پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۶
شیراز؛ شهر راز کتاب‌ها

به سراغ معروف‌ترین کتابفروشی‌ها و پاتوق ادبی این شهر رفتیم تا نگاهی داشته باشیم بر احوالات وضعیت کتاب در شهری که بزرگترین شعرای ما را در خاک خود دارد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-احسان اکبرپور: گفته‌اند نامش ابتدا «شهر راز» بوده و در گذر ایام به «شیراز» رسیده. هرچه هست، هنوز می‌توان رازهایی در پسِ پشت کوچه‌پس‌کوچه‌ها و خانه‌ها و بناها و باغ‌ها و آدم‌هاش دید. مثل همان رمزی که «ذبیح» و «ارغوان» از رازِ پنهان‌شده در سایه‌ی کلماتِ «بوف‌کور»، «شازده‌کوچولو»، «تذکره‌الاولیاء»، «چاپ سنگی لیلی‌ومجنون»، «منطق‌الطیر»، «هشت‌کتاب» و «بار هستی» آموختند، و از ساختمان کتابخانه‌ی روبه‌روی سنگ مرمر گوری که هنوز مثل هفتصدسال پیش است، بی‌آنکه به شهود جسم رسیده باشند؛ قره‌العین خود را یافتند و چندان عجیب نیست که هنوز هستند کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌هایی در شیراز که قرارگاه‌هایِ عاشقی‌اند. یکی‌شان «کتابخانه‌ احمدی» است؛ 1285 خورشیدی تأسیس شده و از همان ابتدا ترکیب «کتابخانه» را نشانده به‌جای «کتابفروشی»، چندقدم مانده به حمام وکیل، روبه‌روی موزه‌ی تاریخی پارس، تابلوی‌اش توی چشم پیاده‌روست. دیگری «کتابفروشی برادر» است، سر نبشِ کوچه14 قصردشت، که از 34سال پیش که شادروان محمدحسن فلاحی درش را به‌روی کتاب‌خوان‌های شهر باز کرد، بدون دریافت هیچ اجری، کتاب‌هاش را امانت می‌دهد به مردم. و سومین قرارگاهِ عشاق کتاب و داستان و شعرِ شهر، امروز چندماهی بیش نیست که جشن تولد یک‌سالگی‌اش را گرفته: «پیرسوک»؛ مؤسسه‌ای که پاتوق اغلب نویسندگان و شاعرانِ شهر است، هرهفته داستان‌خوانی و شعرخوانی‌اش به‌پاست و در همین 15ماه، ‌نزدیک به 200 جلسه‌ی داستان‌خوانی، شعرخوانی، رونمایی از کتاب و نقد و تحلیل شعر و داستان برگزار کرده است.
 
کتابخانه‌ی احمدی
نرسیده به حمام وکیل، روبه‌روی موزه‌ی تاریخی پارس، در انتهای خیابانی که نامش طالقانی است، تابلوی کتابخانه‌ی احمدی سال‌هاست که میان دیگر حجره‌ها جا خوش کرده. فضای کتابفروشی مثل کتابفروشی‌های دهه‌ی 40 و 50 است، ساده، با دو فروشنده‌ی به‌شدت کتابخوان و اهل کتاب و کتاب‌هایی که بسیاری‌شان را در خیلی از کتابفروشی‌ها پیدا نمی‌کنید. بنیان‌گذار کتابخانه احمدی شادروان محمدکریم احمدی مشهور به «کربلائی آقاداداش» ملقب به تاج‌الفقراء بود که در سال 1251 خورشیدی در اردبیل به دنیا آمد و در سال 1285 در شیراز ساکن شد. دکتر محمدیوسف نیری در مقاله‌ی «کتابخانه احمدی و خدمات فرهنگی آن» نوشته است که در آن زمان تنها مدرسه‌ی دولتی در شیراز مدرسه شعاعیه بود که از کتاب بی‌نصیب بود. «مرحوم داداش دو ردیف قفسه ساخته بود و از چپ و راست خود می‌آویخت و کتاب‌ها را در آن می‌گذاشت و با خود حمل می‌کرد و به مدرسه‌ شعاعیه و سایر مراکز علمی می‌برد و به اهلش می‌رسانید.



