کتاب «زندگی خصوصی مائو تسهتونگ»، خاطرات دکتر لی جیسویی (پزشک مخصوص مائو) اثر جیسویی لی به بیان ناگفتههایی از زندگی رهبر چین اشاره میکند.
پزشک خصوصی مائو در این کتاب به بیان نکاتی پرداخته که شاید در کمتر کتاب دیگری بتوان این حقایق و نکات را از رهبر چین کمونیست پیدا کرد. مولف در یادداشتهای خود که در مدت زمان همراهی و حضورش با مائو داشته، حقایقی را بیان کرده که چهره در پرده یکی از رهبران شاخص جهان را عریانتر میکند، رهبری که روزگاری در چین انقلاب بزرگی به پا کرد و با اقداماتی که صورت داد، چهره چین را متحول کرد؛ تحولی که در این میان جان افراد بسیاری را گرفت و افراد باسواد بسیاری را نیز به حاشیه راند.
کتاب از مطالبی چون «یادی از گذشته»، «اوضاع پکن پس از پیروزی انقلاب کمونیستی»، «انتصاب به عنوان پزشک مخصوص مائو»، «حالات روحی و روانی مائو»، «مائو در سفرهای داخلی»، «نهضت کار اجباری»، «تشدید اختلاف نظرهای مائو و لیوشاچی»، «بیماری همسر مائو»، «دیدار خروچف از چین»، «عادی شدن مناسبات با آمریکا و سفر نیکسون چین»، «وخامت حال مائو»، «وقوع درگیریها در میدان تین آن من»، «مبارزه بر سر قدرت» و «پایان کار من» تشکیل شده است.
مترجم در مقدمه درباره اهمیت کتاب مینویسد: «کتاب زندگی خصوصی مائو تسهتونگ شامل خاطرات دکتر «لی جی سویی»، پزشک مخصوص مائو، چون در خارج از این کشور انتشار یافته، از آزادی بیان و تشریح نکات مثبت و منفی و پندآموز بهرهمند بوده است. دکتر لیجی سویی به مدت 22 سال، از اولین سالهای پیروزی انقلاب و تأسیس جمهوری خلق چین تا زمان درگذشت مائو، در کنار رهبر چین بوده است،از اطرافیان برخی دیگر از رهبران جهان ـ از جمله پزشکان مخصوص ناپلئون و هیتلر ـ نیز کتابها و یادداشتهایی بهجای مانده، اما هیچیک از آنها شامل خاطرات روزمره و بیان شیوه زندگی خصوصی این رهبران نیست، بلکه حاوی نکات پزشکی و چگونگی سلامتی آنهاست.
دکتر لی جیسویی درباره چگونگی ورود به دربار مائو آورده است: «من در سال 1948 بهعنوان پزشک، برای کار در شرکت استرالیایی اورینتال از زادگاهم پکن به سیدنی در استرالیا رفته بودم و در آن ایام بیستونه سال از عمرم میگذشت. در تابستان 1949 از معاون وزارت بهداری و معاون کمیسیون امور نظامی حزب کمونیست چین نامههایی دریافت کردم که بنا به معرفی برادرم، از من برای کار در چین دعوت کرده بودند. به هنگکنگ رفتم و با همسرم لیلیان که در آنجا کار میکرد، عازم پکن شدیم.
نظم و جدیتم در کار موجب تحسین بسیاری از مقامات شد. در سال 1952 از سوی دفتر مرکزی حزب کمونیست بهعنوان «کارگر نمونه» درجه اول شناخته شدم و در همان سال به عضویت حزب کمونیست پذیرفته شدم. پس از آن به ترتیب مدیریت درمانگاه جونگنانهای، ریاست دفتر مرکزی بهداری و ریاست بیمارستان 305 ارتش چین به من سپرده شد.»
پزشک مخصوص مائو در شرح رفتار رهبر چین کمونیست و تفاوتش با زندگی مردم عادی چنین ذکر میکند: «از آغاز کار، بهشدت از شیوه زندگی مائو، که بسیار متفاوت با افراد عادی بود، شگفتزده شدم. او هیچ برنامه خاصی را برای خوردن و خوابیدن رعایت نمیکرد. برایش تقسیم روز به 24 ساعت و یا تفاوت شب و روز مفهومی نداشت. فعالیتهای عمومی و خصوصی او، از جمله ملاقاتش با سران کشورهای خارجی، بهطور دقیق بر مبنای تصمیم و اولویتهای خودش تنظیم میشد. مایل بود فعالیتهایش را براساس وضعیت روحی و فکری خود، در هر لحظه، بدون اعلام قبلی به اطرافیان، به انجام رساند. حتی کسانی که در کنار او بودند نمیتوانستند خواستههای او را پیشبینی کنند. با اینکه حزب کمونیست چین نهادی کاملا زیرنظر و بسیار محرمانه بود، مائو به ما آموزش داده بود که «لازم نیست درباره اموری که در اطراف من میگذرد با کسی گفتوگو کنید». زندگی واقعی مائو را مهی غلیظ فراگرفته بود و از این رو بسیار افسانهای و قدرتمند جلوه میکرد.
جرقه یادداشتبرداری از خدمت به مائو چگونه آغاز شد و پزشک وی چه نکاتی را یادداشت کرد؟ دکتر لی جیسویی در بیان انگیزهاش از ثبت لحظات خدمت به رهبرچین کمونیست مینویسد: «مائو در دیدارها و اجلاسها ظاهری آراسته، باشخصیت و دوستداشتنی داشت و رهبری جاافتاده، باوقار و سنگین مینمود. اما در زندگی خصوصی بسیار بینظم و زنباره بود و جز این سرگرمی دیگری برای گذران وقت نداشت. اما من نوشتن خاطراتم را از سال 1954، هنگامی که بهعنوان پزشک مائو تعیین شدم، بهصورت یک سرگرمی آغاز کردم، لیکن با گذشت زمان، این کار برایم شامل ضبط تجربیات هم شد. ابتدا تنها رویدادهای مهم را میانگاشتم اما پس از مدتی به نوشتن مشاهداتم نیز علاقه یافتم. در عین حال، هیچگاه تمایلی به چاپ نوشتههایم نداشتم.»
پزشک مائو به مرور برخی ویژگیهای اخلاقی رهبر چین را کشف و بازگو میکند. این ویژگیها به ویژه در برخورد با همسر مائو قابل رویت میشود: «جیانگ چینگ همسر مائو پس از بازگشت از سفری به شوروی برای اشعه درمانی، دچار ناراحتی روحی شده بود. او میاندیشید که نهتنها بیماری سرطانش بهبود نیافته، بلکه غدههای دیگری نیز در کبد و معده و مغز دارد و تمام بدنش در معرض خطر است. از طنین مداوم صداهایی در گوشهاش رنج میبُرد. تحمل نور و صدا را نداشت و دچار بیاشتهایی شده بود. آزمایشهای مختلف نشان میداد که سرطانش درمان یافته، اما تا 20 سال بعد به دنبال مرگ مائو دستگیر شد، از نوعی بیماری روانی رنج میبُرد و خود را مبتلا به سرطان میدانست.
چندی بعد، مائو با جیانگ چینگ درباره رفتارش با پرستاران صحبت کرد و او برای بهبود روابط خود با آنها نشان کوشید. اما اخراجشماری از پرستاران در پلاژ «بیدای هه» در تابستان آن سال نشان داد که جیانگ چینگ از نحوه ارائه خدمات آنها ناراضی نیست، بلکه از شیفتگی مائو به دختران جوان نگران است. او گاه و بیگاه با پریشانی درباره میهمانیهای رقصی که در محیطی آرام انجام میگرفت. سخن میگفت. مائو همیشه در این برنامهها حضور داشت و پرستاران جوان و ساده با دیدن رهبر عظیمالشأن چین غرق در شادی و احترام میشدند. یکبار هنگامی که یکی از پرستاران بهگرمی و احترام با رهبر دست داد، جیانگ چینگ بسیار خشمناک شد. رفتار جیانگ چینگ برایم معما بود زیرا تا آن موقع هنوز از زیادهرویهای مائو در روابطجنسی اطلاع چندانی نداشتم.»
کتاب «زندگی خصوصی مائو تسهتونگ: خاطرات دکتر لی جیسویی (پزشک مخصوص مائو) اثر جیسویی لی با ترجمه محمدجواد امیدوارنیا در 244 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه با بهای 20 هزار تومان از سوی موسسه فرهنگی هنری جهان کتاب چاپ شده است.
نظر شما