اسدالله امرایی، مترجم در توضیح ترجمه جدیدش از آندری مکین گفت: کتاب «عشقهای زودگذر و ماندگار» یک رمان- خاطره است که توجه ویژهای به شعارهای زندگی همه ما دارد و بیانگر تضاد میان گفتار و کردار آدمی است. مخاطب در این اثر با داستان عشقهایی روبهرو است که تا آخر عمر دست از سر آدم برنمیدارند.
امرایی در توضیح این اثر به ایبنا گفت: «عشقهای زودگذر و ماندگار» یک رمان – خاطره است که در آن، مکین در سالهای بزرگسالی به نوشتن خاطرات سالهای کودکی پرداخته است. داستان این رمان روایت آدمی است که در پرورشگاه بزرگ شده و در دوران کودکی سختیهای بسیار زیادی کشیده است. در واقع این کتاب قضاوت آدمهای بزرگسال از اتفاقات دوران گذشته است و به این موضوع توجه دارد که ما معمولا در زندگی شعارهایی میدهیم که به آن عمل نمیکنیم و یا به عبارتی دچار تضاد گفتار و کردار میشویم.
این مترجم ادامه داد: شخصیت اصلی این داستان وقتی بزرگ میشود و پا به جوانی میگذارد، به استخدام ارتش درمیآید و برای جنگ به افغانستان میرود که در این دوره مجروح میشود. در همین زمان با یک فرد مجروح دیگر آشنا میشود و داستان زندگیاش را تعریف میکند. این کتاب علاوه بر زندگی مکین، توجه خاصی به داستان فروپاشی شوروی و بلوک شرق دارد. از طرفی روایتگر عشقهای زودگذر جوانی است که خاطرات آن جامانده است و تا سالها از ذهن آدم فراموش نمیشود.
مترجم کتاب «عشقهای زودگذر و ماندگار» با اشاره به نویسنده این اثر عنوان کرد: آندری مکین نویسنده روستبار و برنده جایزه ادبی گنکور، شخصیت اول اثرش است. با همه این تفاسیر باید به این نکته توجه داشته باشیم که رمان - خاطره با همه جنبههای خاطرهنویسیاش باز هم نمیتواند سند تاریخی باشد؛ چراکه ما از هر دریچهای که به این اثر نگاه کنیم، باز هم این کتاب یک رمان است و داستان معمولا از اغراق، کنایه و استعارههای متعدد تشکیل شده است.
امرایی در توضیح فضای کتاب گفت: در این اثر ما با عشقهایی روبهرو هستیم که انسان در طول عمر خود بارها به آن بازمیگردد و یادش برایش زنده میشود اما به وصل نمیرسد. در واقع مخاطب در این اثر با داستان عشقهایی مواجه میشود که تا آخر عمر دست از سر آدم برنمیدارند.
مترجم کتاب «کوری» با اشاره به عدم توجه به آثار رمان – خاطره در کشورمان عنوان کرد: بدون شک پرداختن به چنین کتابهایی به سیستم تربیتی کشورها برمیگردد؛ چراکه به هر حال خاطرهنویسی در این کشورها رواج دارد و مردم این کشورها معمولا خاطرات روزانه خود را مینویسند؛ اما در کشور ما شرایط به این شکل نیست و زندگی افراد در هالهای از ابهام قرار دارد.
این مترجم ادامه داد: در کشور ما همه در تلاش هستند تا این اطلاعات به بیرون درج پیدا نکند. اگر شما از افراد سرشناس ادبیات ما درباره این موضوع سوال کنید، بدون شک متوجه خواهید شد که میان زندگ خصوصی و اجتماعی آنها مرز مشخصی وجود دارد و به همین دلیل افراد یا به خاطرهنویسی نمیپردازند یا علاقهای به انتشار آن ندارند.
امرایی با اشاره به اهمیت خاطرهنویسی گفت: به اعتقاد من اگر مخاطب بتواند به خاطرات نویسنده مورد علاقهاش دست پیدا کند میتواند او را بهتر از گذشته درک کند. برای مثال با مطالعه خاطرات و کتابهای رومن گاری متوجه میشویم که زندگی این نویسنده چقدر شبیه داستانهایش است و به احتمال زیاد او در کتاب «ریشههای آسمان»، درباره 30 سال نخست عمرش صحبت میکند.
مترجم «مردان بدون زنان» در بخش پایانی صحبتهایش عنوان کرد: افراد سرشناس ادبیات جهان مرزبندی مشخصی بین زندگی خصوصی و اجتماعی خود ندارند و راحت مسائل را بیان میکنند؛ اما به قول یکی از دوستان نویسنده، ما در اینجا وقتی داستانی را به زبان اول شخص مینویسیم باید به زنمان هم توضیح بدهیم که این کتاب فقط یک داستان است و واقعیت ندارد.
نظر شما