مرحوم میرزای رحمت رئیس اداره معارف آن روزگار تحت‌تأثیر خدمات او قرار گرفت و به دستور او و پایمردی مرحوم امین خاقان ـ رئیس مدرسه شعاعیه ـ در سال 1330 قمری (1290 خورشیدی) اتاقی در محل مدرسه در اختیار آقاداداش قرار گرفت و او با سرمایه شخصی کتاب‌های موردنیاز را از بیروت و دیگر نقاطی که میسر بود فراهم می‌آورد و در اختیار افراد قرار می‌داد». آقاداداش کتاب‌هایش را به آنهایی که توانایی خرید کتاب نداشتند، بدون گرفتن هیچ وجهی امانت می‌داد.

کتابخانه‌ی احمدی که نخستین بار در اتاقی در مدرسه شعاعیه بود، امروز در خیابان طالقانی شیراز، نزدیک حمام وکیل قرار دارد، اما در این 110 سال، 5 بار محل این کتابخانه تغییر کرده است. ابتدا به دکانی در بازار مشیر منتقل شد، چندی بعد با انتاقل «مطبعه احمدی» (چاپخانه احمدی) به سرباغ، کتابخانه احمدی میز در کنار «مسجد نو» قرار گرفت و پس از چندی به «بازار حاجی» نزدیک صحن حضرت سیدمیرمحمد (ع) منتقل شد. چندی بعد و با رونقِ کتابخانه و چاپخانه، شعبه مرکزی به محلی در مجاورت مسجد وکیل منتقل و شعبه‌ای دیگر هم در صحن حضرت شاهچراغ (ع) دایر می‌شود. چندسال بعد هردو شعبه در یک محل بزرگتر در خیابان کریمخان زند نزدیک بازار وکیل متمرکز می‌شود و دست‌آخر امروز نزدیک به نیم‌قرن است که کتابخانه احمدی در محل کنونی‌اش در خیابان طالقانی نرسیده به حمام وکیل قرار دارد.

آقاداداش که به پاس خدمات خود به فرهنگ فارس، در سال 1315 خورشیدی مدال درجه‌اول علمی را از وزارت معارف وقت دریافت کرد، 8 صبح یکم خردادماه 1333 درگذشت و پس از او علی‌اکبر نوری‌زاده که از دوستان و خویشان نزدیک او بود، مدیریت کتابخانه احمدی را عهده‌دار شد. مرحوم نوری‌زاده نزدیک به نیم‌قرن مدیر کتابخانه احمدی بود و در این مدت همچون سلف‌اش افزون بر مدیریت کتابخانه، کتاب‌های بی‌شماری نیز منتشر کرد.
کتابخانه احمدی در این دوره به‌نوعی بازوی انتشاراتی کانون دانش پارسی نیز بود، کانونی که در سال 1331 خورشیدی با محوریت محمدحسین استخر، علی‌اکبر بصیری، محمدرضا حقیقی، صدرالدین محلاتی، محمدتقی میر، عبدالوهاب نورانی وصال و فریدون توللی برپا شد و کتاب‌های زیادی را منتشر کرد. نخستین کتاب منتشرشده کانون دانش پارس و مطبعه احمدی، با عنوان «آئین دانش» (تألیف ابوالقاسم برهان) در سال 1346منتشر شد و پس از آن نیز آثاری چون دیوان جنید شیرازی، درسی از دیوان حافظ (علی‌اصغرخان حکمت)، گلشن راز (شیخ محمود شبستری)، گنج سعادت (شیخ علی ابیوردی)، مدارج‌الفتوه (سید قطب‌الدین تبریزی)، اسرار تخت‌جمشید (علی‌اکبر نصیری)، شیرازنامه (ابوالقاسم زرکوب شیرازی)، مراثی وصال (وصال شیرازی) و... منتشر کرد. نخستین کتابی که انتشارات احمدی منتشر کرد، الفبای ذهنی (میرزا ابوالقاسم‌خان فیوضات به سال 1292 خورشیدی بود و آخرین کتاب منتشرشده این انتشارات نیز آداب و رسوم منطقه شبیکوه فسا (سارا بختیاری نسب) در سال 1395 است. کتابخانه احمدی امروز هم مثل 110سال گذشته، یکی از میعادگاه‌های کتاب‌خوان‌هاست و در گذر از مجموعه‌ی تاریخی وکیل، دیدار این میراث فرهنگی شیراز را هم نمی‌توان از دست داد.



 
کتابفروشی برادر
نبش کوچه 14 قصردشت، نرسیده به سینما سعدی، در فضایی نسبتاً بزرگ با طبقه‌های پر از کتاب ـ انواع کتاب ـ محمدمهدی زرسنج مثنوی می‌خواند. داماد مرحوم محمدحسن فلاحی است؛ بنیان‌گذار کتابفروشی برادر (یا به‌قول شیرازی‌ها و به بیانِ انگلیسی Brother)، که از همان سال 62 که تابلویش را بر سر در کتابفروشی گذاشت؛ شیوه‌ای متفاوت از کتاب‌فروشی در پیش گرفت. 
می‌گوید: «از همان‌زمان برنامه‌‌ی ما امانت کتاب و اهدای کتاب بود». در کتابفروشی برادر قیمت هر کتابی را که بخواهید، به عنوان امانت نزد کتابفروشی می‌گذارید، بعد از دو یا سه هفته (و برای کتاب‌های دانشگاهی دو تا سه ماه)، کتاب را برمی‌گردانید و کل وجه امانتی را پس می‌گیرید. «مرحوم فلاحی همیشه توصیه می‌کرد حتی وقتی جلد یا شیرازه کتابی خراب می‌شود، هیچ گله‌ای نکنید و هیچ وجهی بابت آن از مردم نگیرید»؛ از همین هم هست که «بسیاری از کتاب‌های کتابفروشی که به امانت رفته‌اند، چندین بار تعمیر و حتی با نسخه‌ای جدید عوض شده‌اند، اما هیچ‌گونه هزینه‌ای بابت آن از مردم نگرفته‌ایم». زرسنج می‌گوید در ابتدا شاید تعداد کتاب‌های کتابفروشی برادر کمتر از هزار نسخه بود، اما امروز بیش از 10هزار جلد کتاب در این کتابفروشی هست که معمولاً همیشه حدود 5هزار جلد از آنها در «خانه‌های مردم» است.

شهرت کتابفروشی برادر هرسال بیشتر شد، «هرچه زمان پیش رفت، این برنامه موفق‌تر شد و مردم بیشتر به هم خبر می‌دادند». پس حتی امروز که تکنولوژی بخش مهمی از زندگی روزمره مردم را دربرگرفته، به طور میانگین ماهانه بیش از 1500 نفر از کتابفروشی برادر کتاب به امانت می‌گیرند. «حتی نسبت به سال‌های گذشته بیشتر هم شده. شاید به خاطر اینکه امانتِ کتاب در این کتابفروشی هیچ هزینه‌ای ندارد» و از سوی دیگر «هنوز هم هستند کسانی که دوست دارند کتاب کاغذی را لمس کنند و بخوانند.» جز برنامه امانت کتاب، کتابفروشی برادر برنامه اهدای کتاب به کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی در روستاها و مناطق محروم را هم انجام می‌دهد و حتی «یادم است مرحوم فلاحی مدتی قبل از درگذشتش می‌گفت دوست دارم خودم کتاب ببرم درِ خانه مردم و بهشان بدهم تا دیگر نیازی نباشد اینجا بیایند و کتاب بگیرند.»

محمدمهدی زرسنج که بعد از درگذشت پدرهمسرش مدیریت کتابفروشی برادر را بر عهده داشته، می‌گوید بیشترین مراجعان کتابفروشی زنان هستند و بیشترین کتاب‌هایی که مردم به امانت می‌برند، رمان است، خودش اما بیشتر کتاب‌های عرفانی را ترجیح می‌دهد، «به‌هرحال کمترین تأثیر در کتابخوانی را رمان دارد؛ درحالی که کتاب‌های عرفانی سطر به سطرش نکته است.» با این حال «ما از این قضیه بسیار استقبال می‌کنیم. وقتی یک خانم کتاب می‌خواند و روحیه‌اش عوض می‌شود و حال بهتری پیدا می‌کنند، این حال خوب او تأثیر بیشتری در خانواده‌اش می‌گذارد و حال همه را خوب می‌کند. مثل کسی است که به خودش عطر می‌زند و بقیه هم مشام جان‌شان از آن بوی خوش عطرآگین می‌شود.» از همین است که با آنکه بخش زیادی از حجم مراجعه به کتابفروشی برادر برای امانت کتاب است و نه خرید، زرسنج می‌گوید همیشه به فکر افزایش تعداد کتاب‌های امانتی هستند و کتاب‌ها را از نظر تعداد کمّی و تعدد عناوین مرتب افزایش داده‌اند. «افرادی هم هستند که وقتی کار ما را می‌بینند، می‌گویند می خواهیم به اینجا کتاب اهدا کنیم، ما هم آن کتاب‌ها را به نام خودشان در کتابخانه می‌گذاریم تا مشخص باشد که آنها اهداکننده‌ی کتاب بوده‌اند.»
 
مؤسسه پیرسوک
اگر به شیراز آمدید و قصد داشتید در فضایی شبیه به یک باغ کوچک با گل‌های شمعدانی و درخت‌های نارنج و معماری سنتی شهر قهوه بنوشید و سر که می‌چرخانید ابوتراب خسروی و محمد کشاورز و امین فقیری و شاپور جورکش و سیروس نوذری را ببینید، به پیرسوک بروید؛ در کوچه 38 خیابان لطفعلی‌خان زند. این مؤسسه فرهنگی هنری نیمه‌ی مردادماه 1395 افتتاح شد و مجموعه‌ای شامل کتابفروشی، سینماتک، آرت‌شاپ، کافه، گالری و مهم‌تر از همه فضایی فرهنگی در دلِ شهر شیراز است. نیما تقوی مدیر پیرسوک که شعار مؤسسه‌اش را «با قصه در سفریم» انتخاب کرده، در 15ماهی که از تولد پیرسوک می‌گذرد، برنامه‌های فرهنگی بسیاری برگزار کرده، از جمله بیش از 150 جلسه‌ی هفتگی شعرخوانی و داستان‌خوانی نویسندگان و شاعران بزرگ شیراز و بوشهر و تهران و...، و همچنین شاعران و نویسندگان جوانی که آثارشان را برای جمع بزرگان می‌خوانند و نقد می‌شوند.



جز برنامه‌های هفتگی شعرخوانی و داستان‌خوانی، پیرسوک کارگاه‌های بسیاری مانند فلسفه و زندگی (مسعود زنجانی)، داستان‌نویس (محمد کشاورز)، شاهنامه‌خوانی (سیروس نوذری)، پروست‌خوانی (خوانش کتاب در جست‌وجوی زمان ازدست‌رفته)، آموزش بازیگری (نادعلی شجاعی)، مثنوی‌خوانی (سعید مهیمنی)، تئاتر کودک (رحیم هودی)، داستان کودک (احمد اکبرپور)، هنر و اسطوره (عباس مخبر) و... نیز برگزار کرده است. در پیرسوک یادمان‌هایی نیز برای بزرگان ادبیات و هنر نیز برگزار شده است؛ از جمله یادمان محمود استادمحمد و یادمان محسن شریف. پیرسوک در تابستانی که گذشت نمایش «داستان باغ‌وحش» اثر ادوارد آلبی را به کارگردانی نادعلی شجاعی نیز روی صحنه برد و هرشب نیز آثار درخشان سینمای جهان و ایران (از جمله مجموعه فیلم‌های کیارستمی و کیشلوفسکی) را بر پرده سینماتک خود دارد.



پیرسوک در این یک‌سالی که از تولدش می‌گذرد، به تجسم مکانی «پاتوق فرهنگی» در شیراز بدل شده است؛ فضایی که در آن به تعبیر هابرماس «حوزه‌ی عمومی فارغ از نهاد» شکل گرفته و برقراری گفت‌وگوی عمومی و مباحثه‌ی عقلانی ممکن شده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها