پروفسور دکتر ایلبر اورتایلی در نشست «جایگاه استانبول در تاریخ جهان» گفت:اگر شخصی با زبان فارسی آشنا نباشد، نمیتواند ادبیات ترکیه را درک کند. دروره عثمانی، قرن زبان فارسی بوده است. در این دوره در دربارهای عثمانی به زبان فارسی صحبت میکردند و اشعار فارسی دیوارهای کاخها و مساجد امپراتوری را مزین میکردند. در گذشته اشخاص برای نشان دادن سطح روشفکری خود گلستان و بوستان را میخواندند.
رئیس سابق موزه کاخ توپقاپی با بینظیر خواندن معماری استانبول گفت: پنج دوره معماری را میتوان در بناهای استانبول دید. نخستین دوره، سبک دوران باستان متاخر است که بهترین نمونه آن کلیسای ایاصوفیه است که اکنون به موزه تبدیل شده است. دوره بعد، سبک معماری بیزانسی در استانبول رواج یافت که شکوه کمتری نسبت به دوران باستان متاخر داشت. دوره سوم، پس از فتح استانبول و آغاز حکومت ترکها آغاز شد که این دوره را میتوان در سبک «معمار سینان» خلاصه کرد. دوره چهارم، سبک باروک عثمانی در معماری بناهای استانبول جلوهگر میشود و در دوره پنجم هم شاهد سبک نئوکلاسیک معماری هستیم.
وی در ادامه گفت: ما برای درک تمام معماریها باید فرهنگ خواستگاه آنها را درک کنیم. زیرا از قرن شانزدهم به بعد در استانبول معماران اتریشی، فرانسوی، ارمنی، ایتالیایی و یهودی زیادی فعالیت میکردند. برای درک سبک این معماران باید با فرهنگ آنها آشنا باشیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه گالاتاسرای در ادامه سخنانش به تنوع نژادی موجود در امپراتوری عثمانی اشاره کرده و گفت: در سالهای آخر امپراتوری عثمانی جمعیت استانبول نزدیک یک میلیون نفر بود که دویست هزار نفر آن رومی، صد هزار نفر ارمنی و صد هزار یهودی بودند. همین تنوع نژادی باعث تنوع فرهنگی و غنای زبانی و ادبیاتی آنها نیز میشد. اما استانبول امروزه با از دست دادن تنوع قومی خود، غنای فرهنگیاش را نیز از دست داده است.
اورتایلی با اشاره به برجستگی فرهنگ ایرانی در قرن نوزدهم در استانبول گفت: ایرانیان در قرن نوزدهم در استانبول صاحب مدرسه، روزنامه و محافل خاص خودشان بودند. اما پس از مدتی در فرهنگ آن زمان ترکیه ذوب شده و از اصالتشان دور شدند. در قرن بیستم با کوچ جمعیتی دیگر از ایران به ترکیه این فرهنگ جان دوباره گرفت. ایرانیها با تمدن و فرهنگشان باعث غنای فرهنگی ترکیه شده و ایران را به جوانان ترک آشنا کردند.
رئیس سابق موزه کاخ توپقاپی با تاکید بر اهمیت گردشگری فرهنگی گفت: آشنایی با فرهنگ کشورها از دو طریق بازدید و سفر و دیگر ترجمه میسر است. هرچه آثار بیشتر از دو زبان ترجمه شود، مردم نیز بیشتر به فرهنگ یکدیگر آشنا میشوند. تا سال 1940 در ترکیه ایرانشناسهای برجستهای چون نجاتی لوگال، عبدالباقی گلپنارلی و عدنان صادق ارزی و ملیحه انبارجیاغلو فعالیت میکردند. پس از درگذشت این افراد برای دورهای این رشته آنطور که باید در ترکیه مورد توجه قرار نگرفت. اما نسل جوان در حال احیای رشته ایرانشناسی است.
وی در ادامه سخنانش گفت: جایگاه زبان فارسی برای ترکها برابر جایگاه زبان یونانی برای اروپاییان است. زبان و فرهنگ فارسی همواره برای ترکها راهگشا و آموزنده بوده است.ترکها دین اسلام، معماری و ادبیات را از ایران آموختند. حتی شمنیسم که دین پیشین مردم ترک بود نیز تحت تاثیر ادیان باستانی ایران بوده است.
اوتایلی با اشاره تاثیرپذیری بالای زبان ترکی از زبان فارسی گفت: نزدیک چهل درصد زبان ترکی متشکل از کلمههای فارسی است. ما بسیاری از کلمههای عربی را از زبان فارسی گرفتهایم. اگر شخصی با زبان فارسی آشنا نباشد، نمیتواند ادبیات ترکیه را درک کند. قرن هجدهم در عثمانی، قرن زبان فارسی بوده است. در این دوره در دربارهای عثمانی به زبان فارسی صحبت میکردند و اشعار فارسی دیوارهای کاخها و مساجد امپراتوری را مزین میکردند. در گذشته اشخاص برای نشان دادن سطح روشفکری خود گلستان و بوستان را میخواندند.
رئیس سابق موزه کاخ توپقاپی با اشاره به اهمیت شعر فارسی در ترکیه گفت: آهنگین بودن شعر فارسی، ترکها را به شعر علاقهمند کرد. ما در ادبیات دیوانیمان تماماً از شاعران ایرانی تقلید کردهایم و در گذشته اگر کسی با شعر فارسی آشنا نبود، یعنی شعر ترکی را نمیدانست. بهترین شارحان فارسی، ترک بودندهاند. شرحی که سودی بوسنوی بر حافظ نوشته، حتی در ایران نیز ترجمه و مورد استفاده قرار گرفته است.
سیاُمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «یک کتاب بیشتر بخوانیم» از 13 تا 23 اردیبهشت در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب برگزار میشود. مجموعه شهر آفتاب در اتوبان خلیج فارس، روبه روی حرم مطهر امام خمینی (ره) قرار دارد.
نظر شما