مجموعه داستان تنهایی در انجمن نوابغ و احمقها نوشته ونداد جلیلی منتشر شد.
ونداد جلیلی متولد 1361 یاسوج است و تاکنون رمان های سوءتفاهم نامه و نوروز درمانی از او منتشر شده است. جلیلی همچنین مترجم آثاري از نويسندههاي مختلف از جمله روبرتو بولانيو، خوآن گابريل واسكس، آليس مونرو، جي. ام كوتسي، آلهخاندرو سامبرا و آلهخو كارپانتيه به فارسي است. «شبانهي شيلي» (بولانيو) و «بهترين داستانهاي آليس مونرو» (آليس مونرو) و «دشمن» (جي. ام كوتسي) از جمله ترجمه های اوست.
در بخشی از کتاب میخوانید: از سمت غربی پل خارج میشویم. بهتر میدانم الآن بیشتر از این با او نباشم تا بتواند در تنهایی فکر کند. او به راه سمت چپ میرود و من به راه سمت راست. در این فکرم که باید سفری به تهران بروم، وسایلم را بیاورم و پول رهن انبار را بگیرم، لازمم خواهد شد. بعد برمیگردم، یعنی ذهنم برمیگردد و گذشته را دوره میکند. یاد خانم مهندس پارسیگو میافتم و یاد زنم، که حالا دیگر حتماً باید بگویم زن سابقم. با خودم میگویم واقعاً من بعدِ چند سال زندگی با زن سابقم و چند سال جدایی چقدر او را شناختهام؟ آیا همیشه مشکل یا دستکم بخشی مهم از مشکل از خود من نبوده است؟ آیا همیشه میدانستهام چه میخواهم؟ آیا همیشه آنچه خواستهام خواسته خودم بوده یا شرایط و جو عمومی به من تحمیل کرده است؟
نظر شما