شنبه ۶ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۰
قاعده بازی در فضای کسب‌وکار نشر و بازار جهانی کتاب

امیر بیگ‌محمدی، مسئول آژانس ادبی تماس در یادداشتی که در اختیار ایبنا قرار داده به نمایشگاه فرانکفورت پرداخته است. وی بر این باور است که نمایشگاه کتاب فرانکفورت یکی از بهترین نمایشگاه‌ها برای یادگیری فنون بازاریابی و مبادلات کتاب است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- امیر بیگ‌محمدی، مسئول آژانس ادبی تماس: کتاب در قرن بیستم، فضای کسب‌وکار جدیدی را پدید آورد. کتاب کالایی فرهنگی است که در عرصه‌های جدید مبادلات اقتصادی در جهان معاصر، فضایی تازه و منحصربه‌فرد را ایجاد کرده است. بنگاه‌های نشر یکی پس از دیگری تجاری‌سازی این محصول را هدف قرار داده‌اند و ابزارهای نو را به خدمت گرفته‌اند.

تجاری‌سازی این کالای فرهنگی حتی به صنعت نیز کمک کرده است. صنایع تکثیر بعد از بنگاه‌های نشر پا گرفتند و باقوت، فنون طراحی ماشین‌های صنعتی چاپ را بالا بردند. دیری نپایید که اولین آژانس‌های ادبی بعد از مراکز نشر، بنا به اقتضای بازار کتاب، سر برآوردند. همه‌چیز نوید بازاری نو و رو به رشد را می‌داد. تألیفات نویسندگان کشورهای پیشرو به حدی بود که توانست تشکل‌ها و نمایشگاه‌ها را شکل دهد. تعاملات فرهنگی و مبادلات مکتوب بین کشورها پیشرفت چشمگیری کرد و توسعه فضای کسب‌وکار، بیشتر از گذشته رخ نشان داد. 

نخستین پرسش این است که چه کسی در این عرصه توان رقابت دارد و می‌تواند در این بازار سهم خود را بگیرد؟ در درجه اول شاید به نظر می‌رسید کشورهایی مانند یونان، ایران و ... که تمدنی چند هزارساله دارند و ادیبان بزرگی را در دل خود پرورش داده‌اند، پیشتاز این عرصه باشند. ولی نه! این‌طور نشد. پیش‌بینی‌ها طور دیگری بود و واقعیت متفاوت.

اقتصاد و بازار مؤلفه‌های خودش را دارد. کالای نو، بسته‌بندی جدید و کیفیت عرضه و بازاریابی، همه مؤلفه‌های تجاری‌سازی یک کالا است که کتاب از آن مستثنا نیست. کتاب هرچقدر هم که خوب باشد، باید لباسی در شمایل امروزی بپوشد و وارد این عرصه شود. یکی از مظاهر جلوه‌گری کتاب، نمایشگاه است. نمایشگاه محلی برای تبادل کتاب و امتیاز آن است. نمایشگاه‌های کتاب در سراسر جهان برای همین برگزار می‌شوند.

پرسش دوم این است که کدام کشورها قاعده بازی در عرصه نمایشگاهی را می‌دانند؟ کدام نمایشگاه‌ها با اقبال روبه‌روست و در عرصه بازار نشر صاحب جایگاه است؟

کشور چین با جمعیت یک و نیم میلیاردی، با ۶۰۰ ناشر داخلی و یک هزار و اندی ناشر خارجی نمایشگاه کتاب پکن را برگزار می‌کند اما کشور امارت با جمعیت پنج‌میلیونی نمایشگاه کتابی برگزار می‌کند با 3۰ ناشر داخلی و هزار و اندی ناشر خارجی! بین‌المللی بودن نمایشگاه بسیار مهم است؛ به همین خاطر است که وقتی ۱۰ نمایشگاه کتاب بزرگ جهان را می‌خواهند معرفی کنند، اسم شارجه کنار پکن به چشم می‌آید.

برگزاری نمایشگاه یک علم است. این دانش را باید دانست. نمایشگاه‌ها یکی از ابزارهای نو برای عرضه کتاب هستند. قرار نیست چون چین خیلی بزرگ‌تر از امارات و جمعیتش خیلی بیشتر از آن است، از امارات خیلی جلوتر باشد. هر چیزی قاعده خود را دارد.

پرسش بعدی این است که ما تا چه حد قاعده بازی در فضای کسب‌وکار نشر و بازار جهانی کتاب را می‌دانیم؟ ما توانسته‌ایم نمایشگاه بین‌المللی داشته باشیم؟

نمایشگاه فرانکفورت یکی از بهترین نمایشگاه‌ها برای یادگیری فنون بازاریابی و مبادلات کتاب است. نمایشگاه کتابی که نزدیک به هفت هزار ناشر در آن شرکت می‌کنند. آلمان نشان داده است که در عرصه تجارت فرهنگ نیز مانند صنعتش با برنامه است. قاعده را می‌شناسد.

نمایشگاه کتاب فرانکفورت زیاد بزرگ نیست تقریباً چهار مجموعه و هرکدام سه‌طبقه. کمتر از یک ساعت می‌توانی از میان راهروهای نه‌چندان عریض کل نمایشگاه را طی کنی اما نگارنده این سطور نتوانست بیشتر از دو مجموعه را ببیند!

نمایشگاه کتاب فرانکفورت برای کسی که فقط بیننده است، کوچک است. اینجا را باید سانت به سانت قدم زد! دنیایی از فرهنگ و ادبیات و نمایندگانی از سراسر جهان را در خود جای‌داده است. 

در نمایشگاه کتاب پکن که فاصله زیادی با ویتنام ندارد و بزرگ‌ترین نمایشگاه شرق آسیا است، حتی یک ناشر از ویتنام حضور نداشت اما در نمایشگاه کتاب فرانکفورت دو مجموعه از ویتنام آمده بودند! به این دلیل، این نمایشگاه، جهانی در ابعاد کوچکی است!
ایران یکی از کشورهایی است که ناشرانی از آن، ادبیاتش را در این نمایشگاه، معرفی می‌کنند. چند سالی بدون برنامه‌ای خاص ولی حالا با برنامه‌ریزی و غرفه‌ای مناسب که تعدادی از ناشران بزرگ کشور در آن حضور دارند و تشکل‌ها و مجموعه‌های نشر دارای «استند» (stand) معرفی کتاب هستند.

اندک آژانس‌های ادبی موجود ایرانی نیز در آن حضور دارند و تعدادی نویسنده به همراه کاتالوگ. همه‌چیز نوید تعاملی مناسب برای معرفی ادبیات ایران را می‌دهد.

اما مهم‌ترین پرسش‌ها این‌ها است که آیا این حاضران نیز با قواعد حضور در نمایشگاه بین‌المللی آشنا هستند؟ آیا دوره آمادگی را طی کرده‌اند؟ تمرین کرده‌اند تا خود را آماده کنند؟ این عرصه رقابت بین‌المللی را جدی گرفته‌اند؟

شواهد نشان می‌دهد که هنوز نه! وقتی به‌جای تلاش برای رفع موانع برقراری ارتباط، به دکور، رنگ لباس، عکاسی مدیری از فردی هنگام سخنرانی، اجرای تعزیه یا موسیقی اشکال وارد می‌کنند؛ یعنی در بازی نیستند. چه رسد به یادگرفتن قواعد بازی!

ما بدون گذراندن مراحل کسب‌وکار فضای بین‌المللی به دنبال سهمی از بازار جهانی هستیم! ما هنوز یک سایت مناسب برای مخاطبان خود و خریداران آثار ایرانی از خارج کشور نداریم. هنوز اسم‌های نویسندگان ما در اینترنت به زبان انگلیسی بالا نمی‌آیند. ما در دنیای مجازی برای معرفی آثار و ادبیاتمان حد صفر داریم. در دنیای اینترنت نام‌آوران معاصر ما محلی از اعراب ندارند. ناشران و تشکل‌های شرکت‌کننده در نمایشگاه، سایت دوزبانه ندارند. ما در جشنواره‌های کتاب خارج از کشور حضور جدی نداریم. ما در فقر مترجمان از زبان فارسی به زبان‌های دیگر هستیم. ما...
نمایشگاه فرانکفورت؛ یعنی ما هستیم؛ یعنی ما تقاضای تعامل داریم؛ می‌خواهیم بدانیم قاعده چیست. سرپاییم حتی نشسته! اگر هم دولت قانون کپی‌رایت را تصویب نکند، ما قاعده‌مندیم؛ یعنی ما هستیم و فرهنگ ما تحریم نشدنی است.

در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، امارات حقیر بود؛ یعنی نمی‌توانست قدرتی داشته باشد چون 3۰ ناشر که موجودی یک کشور است، چه دارد که بگوید؟ اینجا دیگر یار خارجی جواب نمی‌دهد. غرفه ایران را به‌هیچ‌وجه نمی‌توان با کشورهای بسیار متمول خلیج‌فارس مقایسه کرد. قریب به هزار عنوان کتاب یا بیشتر در غرفه ایران می‌درخشید. ادبیات فاخر ایران که دنیا آن را جویده است و صدها کتاب و مقاله راجع به آن نگارش شده است.آیا توانسته ایم برای معرفی ادبیات معاصرمان نیز راهی بیابیم؟

به نظر می‌رسد در این حوزه هم احتیاج به پژوهش است. ما باید راه ورود به این عرصه را بجوییم. باید بدانیم. مطالعه کنیم و مطالعه کنیم و مطالعه کنیم.

خانه کتاب ما ضعف دارد؛ مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ما ضعف دارد؛ فرهنگ کتاب‌خوانی ضعف دارد؛ همین‌طور ناشران بزرگ ما. آیا می‌توان این‌ها را اصلاح کرد؟ راه اصلاح چیست؟
آن چیزی که در نمایشگاه کتاب فرانکفورت2017 دیده شد، حاکی از عزم و اراده برای جبران کاستی‌ها بود. پس می‌شود؛ اگر بخواهیم.

ساختارهای مناسب و نیروی انسانی کار آمد می‌تواند ظرفیت‌های موجود را به‌کار گیرد و راه پیشرفت را در نقشه فرهنگی جهان بیابد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها