چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۰
پنجاه و هفت سال از مرگ بوریس پاسترناک گذشت

رمان «دکتر ژیواگو» اثر بوریس پاسترناک روایتی تاثیرگذار از مواجه‌ ادبیات و سیاست است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- بوریس پاسترناک از نسل نویسندگانِ بزرگ روس در دوران اتحاد جماهیر شوروی است. او در کنار چهره‌های مهمی مانند آنا آخماتوا، میخائیل بولگاکف، اوسیپ ماندلشتام و تنی چند از دیگر نویسندگان و شاعران روس راوی روز‌های خفقان نظام برخواسته از انقلاب کمونیستی 1917 هستند. آن‌ها به هزینه‌های سنگین دهه‌ها ارعاب و خفقان را روایت کردند و اعتبار آن‌ها صرفا مایه‌ گرفته از رویکرد معترض‌شان نبود، مهم‌تر از مواضع انتقادی این نویسندگان و شاعران خلاقیت‌شان بود. بوریس پاسترناک به رمان «دکتر ژیواگو» در ایران شناخته شده است و دیگر آثار این نویسنده به دلائلی از جمله سانسور مجال انتشار در ایران پیدا نکرده است.
 
«دکتر ژیواگو» پنج‌بار به قلم، کامران بهمنی، علی‌اصغر خبره‌زاده، علی محیط، سروش حبیبی و یک ترجمه مشترک از داریوش شاهین و سوسن اردکانی به فارسی منتشر شده است. نام کتاب، اسم شخصیت اصل رمان است. دکتری که شاعری هم می‌کند. این روایت با وقوع انقلاب اکتبر 1917 آغاز می‌شود و سال‌های درگیری بلشویک‌ها و منوشویک‌ها و جریان‌های مختلف بر سر تصاحب قدرت را روایت می‌کند؛ پیرنگ اصلی داستان روایت عاشق شدن شخصیت اصلی داستان به دو زن است، روایتی سیاسی - عاشقانه که زیست اجتماعی و فردی روس‌ها در سال‌های انقلاب را پیش‌روی مخاطب می‌گذارد. سیل بنیان‌برافکن انقلاب زیست و روان دکتر ژیواگو را  متاثر می‌کند و...

بر اساس ایده‌ی این رمان، فیلم دیوید لین در سال 1965 فیلمی را می‌سازد. در سال ۲۰۰۵ هم در روسیه بر اساس اقتباسی از این اثر مهم ادبیات جهان سریالی ساخته شد. نوشتن کتاب در سال ۱۹۵۶ پایان یافت ولی به دلیل مخالفت با سیاست رسمی شوروی در آن سال‌ها اجازه نشر در این کشور را نیافت. در سال ۱۹۵۷ ناشری ایتالیای آن را در ایتالیا چاپ کرد. کتاب عاقبت در سال ۱۹۸۸ در روسیه به چاپ رسید.



 
چاپ دوم این کتاب در 840 صفحه، شمارگان 500 نسخه و به‌بهای 50 هزار تومان توسط نشر نگاه منتشر شد. این کتاب از 17 بخش به نام‌های «بخش‌اول: قطار سریع‌السیر ساعت پنج»، «بخش دوم: دخترکی از محیطی دیگر»، «بخش سوم: درخت کریسمس در خانه «سونتیتسکی‌‌ها»، «بخش چهارم: وعده‌ها فرا می‌رسند»، «بخش پنجم: وداع با گذشته»، «بخش ششم: توقف در مسکو»، «بخش هفتم: سفر»، «بخش هشتم: ورود»، «بخش نهم: واریکینو»، «بخش دهم: در شاهراه»، «بخش یازدهم: چریک جنگل‌ها»، «بخش دوازدهم: درخت بادامک یخ‌زده»، «بخش سیزدهم: روبه‌روی مجسمه‌خانه»، «بخش چهاردهم: بازگشت به واریکینو»،‌ «بخش پانزدهم: پایان»، «بخش شانزدهم: سرانجام» و «بخش هفدهم: اشعار یوری ژیواگو » تشکیل شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «آن‌ها می‌رفتند، همچنان می‌رفتند، و هنگامی که سرود ماتم قطع می‌شد، مانند این بود که در طول مسیرشان صدای پاها، اسب‌ها و وزش باد شنیده می‌شود.

رهگذران کنار می‌رفتند تا راه را بر مشایعت‌کنندگان باز کنند، تاج‌گل‌ها را می‌شمردند و علامت صلیب می‌کشیدند، کنجکاوان به این گروه می‌پیوستند و می‌پرسیدند: «که را به خاک می‌سپارند؟» جواب می‌شنیدند: «ژیواگو» ـ درست، ثواب دارد، برای این مرد دعایی بکنیم ـ مرد نیست، زن است ـ چه فرق می‌کند. خدا بیامرزدش. مراسم خوبی است.

آخرین لحظه‌ها به سرعت می‌گذشت ـ لحظه‌ها بودند حساس و بازنگشتنی. «زمین خدا و آنچه را که در بردارد، جهان و تمام موجوداتش.» کشیش، با دست علامت صلیب رسم کرد و یک مشت خاک بر «ماریانیکلایونا» پاشید. سرود «با ارواح پاکان» را خواندند. بعد حرکت غیرارادی و شتاب‌آمیز شروع شد. درِ تابوت را بستند، میخ کوبیدند و در قبر گذاشتند.» بارانی از خاک و کلوخ بر تابوت بارید و صدایی مانند طبل برخاست و در آن واحد با چهار بیلچه آن را پوشانیدند. تپه کوچکی درست شد. پسر بچه‌ای ده‌ساله از تپه بالا رفت.»

«دکتر ژیواگو»، شاهکار بوریس پاسترناک برنده جایزه ادبی نوبل، یکی از مهمترین بیانیه‌ها علیه حکومت‌های توتالیتر، تمامیت‌خواه و ایدئولوژیک است. بوریس پاسترناک سه سال بعد از انتشار این کتاب، یعنی در سال 1960 بر اثر سرطان ریه درگذشت. او در سال 1958 برنده جایزه نوبل شد اما از ترس ترد شدن از کشورش از گرفتن جایزه نوبل خودداری کرد.

از دیگر آثار این نویسنده که به فارسی ترجمه شده است، می‌توان به کتاب «زندگی خواهر من است: شعر و نقد شعر بوریس پاتسرناک» با ترجمه فرشته ساری که توسط نشر چشمه و نشر دیباچه منتشر شده اشاره کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها