سه‌شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۲
آثار تولیدی علوم انسانی امکان رقابت در بازار خارجی را ندارد

نعمت‌الله عزیزی مولف کتاب «ضرورت اصلاحات در آموزش عالی: تاملی بر مسائل و چالش‌های روز در نظام دانشگاهی کشور» می‌گوید: اثری در حوزه علوم انسانی می‌تواند در عرصه بین‌الملل حرفی برای گفتن داشته باشد که برآمده از تجربه‌های بومی بوده و مبتنی بر کتابسازی نباشد. این در حالی است که اغلب کارهای تولیدی ما کتابسازی است و به همین جهت ارزش ارایه در بازار بین‌المللی را ندارد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ـ انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اخیراً مجموعه کتاب‌هایی را درباره آموزش عالی در کشور به قلم صاحب‌نظران مختلف منتشر کرده است. کتاب «ضرورت اصلاحات در آموزش عالی: تاملی بر مسائل و چالش‌های روز در نظام دانشگاهی کشور» عنوان اثری از نعمت‌الله عزیزی است که در این حوزه منتشر شده است. به همین بهانه با این مدرس دانشگاه گفت‌وگویی درباره چالش‌های نظام آموزش عالی کشور داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

مهمترین چالش‌هایی که آموزش‌ عالی با آن مواجه است چیست و چه ضرورتی برای تالیف این کتاب احساس کردید؟

براساس آمار وزارت کار، رفاه و تعاون اجتماعی 40 درصد از جمعیت بیکاران در کشور را تحصیل‌کردگان تشکیل می‌دهند و یکی از مبناهای موفق نظام آموزشی در کشور این است که فارغ‌التحصیلان آن در نظام تولید مشغول به کار باشند. بنابراین این یکی از اساسی ترین چالش‌های آموزش عالی است. از سوی دیگر بحث به‌روز بودن محتوای کتاب‌های درسی یکی دیگر از چالش‌هاست. همانطور که می‌دانید ما در زمینه تولید در کشور با محدودیت‌های جدی روبه‌رو هستیم و محققان حوزه علوم انسانی فراغت خاطر لازم را برای تولید محتوای علمی ندارند؛ ما با تاخیر تئوری در ورود مباحث روبه‌رو هستیم. امروز اغلب کتاب‌های ترجمه‌ای ما حداقل 10 سال عقب‌تر از منابع اصلی آن هستند و اساتید و دانشجویان با منابع معرفت جدید آشنا نمی‌شوند. از سوی دیگر در سیاستگذاری و پذیرش دانشجویان دکترا نتوانسته‌ایم استانداردهای لازم را برای افراد با صلاحیت به کار بگیریم. دانشگاه‌ها باید استقلال آکادمیک داشته باشند. این در حالی است که در دانشگاه‌های ما رویکردهای متمرکز وجود دارد در حالیکه این رویکردها در سراسر جهان منسوخ شده است اما ما همچنان از این رویکردها استفاده می‌کنیم. در حوزه‌های دیگر نیز مانند حوزه‌های میدانی، وزارت بهداشت و ... سیاستگذاری دوره‌های تحصیلی و ... با چالش‌های اساسی مواجه است و تلاش من در این کتاب این بوده که به‌عنوان یک آسیب‌شناس این چالش‌ها را شناسایی کرده و به دنبال بازتعریف، بازنگری و حتی بازمهندسی باشم. از همین جهت 17 مقاله روی موارد متعدد علمی در این کتاب گردآوری شده که به چالش‌های اساسی آموزش عالی پرداخته است.
 
ناکارآمدی تحقیقات و متون در حوزه علوم انسانی تحت تاثیر چه مسایلی است؟

در کشور وقتی یک نظام سیاست گذاری متمرکز با رویکرد ایدئولوژیک داریم با محدودیت‌های مختلفی مواجه می‌شویم به هرحال محققان و پژوهشگران برای دسترسی به منابع و انجام تحقیقات نیازمند بسترسازی لازم هستند اما این شرایط اکنون فراهم نشده و تصمیم‌گیری‌ها بیشتر متاثر از رویکردهای خطی است. پیش از این تمام وزرای علوم، تحقیقات و فناوری پزشک و مهندس بودند و متاسفانه این نگرش حاکم بر علوم انسانی است که غیردقیق است. از سوی دیگر تاسیس منابع مالی در دانشکده‌ها نیز به گونه‌ای است که اغلب رشته‌های علوم انسانی در اولویت‌های پایانی هستند و اغلب منابع مالی به رشته‌های تجربی و کشاورزی که محصولات قابل لامسی دارند اختصاص می‌یابد و اساسا تخصیص منابع مالی تحت تاثیر رویکردهای خطی مدیران است و ارزشی برای نگاه پرسشگری علوم انسانی قائل نیست. به همین دلیل است که محققان علوم انسانی برای تولید و تحلیل نظری در کشور دست بازی ندارند و نمی‌توانند تولید داشته باشند. به همین دلیل از منابع خارجی استفاده می‌کند و دست به ترجمه می‌زند محققان ما نتوانستند نظریات علمی را برپایه شناخت از جامعه خود و نیازهای آن و با بررسی از ابعاد مختلف جامعه تولید کنند. همیشه هم بیان می‌شود که علوم انسانی علوم موفقی نبوده است در حالیکه بررسی‌ها نشان می‌دهد که حداقل فارغ‌التحصیلان علوم انسانی کارشناسانی هستند که در داخل کشور مشغول به فعالیتند. اما فارغ‌التحصیلان علوم تجربی و ریاضی اغلب به خارج از کشور می‌روند و اساسا کشور بهره‌ای از نیروی فکری و خدمات آنها نمی‌برد.
 


آموزش عالی در حوزه بین‌المللی چه چیزی در چنته داشته و آسیب‌های ما در این حوزه چیست؟

به‌هرحال تلاش‌هایی به صورت فردی در این حوزه صورت گرفته است اما در ابتدا لازم است که در این حوزه استانداردهایی از سوی دانشگاه‌های ایرانی تدوین شود متاسفانه دانشگاه‌های ما انگیزه‌ای را در دانشجویان خارجی ایجاد نمی‌کند. چرا که محدودیت‌های سیاسی زیادی برای ارتباط غربی‌ها با دانشگاه‌های ایرانی وجود دارد همچنین تعداد دانشجویان خارجی در دانشگاه‌های ایرانی بسیار پایین است و به‌جزء رشته ادبیات و زبان فارسی در سایر رشته‌های تعداد دانشجویان خارجی بسیار کم است و همین موضوع یکی از مسایلی است که می‌تواند روی انگیزه دانشجویان خارجی تاثیرگذار باشد. اگر دولت و نظام دانشگاهی ما بخواهد در این حوزه پیشرفت کند لازم است تا سیاست‌های راهبردی و عملگرایانه را اتخاذ کند بدین‌معنی که شاخص‌های بین‌المللی را تدوین کرده و برنامه‌هایی چون جذب بیشتر دانشجویان خارجی، تبادل استاد و دانشجو، برگزاری دوره‌های مشترک تحصیلی، ایجاد شعبه‌های دانشگاهی در خارج از کشور، تقویت زبان انگلیسی و ... را در دستور کار قرار دهد. به‌هرحال قدمت آموزش عالی در کشور ما کم نیست و به پیش از اسلام و زمان جندی‌شاپور برمی‌گردد و از همین لحاظ باید بدانیم که ما جایگاه خوبی در آموزش عالی داشتیم و امروز باید از این ابزار مناسب استفاده کنیم.
 
یکی از مشکلات متون علوم انسانی این است که نمی‌تواند در بازار جهانی حضور داشته باشد علت چیست؟

یکی از مشکلات اساسی این حوزه بحث ضعیف‌بودن زبان انگلیسی است. بسیاری از اساتید و محققان ایرانی از آنجایی که زبان انگلیسی نمی‌دانند امکان ارایه کتاب در عرصه بین‌المللی را ندارند. از سوی دیگر اثری می‌تواند در حوزه بین‌الملل حرفی برای گفتن داشته باشد که برآمده از تجربه‌های بومی بوده و مبتنی بر کتابسازی نباشد. این در حالی است که اغلب کارهای تولیدی ما کتابسازی است و به همین جهت ارزش ارایه در بازار بین‌المللی را ندارد. برخی از کارهایی است که به لحاظ محتوایی ارزش علمی خوبی دارد باتوجه به زبان کشور مبدأ نتوانسته امکان ارایه داشته باشد. بنابراین چنانچه این دو مشکل مرتفع شود ما می‌توانیم در بازار بین‌المللی حضور فعالی در حوزه علوم انسانی داشته باشیم. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها