در کتاب «اگزیستانسیالیسمِ غربی از نگاه دیگری» بررسی شد:
واکاوی و معرفی فلسفه اگزیستانس به روایت انیس منصور
کتاب «اگزیستانسیالیسمِ غربی از نگاه دیگری» یا مقالات فلسفی ـ ادبی وجود گرایی شامل پانزده فصل است که به دنبال واکاوی و معرفی فلسفه اگزیستانس، چهرههای تاثیرگذار و برجسته این نحله فکری ـ فلسفی و همراه با گریزی بر واقعیت عربی و شرقی است.
کتاب «اگزیستانسیالیسمِ غربی از نگاه دیگری» به قلم این نویسنده از مهمترین کتابهای موجود در جهان عرب در پنجاه سال اخیر قلمداد شده است، چون با زبانی ساده، مهمترین و کلیدیترین جریان فلسفی قرن بیستم و بیستویکم را نگاشته است.
این کتاب یا مقالات فلسفی ـ ادبی وجود گرایی شامل پانزده فصل است که به دنبال واکاوی و معرفی فلسفه اگزیستانس، چهرههای تاثیرگذار و برجسته این نحله فکری ـ فلسفی و همراه با گریزی بر واقعیت عربی و شرقی است.
این کتاب مقالاتی دارد که با فاصله زمانی دور از هم منتشر شده است ولی در اینجا با عنوان اگزیستانسیالیسم گردآوری شده است. هدف نویسنده از این نوشتار این است که در جوامع شرقی با هر مفهوم و پدیده جدید به بدترین شکل ممکن مقابله میکنند، البته با مرور زمان آن هم پذیرفته میشود، اما دیگر معنای اصیل آن پدیده در جامعه افاده نمیشود، بلکه تصوری آغشته به وهم و ناقصالخلقه از آن، معنای اصیل پیدا میکند. در این نوشتار، نویسنده بر آن بوده است که اگزیستانسیالیسم را مجالی دهد و به زعم وی باید زمینه پرورش آن مهیا شود، تدریس شود و دربارهاش پژوهش شود تا هنگامی که به درک کامل از آن نائل شدیم، آن را نقادی یا حتی نفی کنیم.
آیا مفاهیمی همچون اگزیستانسیالیسم، سارتر، وجود و عدم، نگرانی و ترس، تهوع، درافکنده شدن، بیگانگی، آزادی، تعهد، نگاه دیگری و دوزع همانند دیگری است، نباید با دقت نظر بررسی شود؟
همه این واژگان و مفاهیم درباره انسان و شناخت او از هستی ناشی میشود و در کل، این کتاب و فلسفه اگزیستانسیالیسم به دفاع از وجود فرد انسان در برابر جمع و جماعت و از خودبیگانگی انسان برخاسته است.
بنابراین، «اندیشیدن یکی از فعالیتهای طبیعی ادمی نیست، بلکه محصول ناخوشی است، مانند تب شدیدی به هنگام بیماری».
آری بیماری تفکر جمعی و نبود فردگرایی، انسان را وا میدارد تا اندیشیدن را مجالی دوباره بخشد، بپرسد و بتواند راهی دیگرگونه اختیار کند؛ راهی باریک حتی به اندازه کتابی همچون اگزیستانسیالیسم. در جامعه ما (ایران) و قشر کتابخوان این خلاء حس میشود که آیا مراد فیلسوفان وجودگرا صرفا مفاهیم ذهنی همچون خدا، هستی و نیستی، و ... بوده است؟ یا اینکه تفکر هایدگری منحصراً در نقد مدرنیته و تقابل با پوپریسم خلاصه شده است؟ یا اینکه سارتر را بیخدای انساندوست قلمداد کنیم؟ یا اینکه وقتی میگویند: «اگزیستانسیالیسم جزیرهای در مارکسیسم است.» منطقی است؟
بنابراین، این کتاب با دقت تا آنجایی که ممکن بوده است گذار فلسفه اگزیستانس را از زمان باستان و شاید از عصر سقراط با آن جمله معروف «خودت را بشناس» و نیز راه خود را در جملات قصار فیلسوفان هر دورهای بیان داشته است. ضمنا از قلم نیانداخته است که در دوران فروپاشی، کیرکگارد و از سویی دیگر فردریش نیچه تمام قداستها و آرمانهاس مدرنیسم در قرن نوزدهم را بهروز کردند و در سدههای بعدی هایدگر، یاسپرس، اونامونو، اورتگایی گاست، بردیائف روسی، گابریل مارسل، و سارتر آنها را به زندگی روزمره مردم وارد کردند و بدینگونه یکی از فلسفههای فردگرایانه در عصر تفکرات غالب جمعی همانند فاشیسم و مارکسیسم پا به هستی گذاشت و ندای آزادی را تا مغز استخوان فاشیسم به صدا درآورد.
این مقالات درباره فلسفه اگزیستانسیالیسم (اصالت وجود) برای کسانی نوشته شده است که هیچ تخصصی در فلسفه ندارند. در این کتاب سعی شده که از اصطلاحات فلسفی یا واژگان خاص دانشآموختگان فلسفه، که به غیر از آنها کسی از این مفاهیم سررشته ندارد، پرهیز شود.
این مقالات در فاصله زمانی دور از هم منتشر شدهاند، که در نگارش هرکدام از آنها نویسنده بر آن بوده تا به خواننده معرفی کند که اگزیستانسیالیسم چیست؟ و در برابر تهمتها و نارواییها، به دفاع از این فلسفه برخیزد. پس بدین ترتیب در بعضی جاها مطالب تکراریاند، اما به گونهای دیگر و شیوهای متفاوت البته در همین تکرار مطالب، متن کامل میشود. کسانی که با این فلسفه آشنا نیستند، میباید مطالعه خود را از رمانها، نمایشنامهها، و پژوهشهایی شروع کنند که در این باره وجود دارد.
به گفته مولف اثر، آسانترین راهها در فلسفه همانا مطالعه است چه درباره مکتب فلسفی چه خود فیلسوف، هر فیلسوفی که باشد. پس از آن است که شناختی از فیلسوف به دست خواهد آمد، اما اینکه مستقیماً به سراغ فیلسوف بروید، کار را سخت میکند. پس بهتر آن است که به سمت آشنایان، دوستان، همسایگان و کسانی بروید که با او حشر و نشر داشتند. در فلسفه، چهره به چهره شدن کوتاهترین راه ممکن بین تو و فیلسوف نیست و برای رابطه و آشنایی با فیلسوف باید از نردبانهای چوبی و عینک استفاده کنی تا بتوانی برای مدتی نگاهش کنی. این نردبانها و عینک همه آن چیزهایی است که درباره فیلسوف نوشته شده است.
بعد از آن میتوانی با پاهای خودت به سراغش بروی و با چشمان غیرمسلح با او در ارتباط باشی. همچنین سعی کن موانع ارتباط با او را از بین ببری، که اتفاقاً فیلسوف به دنبال این است که رابطهاش با شما تبدیل به دوستی و علاقه شود واز عناوینی همانند: شما، حضرتعالی یا فلسفهتان دوری جید و به لفظ تو برسد.
نویسنده در تمام این مقالات پیوسته میگوید که اگزیستانسیالیسم رویکردی جدی در فلسفه و ادبیات است که پیروان به قدر استطاعت خویش و تا جایی که فهم، صبر، و میزان مطالعه آنها یاری دهد، از آن بهره میبرند. در حالی که بیشتر آنها هنگامی که از اگزیستانسیالیسم چیزی بشنوند به گرانبهاترین مایملک زندگیشان دل میبندند، به وحشت میآفتند و تصور میکنند این چیز جدید دار و ندارشان را خواهد گرفت، چون که عقل، احساس، تعصب، و داوری اجتماعی و دینی آنها را نشانه رفته است. کسانی که فلسفه اگزیستانس را مطالعه میکنند یا به درک آن نایل شدهاند یا آن را سرمنشاء زندگی خویش قرار دادهاند، روی آرامش را نخواهند دید، زیرا تمام نیرو و احساس آنها را برمیانگیزاند و همه وظایف، صفات، نقصان، آرزوها و ترسهایشان را نمایان میسازد و در شیپور میدمد تا قیامتی برپا کند که دیگر بار، حس تنهایی و گمگشتگی را لمس کنی. پس به زمین نیاز خواهی داشت، تا قدمهایت را بر آن بگذاری و به خیابانهایش نظم بدهی تا جهتهای اصلی جهانی را که در آن زندگی میکنی بیابی.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «فلسفه اگزیستانس آرامشبخش نخواهد بود، برای اینکه هشدار میدهد: انسانیت چیست؟ آزادی چیست؟ آزادی مسئولیت است و انسان آزاد همانان انسان مسئولیتپذیر است، همچنین مسئولیت سنگین نخواهد بود و انسان از جایی که در آن مسئولیتی بر او تحمیل شود، کراهت دارد. به هوش باش! اگر کسی در برابر انسانها مسئول بود، در برابر انسانیت نیز مسئول خواهد بود.
من از خواننده ناآشنا با فلسفه میخواهم هنگامی که درباره فلسفه اگزیستانسیالیسم مطالعه میکند و معلوماتی را در این زمینه به دست میآورد، مثل کوره ذوب باشد تا بتواند مواد سخت و خشک را در آن ذوب کند. واقعاً فلسفه هم سخت است و هم خشک، و نیاز مبرم به موادی دارد تا آن را حل و ذوب کند. معلومات شما نیز نقش مسیلهای پنهاور را دارد که تمام کشتیها، چه چوبی چه آهنی حتی اگر ساخته دست فیلسوفان باشد، در آن شناور خواهد ماند.
باری، این کتاب را نوشتم چون لازم دیدم کتابهایی از این دست در مصر نوشته شود و سعی دارم که این کتاب (اگزیستانسیالیسم) با حروف درشت به چاپ برسد تا تمام نگاهها به او دوخته شود و فغانی باشد که به گوش همه برسد.
و در آخر...
این مقالات، کوششی جدی است برای نشان دادن مفهوم اگزیستانسیالیسم (اصالت وجود) و فقط یک اشاره است؛ اشاره کوچکی با انگشت به سوی قصری بزرگ و مجلل، در حالی که قصر همچنان بزرگ است وانگشت اشاره همچنان کوچک!»
کتاب «اگزیستانسیالیسمِ غربی از نگاه دیگری» نوشته انیس منصور به ترجمه هادی حزباوی با شمارگان هزار و 100 نسخه در 176 صفحه به بهای 12 هزار تومان از سوی انتشارات دنیای اقتصاد منتشر شده است.
نظر شما