رضا ماحوزی با کتاب «زیبایی در اندیشه سنتگرایان» به بازار نشر کتاب آمده است. در این کتاب تلاش میشود به پرسشهایی که منتقدان سنتگرایی یا دانشجویان علاقهمند به فلسفه هنر در مقابل سنتگرایان قرار میدهند پاسخ داده شود.
به گفته مولف اثر در مقدمه کتاب، فهم تقریر و تحلیل سنتگرایان معاصر از زیبایی طبیعی و زیبای هنری و نقشی که هنر سنتی باید در جهان معاصر ایفا کند مستلزم فهم اندیشه فلسفی و تاریخیای است که نه تنها خود جریان سنتگرایی برای آن قوام یافته است بلکه سنتگرایان از زاویه آن به نقد دنیای جدید و تبیین نقش بنیادی هنر در گذر از این دنیای دور افتاده از سنت و گرفتار آمده در عصر تاریکی همت میگمارند؛ اما آیا برکنار از معرفی متافیزیک و هنر سنتی در چارچوب این زمینه و زمانه تاریخی از مجرای معرفی خود نقد جریان حاکم بر قرن بیستم و بیست و یکم، سنتگرایان در جهان معاصر ـ که انواع دیدگاهها هنری و فلسفههای هنر را به چشم دیده و تجربه کرده و برمبنای آنها فرهنگ و تمدن جدید را پایهریزی کرده است ـ سخنی جدی درباره هنر و ارزش هنری و حتی زیباشناختی آثار هنری برای گفتن دارند یا خیر؟ و اینکه اساساً سخن و ادعای سنتگرایان در این حوزه چیست و چرا زیبایی طبیعی و هنری در این سطح گسترده مورد توجه آنان واقع شده و چنین موضوعی چه جایگاهی در گذر از دوره مدرن یا همان عصر تاریکی به عصر احیای متافیزیک سنت یا همان عصر آتی دارد؟
متناسب با پرسش اخیر، آیا در روزگاری که برخی از مدعیان بازگشت به سنت یا برخی از ایدئولوژیهای انقلابی خواستار استفاده ابزاری از هنر برای بیان سریعتر و انتقال راحتتر آموزههای فکری خویش هستند، سنتگرایان معاصر نیز به هنر در موضعی تاریخی و بهمثابه ابزاری برای گذر از عصر مدرن و مصائب و معضلات فکری و مادی آن توجه کردهاند یا آنکه هنر برای این گروه ارزشی مستقل و برتر از وجهه کاربردی و ابزرای آن برای بیان اهداف ایدئولوژیک یا حتی ارزشهای اخلاقی عقلانی دارد؟ و آیا معرفی وظایفی مشخص برای هنر و هنرمند، اصل خلاقیت هنری هنرمندان و تفاوت و تنوع آثار هنری آنها را تحتشعاع قرار میدهد و در نهایت، تولیداتی مشابه عرضه میدارد؟ به بیان دیگر، آیا طرح هنر در مقایسه با حقیقت فلسفی یا همان متافیزیک نست، حوزه خیال را به حوزه عقل فرومیکاهد و هنر را به مثابه کینزکی در خدمت عقل و اخلاق و مفاهیم و ارزشهای آن بکار میگیرد؟
حال برکنار از پرسشهای فوق میتوان این را نیز پرسید که آیا در دورهای که عموم بشریت و جوامع از فهم متافیزیک موردنظر سنتگرایان عاجزند، باز هم میتوان اثر هنری سنتی و برتر از آن، اثر هنری قدسی تولید کرد و اگر آری، جایگاه اثر هنری تولید شده در جامعه مخاطبان چگونه خواهد بود؟
نویسنده اثر یادآور میشود، در این کتاب تلاش میشود این پرسشها و پرسشهای دیگری که منتقدان سنتگرایی یا دانشجویان علاقهمند به فلسفه هنر در مقابل سنتگرایان قرار میدهند طرح شده و پاسخ سنتگرایان به این پرسشها را ببینیم. باید توجه داشت که اینگونه بررسی مقتضای اندیشه سنتگرایی در عصر حاضر نیز هست زیرا به عقیده این جماعتِ منتقد عصر مدرن و مظاهر مادی و معنوی آن، اساساً انسانهای جدید به دلیل غلبه برخی از مبانی معرفتی و حتی به اقتضای دوره تاریخیای که در آن بسر میبرند، نمیتوانند بهسادگی متافیزیک سنت را فهم کنند. بنابراین تبیین ادعای اصلی سنتگرایی از طریق نقد دوران جدید و مؤلفههای آن و تشریح گزینههای بدیل مطلوب سنتگرایان از زبان آشنایان به حقیقت قدسی میتواند نقیصه مذکور در عصر فعلی را جبران کند.
حال به این دلیل که زیبایی در اندیشه سنتگرایان رکن اساسی و مکمل این سنت متافیزیکی است، بنابراین برای فهم فلسفه زیبایی و هنر در این چارچوب، نخست باید ارکان این متافیزیک بهدقت تشریح شود و سپس نسبت زیبایی طبیعی و هنری با این نظام معرفتی و وودی تبیین شود. به این منظور، پس از معرفی اجمالی عصر حاضر و سنتگرایان سرشناس، مفهوم سنت و ارکان متافیزیکی آن تشریح شده و در ادامه مسائل و پرسشهایی که پیشتر مطرح شد بهگونهای تحلیلی در فصل مربوط به زیبایی طبیعی و هنری بررسی شده است.
کتاب «زیبایی در اندیشه سنتگرایان» نوشته رضا ماحوزی با شمارگان 100 نسخه در 139 صفحه به بهای 95 هزار ریال از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
نظر شما