در هفتمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی درباره سنایی، محمدرضا ترکی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران به بررسی تاثیرپذیری خاقانی از سنایی میپردازد.
قرن ششم روزگار حاکمیّت بلامنازع سنایی بر سخن فارسی، بهویژه در ادب عرفانی است. این سیطره پس از آن نیز، در عرصهی عرفان تا برآمدن کوکب عطار و آفتاب مولوی تداومی انکارناپذیر دارد. شاعران متعددی در آن روزگار بودند که خود را ادامهدهندهی راه پیر غزنه میپنداشتند. در این میان خاقانی شایستگی بیشتری برای احراز این کرسی از خود نشان داد. قصاید خاقانی به نسبت در مرتبهای بالا قرار دارد. از او قطعات بسیار خوبی نیز دردست است اما غزلیاتش در سطح قصاید او نیستند. شعر خاقانی سبکی دیریاب و بغرنج دارد و بیشتر، نظمی است هنرمندانه با گرایشهای سخنوری و دقایق لفظی.
خاقانی از میان شاعران دیگر به سنایی ارادتی خاص دارد و با احترام فراوان از او یاد میکند و خودش را «بدیل» و جانشین سنایی میخواند. تأثیرپذیری خاقانی از سنایی مخصوصا در سرودههای عرفانی او جلوهای آشکار دارد. روابط بینامتنی گستردهای شعر خاقانی را به سرودههای سنایی پیوند داده است. به این دلیل سنایی را بهحق یکی از کلیدهای فهم شعر خاقانی میتوان دانست. بدون ملاحظهی روابط دقیق بینامتنی میان خاقانی و سنایی تصحیح بهسامانی از آثار این دو شاعر بزرگ زبان فارسی نیز عملاً ناممکن است.
هفتمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی سنایی در روز چهارشنبه هشتم آذر ساعت ۱۶:۳۰ به بررسی تاثیر سنایی بر خاقانی اختصاص دارد که با سخنرانی دکتر محمدرضا ترکی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم برگزار میشود.
نظر شما