گزارش ایبنا از وضعیت کتابهای شعر؛
در بازار کتاب شعر چه خبر است؟/کتاب شعر و کاربردی شبیه کارت ویزیت!
چاپ یک میلیون 434 هزار نسخه کتاب شعر در شش ماه نخست سال 96 و رشد 23 درصدی آن نسبت به شش ماه نخست سال 95 از یک طرف و نبود مخاطب و تبلیغات کافی از سوی دیگر نشان میدهد که کتاب شعر این روزها کابردی شبیه به کارت ویزیت پیدا کرده است و افراد موفق هر قشری تلاش میکنند تا در کنار حرفهشان، خود را در قالب شاعر به جامعه معرفی کنند.
طبق آمار موسسه خانه کتاب 1182 عنوان کتاب در شش ماه نخست سال 95 منتشر شد که 438 عنوان در شهرستانها و 744 عنوان در تهران چاپ شده است. مجموع شمارگان این کتابها یک میلیون و 166 هزار و791 و میانگین شمارگان آن 996 نسخه است. همچنین متوسط قیمت این کتابها 9 هزار و 950 تومان است.
طبق آمار موسسه خانه کتاب 1533 عنوان کتاب در شش ماه نخست سال 96 منتشر شد که 621عنوان در شهرستانها و 912 عنوان در تهران چاپ شده است. مجموع شمارگان این کتابها یک میلیون و 434 هزار و 60 نسخه و میانگین شمارگان آن 953 نسخه است. همچنین متوسط قیمت این کتابها 11 هزار و 410 تومان است.
بر همین اساس در مقایسه آماری شعر فارسی در شش ماه نخست سال 96 نسبت به سال 95 میتوان گفت که تعداد عناوین 30 درصد، میزان کتاب در شهرستانها 42 درصد، میزان کتاب در تهران 23 درصد، شمارگان کل 23 درصد و میانگین قیمت کتاب 15 درصد رشد داشته است اما میانگین شمارگان 4 درصد افت داشته است.
با توجه به آمار موجود به سراغ بخشهای مختلف رفتیم تا از وضعیت این بخشها مطلع بشویم و پای صحبت کارشناسان این حوزه بنشینیم.
وضعیت شعر در قفسه کتابفروشیها
وضعیت شعر در قفسه کتابفروشیها نسبت به چند سال گذشته بهتر شده است و تقریبا قفسهای به نام شعر شاعران امروز در تکتک کتابفروشیها دیده میشود اما باتوجه به چاپ بیشمار کتابهای شعر نمیتوان انتظار داشت که کتابفروشان همه این کتابها را داشته باشند. سعید کریمی، شاعر و پژوهشگر حوزه شعر در توضیح وضعیت شعر معاصر گفت: در سالهای اخیر به دلیل پیشرفت تکنولوژی و افزایش تعداد ناشران، تعداد عناوین کتابهای شعر بیشتر شده است اما این به آن معنا نیست که درصد شاعران جامعه رشد کرده باشد؛ چراکه اگر به تذکرهها نگاه کنیم متوجه میشویم که ما در دورههای مختلف شاعران زیادی داشتهایم اما به دلیل تعداد کم ناشران، چاپ گران و سختگیریهای زیاد، کتاب شعر کمتر چاپ میشد اما امروز شرایط متفاوت است و هر فردی با 2 میلیون تومان میتواند صاحب کتاب شود.
وی افزود: من گلهای از ناشرانی که پول میگیرند و کتاب چاپ میکنند ندارم؛ زیرا آنها یک کار اقتصادی انجام میدهند اما من واقعا افرادی را که در این وضعیت دست به انتشار کتاب میزنند، درک نمیکنم. کتابی که نه خوب پخش میشود، نه به کتابفروشیها راه پیدا میکند، نه خوب تبلیغ روی آن صورت میگیرد و در نهایت 100 نسخه میفروشد، چرا باید چاپ شود؟ این روزها کتاب شعر دقیقا حکم کارت ویزیت را پیدا کرده و وسیلهای برای معرفی شده است. در گذشته دلم برای درختانی که قطع میشدند تا تبدیل به این شعرهای درجه چندم شوند، میسوخت اما در حال حاضر آنقدر کتاب بیمصرف و سفارشی چاپ میشود که دیگر نگران کتابهای شعر نیستم.
کریمی ادامه داد: توجه داشته باشید که یک درصد جامعه 80 میلیونی، 800 هزار نفر و یک دهم درصد این جمعیت 80 هزار نفر میشود. این در شرایطی است که پرطرفدارترین شاعر ما به زحمت کتابش به چاپ دهم میرسد؛ یعنی مخاطبان پرطرفدارترین شاعر ما یک دهم درصد جمعیت کشور نیست. برای درک بهتر این فاجعه میتوان تصور کرد که اگر ما هر کالای خوب در حد 10 هزار تومانی تولید کنیم، بی شک این کالا بیشتر از یک درصد مخاطب دارد اما بهترین کتاب شعر ما یک دهم درصد مخاطب هم ندارد.
سعید کریمی
ناشران تخصصی حوزه شعر
ناشران تخصصی حوزه شعر با توجه به استقبال کم مخاطبان از این آثار به سختی در حال گذار از این روزهای سخت هستند. در حال حاضر نشر شانی، نشر مایا، انتشارات فصل پنجم به عنوان جدیترین ناشران تخصصی حوزه شعر در حال فعالیت هستند اما در کنار این واحدهای نشر، انتشارات دیگری مانند شب یلدا و نزدیکتر نیز فعالیت میکنند.
مجید صالحی، شاعر و مدیر نشر شانی در توضیح وضعیت ناشران تخصصی حوزه شعر گفت: نشر شانی اولین ناشر تخصصی فعالیت خودش را از سال 82 شروع کرده است و به شکل تخصصی به کتابهای شعر و کتابهایی که درباره شعر هستند، میپردازد. ما در این نشر شعر شاعران جوان و کهنسالی که در قید هستند را منتشر میکنیم و مانند سایر ناشران به شاعران قرنهای گذشته و شاعرانی مثل فروغ، سهراب و شاملو که در قید حیات نیستند کاری نداریم. واقعا کار کردن در این حوزه بسیار سخت و طاقتفرساست؛ چراکه با توجه به عدم استقبال مردم از کتابهای شعر این کار چندان مقرون بهصرفه نیست. البته این وضعیت نیاز به ریشهیابی دارد به نظر من دلیل این وضعیت تولیدات ضعیف داخلی است. این روزها کتاب شعر برای دوستان تبدیل به کارت ویزیت شده است و گویی هرکس برای معرفی خود باید یک مجموعه شعر داشته باشد.
مجید صالحی
ناشرانی که حوزه شعر را به شکل جدی دنبال میکنند
نشر چشمه، انتشارات کارنامه، نشر نیماژ، انتشارات نگاه، انتشارات مروارید و نشر بوتیمار جدیترین ناشرانی هستند که در کنار ناشران تخصصی، حوزه شعر را به شکلی جدی دنبال میکنند و مهمترین شاعران معاصر در این انتشارات فعالیت میکنند.
ناشرانی که به شکل محدود به شعر میپردازند
در کنار ناشران تخصصی حوزه شعر و ناشرانی که بهصورت جدی شعر را دنبال میکنند، ناشرانی مانند ثالث، مرکز، آرادمان، چلچله، ماه باران، هونار و آموت ناشرانی هستند که در کنار چاپ سایر موضوعات حوزه نشر، بخش شعر را نیز دنبال میکنند و در سال شاهد انتشار چندین کتاب شعر از این ناشران هستیم.
ناشران پولی
همانطور که سعید کریمی گفت از میان ناشران نامبرده و ناشرانی که در این گزارش به دلایل اخلاقی اجازه نام بردن از آنها را نداریم؛ هستند کسانی که نگاه فرهنگی به حوزه ادبیات را کنار گذاشتهاند و در ازای دریافت مبالغ مختلف اقدام به انتشار کتاب میکنند. چیزی که مشخص است این دوستان نرخ ثابتی ندارند و به ظاهر شما نگاه میکنند و قیمتی بین یک تا 10میلیون تومان به شما پیشنهاد میدهند، بنابراین اگر روزی هوس کردید تا دلنوشتههای شبانهتان را در قالب کتاب شعر منتشر کنید، بهخاطر داشته باشید که سادهترین لباستان را بپوشید و اگر ماشین گران قیمت دارید، چهار خیابان پایینتر از دفتر نشر پارک کنید و وقتی به دفتر مدیر رسیدید تا میتوانید از سختیهای زندگی بگویید!
نتیجه
جواد نعمتی، شاعر در جمعبندی وضعیت نشر کتاب شعر میگوید: در بهترین حالت بازار کتاب، باز هم شعر مخاطب ندارد. اگر بخواهم آماری به شما بدهم میتوانم بگویم که حدود 60 درصد کتابهایی موجود با پرداخت بخشی یا تمام هزینه آن توسط شاعر منتشر میشود. 20 درصد از آثار ترجمه هستند که به دلیل زحمتی که مترجم کشیده برای انتشارش معمولا پولی از مترجم نمیگیرند اما پولی هم به او نمیدهند. 10 درصد هم شاعرانی هستند که پدیده شدهاند؛ از این شاعرانی پولی گرفته نمیشود و به دلیل پدیده شدن چند جلد کتاب از سوی ناشر به شاعر داده میشود و بقیه در سیستم فروش قرار میگیرد. 10 درصد باقی مانده شاعرانی هستند که ناشر از فروش کتابهای آنها مطمئن است به همین دلیل حقالتالیف دریافت میکنند.
