در همایش «تشیع علوی و تشیع صفوی؛ نگاهی انتقادی به روایت شریعتی» مطرح شد
ما در فهم شریعتی دچار سوءتفاهم شدیم
محمدحسین بادامچی در همایش «تشیع علوی و تشیع صفوی؛ نگاهی انتقادی به روایت شریعتی» گفت: کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» را میتوان اثری پیشرو در مباحثات دین و دولت تلقی کرد. این در حالی است که ما در فهم شریعتی دچار سوءتفاهم شدیم چون گفتمان ما طی این مدت دچار نوعی عقبگرد شده است.
محمدحسین بادامچی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» مرحوم علی شریعتی عنوان کرد: این کتاب را به مثابه کتابی پیشرو در مباحثات دین و دولت میدانم. ادعای من این است که شریعتی و این کتاب نسبت به آنچه که بعد از انقلاب درباره نسبت دین و دولت مطرح شده بسیار پیشروتر صحبت کرده و نوع گفتمان آن و توجهاش به این موضوع بسیار پیشروتر چیزی است که طی چهل ساله اخیر در این باره بیان شده است.
وی ادامه داد: ما در فهم شریعتی دچار سوءتفاهم شدیم چون گفتمان ما طی این مدت دچار نوعی عقبگرد شده و در نتیجه میتوان گفت ما در فهم انقلاب اسلامی هم حتی دچار سوءتفاهمهایی بودیم اگر نقش این کتاب و شریعتی را جدی تلقی کنیم.
بادامچی با بیان اینکه به این کتاب به عنوان متنی پسا سکولار و پسا اسلامیستی نگاه میکند، افزود: بعد از انقلاب ما مباحثی که مهندس بازرگان مطرح کرد مفاهیم درازدامنی پدید آمد که جنبه کلامی و جامعهشناختی داشت و تمامی این مباحثات این موضوع را مطرح میکرد که آیا دین در سیاست نقشی دارد یا خیر؟ جامعهشناسان در این راستا از سکولاریزاسیون سخن گفتند. دوگانهای که بعد از انقلاب در این باره پدید آمد مفاهیمی را مانند اسلامیزسیون ایجاد کرد که در مقابل سکولاریزاسیون مطرح شد.
این مدرس دانشگاه گفت: همچنین دوگانه سنت و مدرنیتهای مطرح شد که مدرنیته را جهان عقلانی بدون دین تصویر میکرد. به هر حال اینها صورتبندی الهیات سیاسی انقلابی که دکتر شریعتی به عنوان دین سیاسی مطرح میکند در مقابل تشیع صفوی است. در واقع ما دچار سوءتفاهم بزرگ شدیم. چیزی که دکتر شریعتی در برابر آن موضعگیری میکند دین غیرسیاسی نیست بلکه ایشان نوع سیاسی از رابطه خاص دین و دولت را مورد انتقاد قرار میدهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: اگر تشیع صفوی شکلی از تشیع دولتی باشد ما باید به این توجه کنیم که منظور انقلابیون تنها تشکیل دولت شیعی نبوده بلکه مباحثات پیش از انقلاب در مقابل شکل خاصی از دولت شیعی صورتبندی شده است. شریعتی در این کتاب بیان کرده که بین الهیات سیاسی و دولت رابطهای مضطرب وجود دارد و ما پس از انقلاب از این موضوع غفلت کردیم.
به گفته وی، شکلی از رابطه دین و دولت نیست بلکه شکلی از دین مستقر در جامعه هم هست. شریعتی در کتاب بیان میکند که تشیع در 500 سال اخیر در دورههای کوتاهی کاملا متحد نهاد دولت است. حتی گاهی از تضاد دین و دولت حرف میزنیم مانند دوره مشروطه که علما در مقابل حکومت قرار میگیرند. او میگوید ما در دوران تشیع صفوی به سر میبریم با اینکه میداند گاهی دین در تضاد با دولت قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه ما دوگانههایی ایجاد کردیم که باعث شده شریعتی را نفهمیم گفت: دوگانه جامعه ـ دولت بحث شریعتی نیست. تشیع با قدرت و یا بی قدرت بحث او نیست و در کتاب هم فراسوی این موضوعات حرف میزند. برای او تشیع علوی و تشیع صفوی دوگانه نفی و اثبات است. شریعتی از دوگانه دین دولتی و دولت دینی هم صحبت نمیکند یعنی اینکه شریعتی بگوید تشیع صفوی دین دولتی است، به چنین چیزی نمیرسد. او از دوگانه نهضت و نهاد حرف میزند و از آن به عنوان دو جهان یاد میکند. هر یک از این جهانها نسبتی با دو شکل از زیست عملی انسان دارند. اگر ما توجهی به کتاب «امت و امامت» داشته باشیم میبینیم که جهان سیاسی در برابر جهان روزمره قرار میگیرد. شریعتی همچنین از دوگانه «شدن» در برابر «بودن» سخن میگوید و بیان میکند که یک زیست، زیست بودن است و زیست دیگر زیست شدن!
بادامچی در پایان تاکید کرد: شریعتی در مقابل سیاستزدایی از جامعه شیعی حرف میزند و پروژه او سیاسی کردن جامعه و دولت است. ما امکان بازسازی الهیات سیاسی شریعتی را داریم و باید چنین کاری را انجام دهیم و از سوی دیگر بر پایه خود شریعتی در کتاب «امت و امامت» میتوان او را نقد کرد.
کتاب از خلاقترین پروژههای شریعتی است
محمدرضا زمردی نیز در بخش دیگری از این نشست به جایگاه شریعتی به عنوان متفکر معاصر اشاره کرد و گفت: شریعتی هیچگاه دست از سر ما بر نداشت. به ظاهر اگرچه دوران او تمام شد و چهار دهه هم از انقلابی میگذرد که شریعتی ندید اما او همیشه باماست حتی وقتی که او را رد یا تایید میکنیم. بنابراین این نشاندهنده این است که در متن شریعتی و آثارش ظرفیتی وجود داشته که باعث شده دوباره طرح شود و هیچ نقشهای در این باره نیست و این کار خود آثار شریعتی و کیفیت و اصالت آثارش است.
وی با بیان اینکه او متفکر پرسشگر از جهان سنت است، افزود: او زندگی دینی و مذهبی ما را با تار و پود خود زیسته و سپهر فرهنگی و سیاسی غرب را هم زندگی و هر دو را درونی کرده است و در وجود شریعتی یک سنتز اتفاق افتاده است برای همین این یکپارچگی را درونش میبینید.
به گفته وی، جامعهشناسی در ایران اعم از مارکسیستی و اثباتگرایی در دوره شریعتی حال و هوای خاص داشت و اعتنایی به فرهنگ ایرانی نمیکرد. اما شریعتی فرزند زمان و زمانه خودش است. ما اگر بر اساس شریعتی بخواهیم خودش را نقد کنیم باید رویکرد نگاه به خود را داشته باشیم.
زمردی با اشاره به اینکه توجه به تشیع یک کشف بسیار بزرگ از سوی شریعتی است گفت: ما هم مسلمانیم اما مسلمانی ما شیعی است اما روشنفکری پساانقلابی به سوی اسلام تاکید کرده تا تشیع! تشیع در جامعه ما منشا اثر است و بی توجهی نسبت به این موضوع خسران است. گاهی گویی برخی از ما شیعه شرمنده هستیم در حالی که ما نباید اینگونه باشیم. امروز در رجوع دوباره به شریعتی این بسیار مهم است که او برخلاف روشنفکران دینی پساانقلابی در این کتاب تشیع را جدی میگیرد.
وی یادآور شد: رویکردی به شیعه در شریعتی وجود دارد که ناشی از اصلاحگری در اوست. پس شیعهشناسی او در خدمت اصلاح است و کار او فقط ایدئولوژی کردن دین نبود. شریعتی با مباحث مطرح در زمانه خودش ارتباط خوبی برقرار میکرد. حالا ما در زمانهای که لیبرال بودن محبوب است به سراغ شریعتی میرویم و میخواهیم او را نقد کنیم در حالی که لیبرال بودن هم نوعی از ایدئولوژی است.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: اگر به کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» نگاه کنیم یکی از خلاقترین پروژههای اوست و قدرت و نبوغ او را در این کتاب میتوانیم ببینیم. حال این سوال مطرح است که آیا شیعه مقابل صفوی یکسره پویایی بود؟ در اینجا شریعتی گویا در کتاب ساده سازی کرده است چون عوام شیعه در همه تاریخ تشیع وجود داشتند و اختصاصی به بعد و قبل از صفویه ندارد.
زمردی در پایان گفت: ما شریعتیزم نداریم و او به ما اجازه نمیدهد از وی ایدئولوژی بسازیم ولی پارهای از این بی دقتیها در این کار وجود دارد. در این کتاب نمونههای آرمانی قابل استخراج است که میتوان از آن در زمان فعلی استفاده کرد به طور مثال میگوید عالم شیعی جای خود را به روحانی شیعی میدهد. امروز در این چهار دهه فرایند پروبال دادن تشیع صفوی را با قدرت تمام شاهدیم و این تشیع در حال قدرتمند شدن است. امروز با مداح سالاری مواجه هستیم که تشدید و تحمیق تشیع صفوی است بنابراین باید به این مفاهیم دقت کنیم.
نظر شما