یاسمن خلیلیفرد درباره سطحی کیفی آثار ادبی نویسندگان زن امروز میگوید: نویسندگان زن امروز نسبت به گذشته دغدغهمندتر مینویسند و در به تصویر کشیدن معضلات زنان و دغدغههایشان موفق عمل کردهاند.
یاسمن خلیلیفرد در گفتوگو با ایبنا درباره فضای رمان جدید خود گفت: رمان «انگار خودم نیستم» هم فضایی مشابه کتاب قبلیام دارد . در این رمان هم مشخصههای نوستالژیک رمان قبلیام وجود دارد و چیزی که در این رمان برایم خیلی مهم بوده، روابط بین آدمهاست. کلا من در کتابهایم به روابط بین آدمها میپردازم و این مساله برایم خیلی مهم است. در این رمان هفت راوی وجود دارد که چهارتای آنها زن و بقیه مرد هستند و داستان از زبان راویها بیان میشود.
نویسنده «یادت نرود که..» درباره دشواری نوشتن از زبان مرد برای یک نویسنده زن گفت: اینکه از زبان مردها بنویسی، سختیهای خاص خودش را دارد اما من به واسطه اینکه رشته سینما خواندهام و مباحث روانشناسی زیادی مطالعه کردهام به شخصیتپردازی جنس مرد آشنا هستم. همچنین تجربیات فیلمنامهنویسیام هم در این بین موثر بوده است.
خلیلیفرد درباره شباهتها و تفاوتهای این رمان با کتاب قبلی خود توضیح داد: این دو رمان بهواسطه فضا به هم شباهت دارند. در هر دو این کتابها به جزئیات روابط شخصیتها پرداختهام و خاطرات و گذشته نقش پررنگی در این دو کتاب داشتهاند. در کتاب «یادت نرود که...» سنام کمتر از الان بود و به همان نسبت تجربه کمتری داشتم. در آن کتاب بعضی جاها زیادهگویی کردهام و از توصیف برخی چیزها نتوانستهام بگذرم. البته در کل کتابهای من خیلی حالت توصیفی و فیلمنامهای دارد. کار نوشتن رمان «یادت نرود که...» را سال 1391 به پایان رساندم. اما این رمان تقریبا دوسال و نیم در ارشاد ماند تا مجوز گرفت و به همین دلیل سال 1394 منتشر شد. در رمان «انگار خودم نیستم» فکر می کنم به دلیل بالاتر رفتن سن و تجربه زیستهام پختهتر عمل کردهام و توانستهام از زواید کار بزنم. در این رمان سعی کردم از زوائد و توصیفات بیش ازاندازه و خستهکننده بپرهیزم.
این منتقد سینما درباره اولویت موضوعی زنان نویسنده امروز ایران عنوان کرد: ما در جامعهای زندگی میکنیم که زنان در بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و ... مشکلات زیادی دارند. پس عجیب نیست که اولویت نوشتن زنان از جنس و مسائل مربوط به خودشان باشد. به دلیل مشکلات زیادی که زنان جامعه ما در بخشهای مختلف دارند، چه نویسندگان و چه فیلمسازان زن ترجیح میدهند که به مسائل مربوط به خودشان بپردازند. البته همیشه استثنا هم وجود دارد و ممکن است در این بین نویسندگان زنی هم باشند که به مسائل عمومیتری بپردازند. برای خود من هم دغدغههای زنان مهم است و در داستانهایم سعی کردهام که به این دغدغهها به طور عمیقی بپردازم و سطحی عمل نکنم.
این نویسنده درباره جریان ادبیات معاصر امروز و سطح کیفی آثار ادبی زنان اهل قلم گفت: من جریان ادبی امروز را دنبال میکنم و به نظرم تعداد نویسندگان زن نسبت به قبل بیشتر شده که خودش اتفاق خیلی خوبی است. در گذشته ما چهرههای شاخصی چون غزاله علیزاده و سیمین دانشور داشتیم. به نظرم نویسندگان زن امروز نسبت به گذشته دغدغهمندتر مینویسند و در به تصویر کشیدن معضلات زنان و دغدغههایشان موفق عمل کردهاند. نمونه این نویسندگان هم چهرههای شاخصی مانند؛ بلقیس سلیمانی، فریبا وفی و زویا پیرزاد هستند.
خلیلیفرد درباره میزان استقبال مخاطب از رمان قبلی خود و دلیل احتمالی آن توضیح داد: من هنگام نوشتن رمان اولم خیلی به مخاطب فکر نمیکردم و تنها به چیزی که دوست داشتم روی کاغذ بیاورم میاندیشیدم. در کتاب دومم هم همینطور بود. بر اساس بازخوردهایی که از خوانندگانم گرفتم، فکر میکنم دلیل این استقبال توجه به گذشته و روابط آدمها در دنیای معاصر بود. رابطه کاراکترهای رمان اولم، فروغ و کیوان برای خوانندگان جذاب بود و اذعان میکردند که این نوع رابطه را تجربه کردهاند و در زندگی و روابط خود اینگونه آدم ها را دیدهاند. خوانندگان رمان اولم به نوعی با شخصیتها همذاتپنداری کرده بودند. من با رمان اولم مخاطب زیادی پیدا کردم و امیدوارم همین اتفاق برای رمان دومم هم بیفتد. البته من مناسبات و فعالیتهای سینمایی هم دارم و انتشارات ققنوس هم چه در زمینه نشر و چه در زمینه پخش و توزیع کتاب، نشر خوشنامی است. بنابراین امید زیادی به جذب مخاطب این کتاب دارم.
نظرات