جواد نعمتی
جایزههای حوزه شعر
جایزهها و جشنوارههای شعر یکی از بخشهای مهیج این حوزه هستند که طرفداران بسیار زیادی دارند. حتی شاعران زیادی در کشور هستند که آنها را به اسم شاعران جشنوارهای میشناسند و شغل آنها شرکت در جشنواره شعری است یعنی شب تا صبح در خانه میخوابند و به محض اعلام فراخوان جشنوارهای شروع به شعر نوشتن میکنند و برنده از قبل مشخص شده این جایزهها هستند. البته این به آن معنا نیست که در انتخاب آنها پارتی بازی شود بلکه به این دلیل است که آنها دقیقا میدانند که دست روی چه المانهایی بگذارند تا برنده بدون چون و چرای جایزه باشند. همین افراد باعث شدند که جشنوارههای شعری در سالهای گذشته به سمت بررسی کتاب بروند و به همین دلیل این روزها بیشتر جایزههای ادبی، تنها به بررسی کتاب میپردازند. از میان انبوه جایزههای شعری جشنواره شعر فجر، جشنواره شعر خبرنگاران، جشنواره شعر نیاوران، جشنواره شعر سلامت، جایزه شعر فراسپید، جشنواره شعر انقلاب، جایزه شعر شاملو، جایزه شعر پروین از جمله جشنوارههای فعال و معتبر حوزه شعر هستند.
علیرضا بهرامی، روزنامهنگار، شاعر و دبیر جایزه کتاب سال شعر به انتخاب خبرنگار (معروف به جایزه شعر خبرنگاران) در این باره میگوید: وجود و فعالیت جایزههای شعر به هر حال، یاریرسان فضای ادبی کشور است؛ مشخصا به دو دلیل؛ یکی اینکه اگر به تاریخچهی برخی جایزههایی که در این سالها برگزار میشوند و استمرار یافتهاند نگاهی بیاندازیم، متوجه میشویم زمانی شکل گرفتند که جایگاههای رسمی چون جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی، به حوزهی ادبیات و شعر کاملا بیتفاوت و بیاعتنا بودند. درواقع این جایزهها عموما توسط فعالان مستقل، راهاندازی شدند تا جبران خلاء کرده باشند. شاید اگر این جایزهها پا نمیگرفتند، نهاد رسمی هم تلاش نمیکرد جایزههای متعددی برای پوشش حوزهی شعر و داستان کشور راهاندازی کند.
وی افزود: هرچند ممکن است نتوانیم بگوییم جایزههای ادبی، آن کارکرد تبلیغاتی را که مثلا در اواخر دههی هفتاد و اوایل دههی هشتاد داشتند، الان هم دارند، اما به هر حال، و طبق تجربههای جهانی، ساختار ادبیات یک جامعه، زنجیرهای از حلقههای متعددی است که نهادهای مدنی چون مؤلفان، ناشران، مخاطبان، رسانهها، منتقدان و جایزههای ادبی، در کنار قوانین و سیاستگذاریهای رسمی کشور، حلقههای آنرا تشکیل میدهند. هرکدام از حلقهها حضور نداشته باشد، زنجیره شکل نمیگیرد. فراتر از این، میتوان گفت، هرکدام از این حلقهها معیوب یا نحیف باشد نیز بسامد کسالت آن به سایر حلقهها منتقل میشود؛ و بالعکس. اما از اینها گذشته، بهنظرم همانقدر که وابستگیهای رسمی، دست و پای انتخاب آزاد را در جایزهها و جشنوارههای ادبی و هنری رسمی و حمایتی میبندد، از آن طرف سکه یا بام، محفلگراییهای افراطی و آزاردهنده نیز یک رویداد فرهنگی را از هدفهای مفروض آن میتواند دور کند و حتا نقض غرض شود و نقش مخربی پیدا کند.
علیرضا بهرامی
جلسات شعر
بدون شک جلسات شعر مهمترین گردهمایی شاعران است. جلسات سهشنبههای شعر نیاوران، خانه ترانه، زمستان، گیومه، بهمن، شهریاران، عصر شعر و ترانه مهمترین جلسات شعری است که در پایتخت برگزار میشود. محمد سلمانی، شاعر و دبیر جلسه شعر نیاوران درباره این جلسات شعر گفت: جلسات شعر از آغاز بوده و در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد. این جلسات بدون شک فواید بسیار زیادی برای شعر و جامعه شعر خواهند داشت اما باید دقت کنیم که عادات جلسات گذشته با عادات جلسات امروز بسیار متفاوت است و این آسیبهایی را به حوزه شعر رسانده است. در جلسات گذشته که بیشتر توسط انجمنهای ادبی برگزار میشد سختگیریهای مناسبی وجود داشت که باعث پرورش شاعران میشد. برای مثال هر شاعری اجازه شعرخواندن در جلسات را نداشت و باید از مراحل مختلفی عبور میکرد و شعرش به جایی میرسید که اجازه شعرخواندن در جلسه را داشته باشد. از طرفی این تازه شروع داستان بود و وقتی شاعر در جلسهای شروع به شعرخواندن میکرد شاعران پیشکسوت به او رحم نمیکردند و خیلی جدی به نقد آن شعر میپرداختند؛ اتفاقی که اگر امروز در جلسات شعر رخ دهد شاعر میرود و پشت سرش را هم نگاه نمیکند. من مخالف تعدد جلسات شعر نیستم اما باید کیفیت این جلسات نیز در سطح قابل قبولی باشد تا شاعرانی که در جلسه حضور دارند، سرذوق بیایند و بعد از آن جلسه شروع به شعر نوشتن کنند. چیزی که مهم است این است که این جلسات در معرفی شاعر و فروش آثارش موثر است و بدون شک میتواند به بهبود وضعیت کتابهای شعر کمک کند.
محمد سلمانی
وضعیت کتاب شعر در کتابفروشیها
المیرا باباخانی، که در گذشته با کتابفروشی هنوز همکاری داشت و این روزها در کتابفروشی بوکلند فعالیت میکند، معتقد است که سلیقه مخاطبان باتوجه به منطقهای که کتابفروشی در آن واقع شده متفاوت است. او میگوید: اکثر مخاطبان ما در بوکلند چهرههای خاص و این مخاطبان با مخاطبان کتابفروشی هنوز متفاوت هستند. برای مثال رمان ایرانی که شاید در کتابفروشیهای مرکز شهر خاک بخورد در بوکلند به شدت مورد استقبال قرار میگیرد. بر اساس مشاهدات من کتاب شعر، مخاطب چندانی در بوکلند ندارد. مگر اینکه در فهرست Top Five (پنج کتاب برگزیده) قرار بگیرد؛ چراکه Top Five در بیشتر مواقع انتخاب اول مخاطبان بوکلند است. مخاطبان ما در کتابفروشی هنوز خیلی تخصصی یک حوزه را دنبال میکردند اما در بوکلند چنین تعصبی وجود ندارد و مخاطب به دنبال یک پیشنهاد خاص است و اگر کتاب شعری پیشنهاد شود بدون شک پرفروش خواهد شد. در کل وضعیت کتاب شعر در این دو کتابفروشی خیلی متفاوت است؛ بنابراین میتوان گفت که مخاطب کتابفروشیهای مرکز شهر وقتی پا در کتابفروشی میگذارد، میداند که به دنبال چه چیزی میگردد اما مخاطب کتابفروشیها بزرگ مجتمعهای تجاری، منتظر پیشنهاد است.
سوال؟
با مشاهده صفحه شاعران در اینستاگرام متوجه میشویم برخلاف نویسندگان که صفحههای بسیار خلوتی دارند، شاعران معمولا صفحههای شخصیشان بیش از 20 هزار نفر فالوئر دارد و حتی تا 600 هزار نفر هم میرسد. این در شرایطی است که همان شاعری که 600 هزار فالوئر دارد، کتابشهایش از چاپ سوم و چهارم عبور نمیکند. سوال ایجاد شده این است که اگر این 600 هزار نفر طرفدار شاعر هستند پس چرا کتابهایش سه هزار نسخه هم نمیفروشد؟ و اگر واقعی نیستند که باید به حال چنین شاعرانی گریست.
پیشنهاد آخر...
با توجه به همهی صحبتهای انجام شده توسط دوستان شاعر و فعالان حوزه شعر باید توجه داشت که تعدد عناوین کتابهای شعر و فعالیت ناشران پولی باعث بیاعتمادی کتابفروشان شده است و همین موضوع باعث شده تا کتابفروشان از پذیرش کتابهای شعر تا حد امکان خودداری کنند. در چنین شرایطی مسئولیت رسانههای حوزه ادبیات بسیار سنگین است؛ چراکه باید از میان انبوه عناوین منتشر شده آثار شاخص را شناسایی و به جامعه معرفی کنند.
نظر شما