رودی مته، تاریخنگار عصر صفویه درباره حضور ایرانشناسان در ایران گفت: امیدوارم فضای تحقیقات در دوره جدید به شکلی شود که بتوان درباره تمدن کهن ایرانی به راحتی پژوهش کرد و دولت بداند که همه ما جاسوس نیستیم، ایرانشناس هستیم.
مته با اشاره به فراز و نشیب ایرانشناسی گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روابط ایران و امریکا منقلب شد و همکاری میان نهادهای امریکایی و دانشگاهی تعطیل شد. این تعطیلی و وقفه لطمه شدیدی به تحقیقات ایرانشناسی وارد کرد. مشکلاتی که در این میان رخ داد، نیز باعث شد که تبادل علم میان دو کشور مختل شود و ایرانشناسان نتوانند به راحتی به ایران بیایند و در بعضی رشتهها مانند مردمشناسی تقریبا بدون تحقیقات میدانی امکانپذیر نبود.
وی افزود: وقتی رفت و آمد ایرانشناسان امریکایی به ایران مشکل و حتی گاه بسیار دشوار شد، نسل جدید ایرانشناسان نیز با مشکل آموزش و یادگیری زبان فارسی مواجه شدند و برای همین در راستای یادگیری زبان فارسی به تاجیکستان رفتند تا این مشکل قدری رفع شود.
مولف کتاب «زوال صفویه و سقوط اصفهان» ادامه داد: اگرچه مشکلات حضور ایرانشناسان که تا به امروز نیز وجود دارد باعث نشده که میراث ایران اسلامی تبلور و اهمیتش را از دست بدهد و این حوزه با همه مشکلات آن به شکل غریزی و ارتباطات انسانی ادامه پیدا کرده است، ارتباطاتی که با ایمیل(رایانامه) تسهیل شده و به این وسیله از استمرار برخوردار شده است.
مته با اشاره به رونق شیعهشناسی اظهار کرد: پیروزی انقلاب اسلامی از سویی باعث شد که تحقیقات ایرانشناسی در رابطه با شیعهشناسی گسترش پیدا کند، در حالی که تا پیش از آن کتابهای بسیار اندکی در این حیطه وجود داشت. اما این رشته بعد از انقلاب رونق پیدا کرد و در این میان محققانی مانند حامد الگار تحقیقات مفیدی انجام دادند.
وی افزود: به نظرم پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحقیقات ایرانشناسی دگرگون شد و نه تنها خودش را حفظ کرد، بلکه به لحاظ کمیت و کیفیت متحول شد و روش تحقیق نیز تا حدودی تغییر پیدا کرد. در این میان هنوز هم به ایران به عنوان یک کشور منحصر به فرد که تاریخ آن از باستان (ماد و هخامنشی) تا به امروز ادامه داشته، نگریسته میشود.
مته درباره تحقیقات ایرانشناسی در نهادها و انجمنها گفت: ما به ایران بهعنوان یک کشور که با دنیای مجاور در ارتباط هست، نگاه میکنیم، ایرانی که قسمتی از یک قلمرو وسیع است و در یک قالب بزرگتر شده و میتوان گفت ایران در روابط با دنیا پیشرفت کرده و پدیده بسیار مهمی است که میتوان ایران را مکررا به عنوان یک قلمروی بزرگتر با کشورهای دیگر مقایسه کنیم. در این میان در امریکا انجمنها و نهادهای خصوصی در رابطه با تحقیقات ایرانشناسی شکل گرفته که میتوان به یکی از مهمترین آنها (انجمن مطالعات جوامع فارسیزبان) که از سوی سعید امیرارجمند تاسیس شده، اشاره کرد که به تحقیقات ایرانشناسی با توجه به هندوستان، افغانستان، تاجیکستان و ایران نگاه میکند. در این انجمن مرزهای قدیمی محو شده و هدفش این است که ایران بهعنوان قسمتی از فلات ایران مورد تحقیق و پژوهش قرار بگیرد، قلمروی وسیعی که باید آن را کشف کرد.
