زاهدیمطلق پس از شرکت در کارگاه داستان اردبیل:
نویسندگان مستعد و جوان از بومینویسی استقبال میکنند
مدرس کارگاههای داستاننویسی بنیاد شعر و ادبیات داستانی، پس از شرکت در کارگاه داستاننویسی شمالغرب کشور در اردبیل گفت: موضوع کارگاه من، بومینویسی بود و نویسندگان مستعد منطقه آذربایجان و اردبیل از این موضوع به خوبی استقبال کردند.
وی ادامه داد: از این دوره کارگاهی، استقبال قابل توجهی شده بود و بچههای داستاننویس، آثار خیلی خوبی داشتند. چهرههای جدیدی را در این کارگاه دیدم که به نظرم میتوانند به چهرههایی که بنیاد از دورههای قبل شناخته، اضافه شوند.
این نویسنده با بیان اینکه برای بنیاد شعر و ادبیات داستانی و استانها جای خوشحالی دارد که حداقل نیمی از مجموعه شصت ـ هفتاد نفره این هنرجویان میتوانند در آینده نویسندههای خوبی برای این مملکت باشند، اظهار داشت: در این کارگاهها با یکی ـ دو منتقد برخورد کردم که داستانها را بسیار فنی نقد میکردند که پیشنهاد کردم آنها به جمع منتقدان پایگاه تازهتاسیس نقد داستان معرفی شوند تا بشود از آنها به خوبی استفاده کنند.
زاهدی مطلق افزود: این منتقدان جوان، آثار را خیلی فنی، تکنیکی و منصفانه نقد میکرد و اگر با داستان یک جوان یا نوجوان برخورد میکردند، میدانستند چطور اثر را بررسی کنند که نویسنده مأیوس نشود.
این مدرس داستاننویسی همچنین گفت: در کارگاه شمالغرب کشور، کسانی آمده بودند که اولین داستانشان را مینوشتند، اما به نظرم اولین اثرشان، خیلی خوب و حتی شگفتآور بود. چارچوب و قالب یک داستان را میشناختند و پیدا بود که کتابهای زیادی مطالعه کردهاند.
وی خاطرنشان کرد: اعتقاد دارم اگر بنیاد این هنرجویان جوان را مثل دورههای قبل حمایت کند، استاد برایشان بگذارد و راهنماییشان کند تا به مسیر درست هدایت شوند، میتواند یک مجموعه داستان، مثل مجموعه داستان «قرار ساعت 22» و حتی از آن بهتر از داستانهای همین بچهها به چاپ برساند.
این نویسنده با بیان اینکه موضوع سخن او در کارگاه داستاننویسی شمالغرب کشور، بومینویسی بوده است، گفت: شرکتکنندگان خیلی از این موضوع استقبال کردند. ما بحثهایمان را در مورد بومینویسی تقسیمبندی کردیم. اینکه بومینویسی چیست، بوم یعنی چه و بوم یک شخص کجاست. بوم یکی روستای اوست و بوم یکی دیگر، قوم و قبیلهاش. ممکن است بوم یکی، آیین او و بوم یکی دیگر، اعتقادات، فرهنگ خانوادگی، کشور و ... باشد. بحث بوم معانی مختلفی برای انسانها دارد. نمونههایش را هم از آمریکای لاتین، از شرق، از موراکامی و از چخوف مثال زدم و گفتم که بهترین نویسندههای دنیا همیشه کسانی بودهاند که بومی نوشتند؛ ولی در بومی نوشتن، مسئلههای جهانی و مسئلههای انسانی را مطرح کردهاند.
زاهدی مطلق با بیان اینکه انسانی که در آمریکای لاتین زندگی میکند، ممکن است به یک خرافه باور داشته باشد و آنکه در روستاهای آذربایجان شرقی و اردبیل زیست میکند به خرافهای دیگر گفت: اینکه هر دو انسانند و به چه خاطر به این خرافه باور دارند، زیرساختهایش یکی است. آنها انتظار یک کرامت دارند و منتظرند تا یک اتفاق خوب در زندگیشان بیفتد.
این نویسنده اضافه کرد: اگر ما بتوانیم خوب بومی بنویسیم؛ ضمن اینکه مردم را با بوم خودمان آشنا کردهایم با باورهایمان آدمها را هم به هم نزدیکتر میکنیم. بعضی از کلیدواژههای بومی جایی مثل استان اردبیل، انسان یا مادی است؛ مثل سرعین، مثل سبلان، مثل آراز، رودخانه ارس، علی دایی، حسین رضازاده، مؤذنزاده اردبیلی، شیخ صفیالدین. اینها عناصر مادی، انسانی و فیزیکی و ملموسند. بعضی چیزها اعتقاد و باورهای فرهنگیاند؛ مثل خرافات، مثل روابط انسانی، مثل عید نوروز، مثل ایام عاشورا و تاسوعا و مثل باوری که اردبیلیها به حضرت ابوالفضل علیهالسلام دارند. شما هرجا بگویید حضرت ابوالفضل، فوری میگویند ترکها و اردبیلیها. این باورها را میتوانیم به قصه تبدیل کنیم و به داستان درآریم.
زاهدی مطلق با اشاره به ظرفیتها و استعدادهای منطقه آذربایجان و اردبیل در داستاننویسی ما اظهار داشت: این منطقه، پیشینه خیلی خوب و قویای دارد و کسانی مانند سیدحسن حسینی، داوود غفارزادگان، محمدرضا بایرامی، جعفر ابراهیمی و در راس آنها امیرحسین فردی از این منطقه برخاستهاند.
یادآور میشود، کارگاه داستاننویسی شمالغرب کشور، طی روزهای 23 و 24 شهریور به میزبانی اردبیل در این شهر برگزار شد. بنیاد شعر و ادبیات داستانی تاکنون با برگزاری 9 دوره داستاننویسی «آلجلال» در تهران و شهرستانها و همچنین چند کارگاه داستاننویسی در نقاط مختلف کشور، استعدادهای جوان این حوزه را شناسایی و راهنمایی کرده است.
این بنیاد، همچنین با انتشار مجموعه داستان «قرار ساعت 22» حاصل ادبجویان کارگاه داستان کوتاه داوود غفارزادگان، پای در مسیر انتشار بهترین آثار نویسندگان جوان و مستعد کشور گذاشته است.
نظر شما