رضا جولایی در گفتوگو با ایبنا:
عمده روایت من تخیل تاریخی است/ماجرای قتل صوراسرافیل و میرزاده عشقی به روایت تخیل و تاریخ
رضا جولایی دو رمان جدید در دست نوشتن دارد که در هر دو این آثار، ماجرای قتل روزنامهنگاری در دوران مشروطه روایت میشود.
نویسنده «یک پرونده کهنه» درباره فضای روایت این رمان گفت: تفاوت خاصی در فضاسازی این رمان با کارهای قبلیام وجود ندارد و در اینجا هم تاریخ و تخیل را به هم پیوند زدهام. در رمان «شکوفههای عناب» ماجرای این قتل از چهار منظر روایت میشود. این افراد، اطرافیان صوراسرافیل و کسانی هستند که به نحوی در قتل او شریک بودند. میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل روزنامهنگار دوره مشروطیت ایران بود که به خاطر نام روزنامهاش به صور اسرافیل ملقب شد. از همان ابتدای امر، روزنامه صوراسرافیل با مشکلاتی روبهرو شد و چند بار آن را تکفیر و به دفتر روزنامه حمله کردند. صوراسرافیل پس از به توپ بستن مجلس به همراه گروهی دیگر از مشروطهخواهان دستگیر شد و به دستور محمدعلیشاه کشته شد.
نویسنده «سوء قصد به ذات همایونی» درباره اثر دیگری که در دست نوشتن دارد، عنوان کرد: رمان دیگری هم در دست دارم که هنوز اسمی برایش انتخاب نکردهام و با ناشری برای چاپ آن به توافق نرسیدهام. این رمان، ماجرای پنج روز آخر زندگی میرزاده عشقی است. میرزاده عشقی شاعر و روزنامهنگاری بود که اوایل به قدرت رسیدن رضا شاه به دستور شهربانی ترور شد و این رمان شرح پنج روز آخر زندگی اوست. در این رمان به روابط او و سید حسن مدرس و بهار هم پرداختهام. نقل است که میرزاده یکشنبه شبی خوابی آشفته میبیند که در آن خواب خود را دربند و زندانی مییابد. او این خواب را برای محمدتقی بهار و اشخاص دیگری هم تعریف کرده است. میرزاده میدانسته که عوامل نظمیه به دنبالش هستند و به نحوی از کشتهشدن قریبالوقوع خود اطلاع داشت. این رمان روایتی از حال غیرعادی و شرایط خاص میرزاده عشقی در این ایام است.
رضاجولایی همچنین درباره وفاداریاش به تاریخ در رماننویسی اظهار کرد: قسمت عمده تمام رمانهای من تخیل تاریخی است. مستندات نگارشی از زندگی واقعی افرادی مانند میرزا کوچکخان جنگلی و نظایر آنها به نیم صفحه هم نمیرسد. بیشتر چیزهایی که درباره حوادث تاریخی وجود دارد حاصل همینطور نوشتن است. من در نوشتن ابتدا جای پاهایی از تاریخ پیدا میکنم و سپس با وارد کردن تخیل در آن، شروع به نوشتن میکنم.
نظر شما