وی افزود: از طرفی تحقیقات ایرانشناسی از سوی استادانی که قبلا با ایران سروکار داشتند، در امریکا ادامه و استمرار یافته است. با پیروزی انقلاب اسلامی در تحقیقات این استادان وقفهای ایجاد و مشکلاتی باعث شد که نتوانند به پژوهشهای ایرانشناسی خود ادامه دهند. آنها بعد از مدتی دوباره فعال شدند. البته در این میان سیاستهای آمریکا نیز سهم زیادی داشته است. یکی از این استادان، جان وودز است که در دانشگاه شیکاگو بنیانگذار تحقیقات صفویهشناسی شد و در این میان برخی از دانشجویان او از جمله هوشنگ شهابی تحقیقات بسیار خوبی را در حوزه امور اجتماعی و فرهنگی ایران انجام دادند.
مولف کتاب «پژوهشهای پولی و مالی ایران از صفویه تا قاجار» ادامه داد: اما باید گفت یکی از بزرگترین شاگردان وودز، عباس امانت است که کرسی قاجارشناسی را در آمریکا تاسیس کرد و کارهای عظیمی انجام داد و با شاگردانش توانست به تحقیقات مفیدی در حوزه قاجار دست یابد. در این میان احمد کریمیحکاک نیز در دانشگاه مریلند در حوزه ادبیات فارسی شروع به تحقیق و پژوهش کرد. از آن طرف عباس میلانی و برادرش در دانشگاه فلوریدا شروع به فعالیت کردند و کانون تحقیقات ایرانی تاریخ معاصر را بهوجود آورد و در همین زمینه نیز کتابهایی را منتشر کرد که بعضی از این آثار در ایران نیز ترجمه شده است. همینجا باید یادآوری کنم که موضوع انقلاب یک سوژه تحقیقاتی شد و در میان ایرانشناسان نیز پژوهشهای بسیاری در رابطه با آن صورت گرفت.
مته اظهار کرد: در این میان باید به نسل دوم ایرانیانی که والدینشان به آمریکا آمدند، اشاره کرد که رویکرد تحقیقات ایرانشناسی آنها شگفتانگیز است. افرادی که بخشی از آنها شاگردان افرادی مانند عباس امانت بودند و در جاهای مختلف تحقیقاتی استخدام شدند و بسیار هم فعالند، اگرچه آنها فارسیزبان نیستند در آمریکا به دنیا آمدند و با زبان انگلیسی در آستانه 18 سالگی به ریشه خود برمیگردند و به جستجوی این ریشهها میپردازند. این جستجو باعث شده که آنها کتابهای متعددی درباره هویت ایرانی تالیف کنند که در این تالیفات به پرسشهایی چون (ایران چه موقع وطن شده و چه تفسیر و مشخصاتی دارد) پرداختند.
وی ادامه داد: ضمن اینکه باید گفت روش تحقیق آنها با تحقیقات ایرانی قدری متفاوت است. به نظرم در اینجا به ایران به عنوان یک مرکز فرهنگی و شکوفایی آن بدون انقطاع نگاه میکنند که مسیر آن از هخامنشی تا به امروز ادامه داشته است و در این میان اگر انقطاعی وجود دارد، تقصیر بیگانگان است که برخی این انقطاع را تقصیر مغولان، عربها، افغانها و در تاریخ معاصر انگلیس و آمریکا میدانند اما نسل دوم ایرانشناسان ساکن آمریکا این الگوها را رها کردند و به ایران به عنوان یک وطن و مامن وطنپرستی که تحولات آن از باستان تا به امروز همبستگی ندارد، نگاه میکنند.
این ایرانشناس افزود: این جستجوی ریشهها و نگاه به ایران به عنوان وطن باعث شده تحقیقات بسیار جالبی منتشر شود در این میان میتوان به کتاب رضا ضیاءابراهیمی که بهنظرم یک شاهکار است، اشاره کرد. این کتاب به مساله هویت ایرانی و آریایی میپردازد و در تلاش است که مفهوم آریایی را تفهیم کند و یک نمونه از تحقیقات جدیدی است که انجام شده است.
این محقق عصر صفویه با اشاره به پیدایش بنیادهای خیریه در میان ایرانیان ساکن آمریکا بیان کرد: ایرانیان از گذشتههای دور با مفهوم خیریه آشنایی داشتند و این مفهوم با اصطلاح وقف در تاریخ اسلام وجود داشته و در تاریخ معاصر ایران نیز نهادهای خیریه کارکردهای خاص خودشان را داشتهاند اما این نهادهای خیریه در آمریکا یک مفهوم دیگری نیز دارد و جمعیت ایرانیان مقیم آمریکا که برخی از آنها بسیار موفق و پولدار هستند و تا یکی دو دهه پیش اصلا دست و دلباز نبودند و چندان اعتقادی نیز به صرف پول در پژوهشهای علمی نداشتند در حال حاضر به عادات و رسوم آمریکایی روی خوش نشان دادند و دریافتهاند که صرف پول در نهادهای خیریه تنها به نفع آمریکا نیست بلکه به نفع جمعیت ایران نیز هست و این پولها به سوی عربها نمیرود و با این نگاه جمعیت ثروتمند ایرانیان مقیم آمریکا پولهای هنگفتی را به سمت دانشگاهها و کرسیهای ایرانشناسی روانه کردهاند.
مته افزود: آنها میدانند که سرمایهگذاری با ارزش و پرسودی را انجام دادهاند که میتواند تحقیقات مفیدی را در رابطه با ایرانشناسی انجام دهد. تحقیقاتی که وابسته به بخش خصوصی است و برخلاف یارانه دولتی اعراب و ترکها که فرد محقق را مزدور خود مینامند و گاه نیز در تحقیقات اعمال نفوذ میکنند. اما در تحقیقات ایرانشناسی وابسته به نهادهای خیریه چنین نگاهی کمتر وجود دارد و محقق شخصیت خود را حفظ میکند و کیفیت تحقیقها نیز بهتر است و تقریبا خط قرمزی وجود ندارد.
وی با اشاره به برخی نهادهای خصوصی فعال در حوزه ایرانشناسی ادامه داد: ایرانیان آرام آرام به این مرحله رسیدند که باید با حمایت و پشتیبانی مالی نهادهای ایرانشناسی در دانشگاههای امریکا را فعال کنند. در حال حاضر نهادهای تحقیقاتی در رابطه با ایرانشناسی در دانشگاهها امریکا فعال شده است. برای مثال الهه میرجلالیامیدیار در دانشگاه مریلند فعالیتهایی را در این حوزه انجام میدهد، در مرکز مطالعات ایرانی سموئل جردن، با مدیریت تورج دریایی فعالیتهای باستانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا انجام میشود. از طرفی خاندان مصوررحمانی نیز تحقیقاتی را در حوزه خلیجفارس در دانشگاه پرینستون فعال کردند که این مرکز تحقیقاتی بسیار مجهز است.
این صفویهشناس ادامه داد: مرکز پورداوود در دانشگاه یو سی ال ای تشکیل شده که جمعیت فعال آن بسیار زیاد است حتی در اوکلاهما که یک نقطه دورافتاده از آمریکاست خانواده فرزانه یک مرکز ایرانشناسی ایجاد کردند که بسیار پویا و فعال است. این امکانات وسیع و بچههای با استعداد، شاگردان و دانشجویان با لیاقتی تربیت خواهد کرد که منجر به انتشار کتاب و ایجاد گردهمایی مفید در رابطه با ایران شد.
مته درباره چشمانداز ایرانشناسی در آمریکا گفت: به آینده که نگاه میکنم قابل پیشبینی است که با افق درخشان و روشنی در ایرانشناسی روبهرو هستیم اما به شرطی که رئیس جمهور حال حاضر امریکا کنار برود و امکانات بیشتر و محدودیت ورود ایرانیان به آمریکا برداشته شود، از طرفی فضای عمومی در ایران بهتر و امکانات بیشتر شود و این نگاه مثبت ایجاد شود که ما ایرانشناس هستیم و جاسوس نیستیم و شک و گمان بد به ما کاهش پیدا کند و سیاستمداران بدانند که علاقه ما به تحقیقات درباره میراث کهن یک کشور است که باعث میشود بسیاری از دشواریها را تحمل کنیم و به علاقهمندی به تحقیق درباره ایران بپردازیم، ایرانی که آینده درخشان و روشنی در پیش خواهد داشت.
نظر شما