا ماخذ درسی است.
اکنون بحث مهندسی شدن علوم انسانی از سوی عدهای و در راس آن رییس جمهوری مطرود اعلام میشود، اما در عین حال مخالفان میگویند، دولت در زمینه علوم انسانی موفق نبوده و کرسیهای آزاداندیشی به نتیجه نرسیده است! اینجا یکی از نقاط کلیدی در این حوزه است و شورای بررسی و متن کتب در پژوهشگاه یکی از مراکزی است که میتواند پاسخگوی این باشد که آیا دیدگاه انتقادی در نقد کتب وجود دارد یا خیر؟
من در پاسخ به این پرسش به عنوان یک پژوهشگر پاسخ میگویم و به این موضوع افتخار میکنم. 41 سال است در دانشگاه پژوهش میکنم و هیچ جا را به پژوهشگری ترجیح نمیدهم. مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید... ما باید ببینیم چه آثاری در این دولت تولیده شده و آیا توانسته منتقد و اثربخش باشد یا خیر؟
تولید ما در شورای نقد متون در این دولت، دست کم و قطعاً پنج برابر شده است. ما ماهانه حداقل پنج کتاب انتقادی تولید میکنیم و یا یک مجله علمی پژوهشی ویژه نقد منتشر میکنیم این در حالی است که قبلا این ماهنامهها، فصلنامه بوده است. بنابراین این حساب دو دوتا چهار تا است و نمیتوان انکار کرد. معنی این رشد 6 برابری است. ما درباره ترویجی سازی علمی 543 درصد رشد داشتهایم که به معنی رشد بیش از 5 برابر است. کارگاههای سخنرانی ما در این راستا است. برخی از سخنرانیها بیش از 17 هزار نظر درباره آن ارسال میشود. این استقبال جامعه از کارگاهها نشاندهنده رشد ماست و باید ببینیم که محور این کارگاهها نقد کتاب، تولید اندیشه و ... است. این آمار جدای از مخاطبانی است که در فضای مجازی برنامهها را رصد میکنند.
همچنین تعداد اعضای ما در شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی اعم از عضو، ناظر، داور و ... به دو هزار و 200 نفر افزایش یافته و در این دولت یک شبکه نخبگانی شکل گرفته است. این نشاندهنده چیست؟ در طرح اعتلای علوم انسانی کشور نیز نخبگان ما حضور دارند و در حال پژوهش است. کمترین حرکت جناحی نداریم و کاملا ملی، دینی و اسلامی فکر میکنیم. همه طیف افراد در شبکه نخبگانی ما حضور دارند و فقط آثار و کتابها در معرض دید و نقادی قرار میگیرند نه افراد! آیا این نمود عینی تمام نخبگان علوم انسانی کشور در طرح اعتلای علوم انسانی فراتر از یک جناح است و این یک موفقیت برای ما در این حوزه است.
* در این باره بخوانید:
نظر شما