چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۸
سالار عقیلی: نتوانستم جایگزینی برای افشین یداللهی پیدا کنم

فردا 21دی‌ماه مصادف با سالروز تولد شاعر و ترانه‌سرای کشورمان افشین یداللهی است. سالار عقیلی از خوانندگانی بود که رابطه‌ای نزدیک با این شاعر داشت، او می‌گوید: کسی نمی‌تواند به ویژگی‌های شعری افشین یداللهی ایرادی بگیرد؛ چراکه او به معنی واقعی کلمه شاعر بود.

سالار عقیلی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: افشین یداللهی به‌دلیل توانایی منحصر‌به‌فردش در ترانه و شخصیت دوست‌داشتنی‌اش مورد احترام همه بود و همه او را دوست داشتند؛ اما به این شکل نبود که او نیز با همه در ارتباط باشد و در صحبت‌هایی که با هم داشتیم از افراد زیادی در حوزه موسیقی ناراحت بود. با این حال آدمی نبود که این مسائل را به دل بگیرد و کینه داشته باشد. به‌همین دلیل کسی را نمی‌توان پیدا کرد که از وی رنجیده‌خاطر باشد و به نیکی از او یاد نکند.
 
این خواننده کشورمان ادامه داد: او به همه احترام می‌گذاشت و با همه با محبت برخورد می‌کرد. البته این نگاه مختص هنرمندان و اهالی ادب نبود و اگر شما از مریض‌های وی نیز سئوال کنید، متوجه می‌شوید که همه آنها عاشقانه افشین یداللهی را دوست داشتند. او شخصیتی تمام و کمال بود و ارتباط بسیار خوبی با مردم داشت و شاید همین ویژگی، یکی از دلایل ماندگاری اوست.
 
عقیلی که چندین سال سابقه همکاری با زنده‌یاد یداللهی را در کارنامه دارد با اشاره به ویژگی‌های آثار او اظهار کرد: افشین یداللهی در اشعارش کلماتی به‌کار می‌برد که یکه و بی‌نظیر بود و همین ویژگی از او شاعری خوب و تأثیرگذار ساخته بود. وقتی افشین یداللهی از پیش ما رفت به بابک زرین گفتم که بابک امیدوارم باز هم بتوانم کارهایی که با افشین خلق کرده‌ایم را تکرار کنم؛ اما بعید می‌دانم که شاعری باشد و بتواند جای او را پر کند.
 
این خواننده در توضیح نحوه همکاری‌اش با یداللهی گفت: من، افشین یداللهی و بابک زرین یک مثلث خوب در حوزه موسیقی بودیم که با مرگ افشین‌ یداللهی یک ضلع از این مثلث برای همیشه ناپدید شد و هنوز که هنوز است، ما نتوانستیم جایگزین برای او پیدا کنیم. البته این به آن معنا نیست که ما شاعر یا ترانه‌سرایی خوبی نداشته باشیم بلکه منظورم، اشاره به ویژگی‌های کلی و مثال زدنی افشین یداللهی است. برای مثال ما همکاری خوبی با افشین مقدم، شاعر و ترانه‌سرای خوب‌مان داشته‌ایم و او از نظر فکری بسیار به من و بابک نزدیک است؛ اما باید قبول کنیم که هرکس جای خودش است و نمی‌توان جای یداللهی یا هر فرد دیگری را با اسم دیگری پر کرد.
 
برنده جایزه بهترین خواننده در جشنواره مرشدان برتر در سال 94 ادامه داد: در علم پزشکی هم شرایط به همین شکل است. برای مثال ما میلیون‌ها پزشک داریم که شاید صدنفر از این پزشکان از افراد درجه یک جامعه پزشکی باشند؛ اما شما توجه کنید که از این بین، یک نفر دکتر ماندگار و یک نفر پرفسور سمیعی می‌شود یا همه آواز می‌خوانند اما آیا شما کسی را مانند استاد محمدرضا شجریان سراغ دارید که مجموعه‌ای کاملی از آواز، علم، شخصیت، منش و پرستیژ هنری باشد. یکسری از مسائل خیلی کوچک و جزئی هستند و شاید ما به آنها اهمیت ندهیم اما باور کنید که مردم به آنها اهمیت می‌دهند و این مسائل به چشم مردم می‌آید.
 
 عقیلی معتقد است که خیلی‌ها دوست داشتند در ذهن مردم ماندگار شوند اما افراد کمی افشین یداللهی، محمدرضا شجریان، جلیل شهناز، حسن کسائی، حسین تهرانی، مسعود کیمیایی، عباس کیارستمی، عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان شدند. این افراد مجموعه کاملی بودند که مردم به‌دلیل همه ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری آنها را دوست داشته‌اند.
 
خواننده برگزیده جشن سالانه حافظ با اشاره به اخلاق خاص یداللهی در کار عنوان کرد:‌ کسی نمی‌تواند به ویژگی‌های شعری افشین یداللهی ایرادی بگیرد؛ چراکه او به معنی واقعی کلمه شاعر بود. گاهی در برخی کارها به افشین پیشنهاداتی می‌دادیم اما او کمتر آن را می‌پذیرفت و تنها این پیشنهادات را در شرایطی قبول می‌کرد که از نظرش منطقی بود. در کل یداللهی اجازه دخالت به کسی نمی‌داد و نظر، نظر خودش بود.
 
وی ادامه داد:‌ شاید جالب باشد در این رابطه خاطره‌ای را برای شما تعریف کنم. یک‌بار او شعری نوشته بود که این‌طور شروع می‌شد «به‌نام همه عاشقانت قسم». من به او پیشنهاد کردم که کلمه «قسم» را برداریم و به جای آن از کلمه «وطن» استفاده کنیم. کلی بحث کردیم و آخر افشین یداللهی بود که پیروز از استودیو بیرون رفت. دکتر آدمی بسیار شوخ‌طبعی بود و بعد از آنکه من از استودیو خارج شدم به بابک زرین گفته بود که نکند من بروم و شما به‌جای «قسم»، «وطن» بخوانید و همان کار را منتشر کنید که در جواب بابک زرین به او گفته بود که ما بدون اجازه شما کاری را انجام نمی‌دهیم و نظر من نیز همین بود و همیشه به او می‌گفتم که آقای دکتر حکم آن است که تو فرمایی. بعد از این کار اصرار داشتم که یک نسخه از آن آهنگ را با کلمه «وطن» برای خودم داشته باشم که او این کار را هم اجازه نداد و این را گفتم تا بگویم که او تا چه اندازه روی آثارش حساس بود.
 
عقیلی می‌گوید که یداللهی سر ضبط تمام کارهایش در استودیو حاضر بود و در این رابطه اظهار کرد: افشین یداللهی در ضبط تمام کارهایش در استودیو حضور داشت و برای خودش و کارش ارزش قائل بود. شاید این نیز یکی از دلایل موفقیت او باشد؛ چراکه اگر ما برای کار خودمان ارزش قائل نباشیم دیگران نیز برای کار ما ارزش قائل نیستند. این روزها شاعرانی را می‌شناسم که برخلاف دکتر پیگیر کار هم نیستند و حتی نمی‌پرسند که کار پخش شده است یا نه. به‌خاطر همین پیگیری افشین یداللهی همیشه ضبط‌های کارهای او، 10 شب به بعد انجام می‌شد؛ زیرا وی همیشه تا ساعت 9 در مطب بود و به مریض‌هایش می‌رسید و ما نیز به احترام دکتر کارها را 10 شب به بعد ضبط می‌کردیم؛ راستش به دلیل خستگی صدا در این زمان، انجام چنین کاری برای من خیلی سخت بود، اما به احترام وی این کار را انجام می‌دادم.
 
خواننده آهنگ ماندگار «وطن» با اشاره به داستان ضبط این اثر گفت:‌ موزیک «وطنم، ای شکوه پابرجا» نخستین کار سه‌نفره من، افشین یداللهی و بابک زرین بود که در اصل بابک زرین باعث آشنایی ما سه‌نفر شد. روزی بابک زرین با من تماس گرفت و گفت که آهنگسازی سریال «تبریز در مه» را برعهده گرفته‌ و قرار است که من خواننده ‌آن اثر باشم و افشین یداللهی ترانه‌ آن کار را بنویسد. به ‌همین دلیل به استودیوی بابک زرین رفتم و در آنجا با هم آشنا شدیم. جالب است که بدانید این کار ابتدا این‌طور خوانده شد «وطنم، تا کجای این تاریخ باید افسوس باشد و اندوه». کار را برای مجوز ارسال کردیم که مجوز نگرفت و اجازه پخش نگرفت؛ بنابراین افشین یداللهی کار را تغییر داد و شعر با بیت «وطنم ای شکوه پابرجا» آغاز شد.
 
 وی ادامه داد: شبی که کار را ضبط کردیم به‌خوبی یادم هست از نظر خودم کار به بهترین نحو ممکن انجام شده بود و همان شب به بابک زرین گفتم که فکر نمی‌کنم دیگر بتوانم این کار را به‌ این خوبی بخوانم و اجرا کنم.  در ادامه همکاری با این فیلم، به‌خاطر دارم که سر صحنه قتل امیرکبیر کارگردان از ما خواست که برای آن صحنه افشین شعری بنویسد و من آن را بخوانم و قرار بود که کار ظرف یک روز انجام شود. وقتی مسئله را با افشین یداللهی مطرح کردیم، ابتدا مخالفت کرد و گفت که شدنی نیست اما وقتی دید که باید این کار را امشب تحویل بدهیم از اتاق بیرون رفت قلم و خودکار به‌دست گرفت و شروع به نوشتن کرد و بعد از هفت و هشت دقیقه به اتاق برگشت. شاید باور نکنید اما واقعا کمتر از ده دقیقه طول کشید و کار را اینطور برای ما خواند «وقتی وطن به خون خودش تشنه می‌شود/ عشق است اگر نصیب رگم دشنه می‌شود/ خون مرا بریز به رگ‌های میهنم/ هرگز به‌حرمت وطنم دم نمی‌زنم».
 
عقیلی در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: وقتی شعر خواندن افشین تمام شد اشک در چشمانم جمع شده بود و واقعا به دانش، سواد و توانایی او غبطه می‌خوردم. به نظر من شاعرانگی در خون و رگ افشین یداللهی جریان داشت و سال‌ها طول خواهد کشید که ما آدمی شبیه به او را در ترانه پیدا کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها