کمالی سروستانی در نکوداشت سیروس پرهام در مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس:
بند بند آثار سیروس پرهام، هویت فردی او را رقم میزنند
سیروس پرهام در مراسم نکوداشت خود، بزرگترین افتخار زندگی خود را پایهگذاری سازمان اسناد ملی ایران خواند و از بی اعتنایی به اسناد تاریخی انتقاد کرد.
بزرگترین افتخار زندگی؛ پایهگذاری سازمان اسناد ملی ایران
سیروس پرهام در این مراسم، بزرگترین افتخار زندگی خود را «پایهگذاری سازمان اسناد ملی ایران» خواند و گفت: پایهگذاری این سازمان در ایران، به همت سازمان یونسکو بود که امکانات این مهم را فراهم آورد.
پرهام سپس با تأکید بر اینکه تا پیش از تأسیس سازمان ملی اسناد ایران، بسیاری از اسناد تاریخی مملکت درحال ازبینرفتن بود، بیآنکه کسی به آن توجهی داشته باشد. «حتی دانسته نبود که متمم قانون اساسی مشروطه ایران درحال از بینرفتن بود. متممی که از جهاتی مهمتر از خود قانون اساسی بود، چراکه متمم قانون اساسی بر حقوق ملت دست مینهد و تصریح میکند، ممیزی و سانسور را رد میکند و بهنوعی سند آزادی واقعی ملی است».
پرهام در ادامه به مخفیبودن 80سالهی متمم قانون اساسی مشروطه در گنجینهای فردی در بانک شاهنشاهی و سپس ماجرای فروش این متمم به مجلس شورای ملی اشاره کرد و افزود: متأسفانه این بیاعتناییها نسبت به اسناد همیشه وجود داشته است، آن هم در کشوری که نخستین اسناد آرشیوی ثبتشده در جهان متعلق به یکی از سلسلههای آن (هخامنشیان) است.
پرهام سپس با اشاره به تداوم تاریخی آرشیو اسناد در دورههای مختلف تاریخی در ایران تاکید کرد: این روند متاسفانه هنوز هم به نوعی ادامه دارد، چون برخی به اهمیت حافظه و اسناد تاریخی واقف نیستند.
همگام با زمانه
کوروش کمالی سروستانی نخستین سخنران مراسم نکوداشت سیروس پرهام بود که ابتدا از «پیوند همگام با زمانه»ی این پژوهشگر بزرگ علم و فرهنگ و دانش در پیچ و خم دالان تاریخی عمرش تمجید کرد.
به گفته مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس، طمانینهی حضور پرهام، توامان با طرحریزی خلاقانهاش در عرصه علم و دانش، چشماندازهایی را ترسیم مینماید که ما را به بازنمایی بافتها و باورهای سنتی مردمان این سرزمین فرا میخواند. «و بر این قرار ستایش دانایی، شکوه بخردی و عروج به ماورای زیستنی در تکاپوی معنا، همه رسالتی است که امروز فاخرانه در نکوداشت استاد سیروس پرهام آن را به جشن نشستهایم».
مدیر دانشنامه فارس، سیروس پرهام را «رادمردی اندیشمند» خواند که «دل بازبستۀ این مرز و بوم است» و در آثارش، آرمان گذشته را به عصر خود پیوند میزند و همگام با روزگاران، آرزوهای زمانه خود را و مردمانش را به تصویر میکشد؛ «از رئالیسم و ضدرئالیسم در ادبیات تا قالی بولوردی، از دستبافتهای عشایری و روستایی فارس تا شاهکارهای فرشبافی فارس، از ترجمه کتابهایی که دنیا را تغییر دادند تا ترجمههای دلنشین و روان اشعار والت ویتمن؛ همه و همه شرح دلدادگی او بدین مرز و بوم است که به گونهای آشکارا در تار و پود عمرش تنیده است».
بند بند آثار سیروس پرهام، هویت فردی او را رقم میزنند
به گفته کمالی، سیروس پرهام در آثارش ماهیتی میآفریند که وجه تمایز اوست از دیگر اثرآفرینان برای مواجه با آثاری که خاص اوست و به ارتقای علمیاش میانجامد. «در خلق آثارش از تکرار هزارباره عبور میکند و به بلوغ در آفرینش علمی دست مییابد و به بیانی و سبکی ویژه میرسد به گونهای که خط سیر فکریاش به نمادی برای شناخت سیاق آثارش میانجامد».
کمالی در ادامه به «کشف» و «ثبت» انگارههای عینیتیافته در آثار پرهام تأکید کرد و افزود: گویی نگاه اندیشمندانهاش بر آن است تا همگام با زمانه خود، متن و معنا را در تار و پود لحظهها جاری سازد و بدینسان آثارش، سرایش معنایی میشود که از ذهن کاوشگر و اندیشمندش برخاسته است. به باور کمالی، بند بند آثار سیروس پرهام، هویت فردی او را رقم میزنند؛ «گویی آمال و آرزوها و دغدغههای ذهنی خویش را در قالب نقشهای مکتوب بر طومار کاغذین به تصویر میکشد تا گزینش تجربی و ذهنی او از پدیدهها باشد». و این همه را «با بهرهجستن از جنس لطیف کلماتی به انجام میرساند که در شگفتی زبان صمیمانهاش لمس میشود» و «ذهن اندیشگر استاد سیروس پرهام، توامان با توجه به رخدادهای محیط پیرامونی ، خط سیر حقیقی آثار او را پی میریزد».
به گفته کوروش کمالی سروستانی، آثار سیروس پرهام حکایت از دغدغههای ذهنی دارد که نه تنها دلباخته علم و ادب و هنر است، که بیانگر آمال و شیوهی فکر و ارزشهای فرهنگی مردمان این سرزمین است و از این روی، «روزنهای میشود برای دیدار دیگرباره زیبایی، تمثیل شیدایی و تجلی هر آنچه خیال باطنی است؛ خیالی که جان مایهاش برخاسته از نیستان ذات اوست».
مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس سپس با تمجید از نقشهای و مسئولیتهای متعدد و درخشان پرهام افزود: سیروس پرهام در هر بزنگاهی که حضور یافته؛ از سنگ سیاه تا دانشکده حقوق دانشگاه تهران، از مؤسسه نوبنیاد فرانکلین تا شورای عالی اداری کشور، از بنیانگذاری و ریاست سازمان اسناد ملی ایران تا عضویت در مرکز اسناد فرهنگی آسیا و تا سرآوری در خلق آثار ماندگار «سیری در هنر ایران»، خوش درخشیده است.
به گفته این سعدیشناس، سیروس پرهام به گواهی آثارش، تفکر مانایی فرهنگ اصیل سرزمینش را به دوش میکشد و بدین سیاق، بازتاب سبزینههای اندیشهاش، به شیوایی و زلالی، در جاری نگاشتههایش در بازشناخت انگارههای علمی و بومی این سرزمین ساری میشود. «و ما مردمان این مرز و بوم ، امروز به داشتن گنجینهای گرانبار و تکرارناشدنی چونان استاد سیروس پرهام بر خود می بالیم؛ و تا همیشه تاریخ به تکریم از چونان بزرگی دست میفشانیم و مفاخرانه بلندای حضورش را ارج مینهیم؛ چراکه او بخشی از روح پر تفاخر شریطه فرهنگی شیراز است».
جامعیت و کمالِ آثار پژوهشی پرهام
رضی میری نایبرئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف ایرانی دیگر سخنران این مراسم بود که از نقش مهم و برجسته استاد پرهام در پژوهش دربارهی فرش گفت. میری ابتدا با اشاره به اینکه کتاب «دستبافتههای عشایری و روستایی فارس» را (که باب آشنایی با استاد سیروس پرهام ر برای او باز کرد)، همیشه در اتومبیل خود دارد، گفت: سرگشتگی و ازخودبیگانگی یک ملت پیامد نشناختن اصالت و پیشینه فرهنگی و هنری خود است. رضی میری که بیش از 4 دهه است در عرصهی فرش دستباف فعال است، در ادامه گفت: باید اعتراف کنم که در تمام این سالها هرگز کتابی را مشاهده و مطالعه نکردم که بتواند در «جامعیت و کمال» درخصوص «پژوهش و شناخت» دستبافتهای ایران، با کتابهای «دستبافتههای عشایری و روستایی فارس»، و «شاهکارهای فرشبافی فارس» قابل قیاس باشد.
رضی میری در ادامه با اعلام خبر انتشار قریبالوقوع کتابی با عنوان «مجموعه مقالات» اثر استاد سیروس پرهام دربارهی فرش ایران افزود: برخلاف آثار متنوع و فراوانی که محققان غربی درباره فرش ایرانی نوشتهاند، تعداد بسیار اندکی از پژوهشگران ایرانی به پژوهش درباره فرش ایرانی پرداختهاند.
ویژگیهای آثار پژوهشی سیروس پرهام
نایبرئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف ایرانی با تأکید بر دقتنظر، نکتهسنجی و اشتیاق پرهام به پرسش و نقد افزود: افزون بر تسلط استاد به ادبیات و نقد ادبی دامنه دانش و شناخت او تنها به فرش ایرانی محدود نمیشود و کثیری از آثاری هنری ازجمله پارچهبافی، کاشیکاری، نگارگری، فلزکاری، قلمزنی، مینیاتور و نقاشی را نیز در بر میگیرد. «درتمام این موارد کوچکترین جزئیات از دید استاد پنهان نمیماند و مورد مطالعه قرار میگیرد».
رضی میری سپس چند ویژگی مهم آثار پژوهشی استاد را با ذکر مثالهایی از کتابهای او برشمرد. «نخستین و برجستهترین نکته، طبع کمالگرا و حساسیت در حفظ امانت و دقت در صحت انتقال مطالب است».
وی دومین ویژگی در آثار پژوهشی سیروس پرهام که «بارزترین تفاوت آثار پرهام با دیگر کتب پژوهشی»، را «نثر فاخر و شیرین پارسی و واژهسازی و ابداع عبارات ترکیبی در این زمینهی تخصصی» خواند و عباراتی چون «شیوهیافته» بهجای «استیلیزه» و «گنجینهی نگارین پایسوده» به جای «فرش» را مثالهایی از این واژهسازیهای شیرین سیروس پرهام برشمرد.
نایبرئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف ایرانی در ادامه سومین ویژگی در جهاننگری آثار پژوهشی دکتر پرهام را «فراتر رفتن به حیطهی شک و تردید، بهجای فروافتادن در جزماندیشی و تسلیمشدن به ورطهی یقین» خواند و افزود: این نوع نگاه در زمانی است که تفکر غالب در گزینهی نخستین و تکیه بر یقین بوده است و کمتر کسی را سراغ داریم که در آن زمان و حتی امروز، بر حاصل جستارش تردید کرده باشد.
رضی میری چهارمین ویژگی آثار پرهام را «تحلیل روششناختی، تاریخی و زیباییشناختی بصری خاص از فرش دستباف ایرانی» خواند. «هرگز ندیدهام که در این شرح و تحلیلها نکتهای هرچند کماهمیت از چشم ریزبین و نگاه ژرف او پنهان بماند. به یکیک نگارهها میپردازد و سعی میکند راز و رمزشان را بگشاید و تبارشان را بشناسد». میری پنجمین ویژگی آثار سیروس پرهام را «طریق نگارش بهمنظور انتقال و نیل به نتیجهی پژوهش» خواند که «شناخت» را هدف قرار داده است. نایبرئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف ایرانی سپس با اظهار تأسف نسبت به عدم استفاده از آثار پژوهشی سیروس پرهام، «این گنجینههای ارزشمند» در دانشگاهها گفت: شاید بزرگترین دلیل این موضوع، عدم شناخت نسبت به آنها و درنتیجه عدم اشتیاق برای تجدیدچاپ آنهاست.
پرهام پژوهشگر طرازاول عصر ما
وی در پایان سخنان خود سیروس پرهام را «از تبار پژوهشگران طراز اول عصر ما» خواند که «پنجرهای را به شناخت دستبافتهها گشود، و روش و نقشهی راهی را ارائه کرد که آیندگان بتوانند روی شانههای فراخ او بایستند و دوردستها و افقهای گستردهی این فرهنگ و هنر سترگ را نظاره کنند». به باور میری، مبانی نظری این پژوهشگر مبیّن پویایی و شدن است، چونو سیروس پرهام جزماندیشی و انجماد فکری را برنمیتابد، به فضیلت شک میاندیشد و در قلمرو تردید میزید. «پرداختن شایسته و بایسته به آثار این خردمند گرانمایه و بزرگ به تحقیقی درخور و نگارش کتابی توسط بزرگی دیگر نیازمند است».
پرهام سرآمد روزگار خود
هرمز همایونپور نیز به عنوان یکی دیگر سخنرانهای این مراسم، از «تنوع» آثار و اقدامات سیروس پرهام تمجید کرد. مدير فصلنامه «نقد و بررسي كتاب تهران» پرهام را «مترجمی درجهیک» خواند و گفت: پرهام ویراستار و مصحح متون قدیمی، پژوهشگر فرش و پایهگذاری مرکز اسناد ایران است و در همهی اینها «سرآمد روزگار خود» است. «تنها کسی را که میتوانم در این سطح همسنگ استاد پرهام ببینم، کریم امامی است».
این مترجم قدیمی در پایان چندوجهیبودن اقدامات و آثار سیروس پرهام را «اعجابانگیز» خواند و گفت: شیراز باید مثل همهی ایران به وجود و حضور سیروس پرهام مفتخر باشد.
نظر شما