مجموعه داستان «سومین قدیس» مجموعهای از داستانهای پست مدرنیستی است که به خواننده اجازه برداشتهای متفاوتی از متن را میدهد.
این مجموعه ۹ داستان کوتاه به نامهای «سومین قدیس»، «سادات محله کوشالشاه»، «دوران»، «گاز خردل»، «دومین سیب»، «شمارش»، «هالی»، «تونل» و «سیسر» دارد.
موضوعاتی که درونمایه داستانهای این مجموعه قرارگرفتهاند، موضوعات پیچیدهای هستند. داستان از یک فضای معمولی آغاز شده و به ناگاه روی یک فضای غیرواقعی که در برخی از داستانها به سوررئال نزدیک میشود، فرود میآید. رفت و برگشت راوی به دنیای واقعی و وهمآلود هم از نقاط قابل توجه داستانهاست.
نثر کتاب روان است اما با وجود پیچیدگی درون مایه خواننده با چالش روبهرو میشود. نویسنده در توصیف جزئیات بسیار دقیق عمل کرده است. از جزئیترین بخش یک شیء به کلیتی میرسد که هدف از نگارش آن داستان را شکل میدهد. به طور مثال در یکی از داستانها به نام «دوران» از شیارهای موجود روی تیرک اعدامیها به توصیف محکوم میرسد.
مجموعه داستان «سومین قدیس» مجموعهای با داستانهای پست مدرنیستی است. داستانهای پست مدرنیستی ویژگیهای خاص خود را دارند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. ویژگی مهم این داستانها در نوع روایت آنها است. در واقع در داستانهای پست مدرنیستی نوعی گسست وجود دارد و روایت آنها تکهتکه و پارهپاره است. این نوع داستانها با تکهتکه کردن روایت در پی نفی نظم و انسجامی هستند که داستانهای کلاسیک و مدرن داشتند، نظمی که کاشف وحدت زمان و مکان بود.
از سوی دیگر داستانهای پستمدرنیستی همواره در لایهای از ابهام روایت میشوند تا به خواننده اجازه دهد تا برداشتهای متعددی از جهان داستان داشته باشد. عدم وضوحی که در این نوع آثار دیده میشود نوعی تاویل پذیری مفرط و نسبیانگاری را بازتاب می دهد. این ویژگی به وضوح در داستانهای «دوران»، «گاز خردل» و «سادات محله کوشالشاه» دیده میشود. همچنین نویسنده در یک داستان پست مدرن ممکن است چه به عنوان راوی و چه غیر راوی حضور پیدا کند که این ویژگی هم در داستان «دوران» قابل مشاهده است.
در داستان «سادات محله کوشالشاه» با ویژگی دیگر داستانهای پست مدرن روبهرو هستیم. ساختار داستان های پستمدرن تکههای بریدهای از رویدادهای متعدد یا واقعهای واحد است که در پایان، خود خواننده یا تاثیرات استعاری میتواند آنها را به ترتیبی سرهم بندی کند.
در بخشی از متن کتاب میخوانیم: «البته میدانم، دیگر از او هم کاری ساخته نیست، اینها صحنههایی هستند که باید بیایند و بروند تا جزءجزء ماجرا را شکل دهند، که فرمان آتش داده شود، بعد محکومی دیگر را بیاورند و ببندند به من و من، تیرک اعدامی که وسط این حیاط بزرگ ایستادهام، دیگر خسته شدهام از بوی خون و قرمزی لزج روی تنم، که بیش از حد زیاد شده، به قدری که از داخل و خارج در حال پوسیدنم، آرام بین شیارهای تنهام لیز میخورد و وارد ریزریز قسمتهایش میشود و نور دیگر نمیرسد و به چرتوپرتنویسی افتاده طفلکی.»
مجموعه داستان «سومین قدیس» نوشته رضا کوشالشاهی در 101 صفحه و با شمارگان 1000 نسخه به قیمت 10 هزار تومان توسط نشر آفتابکاران به تازگی منتشر شده است.
نظر شما