کتاب «در دام داعش» (دولت اسلامی یا عقبگرد تاریخ) تالیف پییرژان لوییزار و ترجمه ویدا سامعی با تکیه بر روایتهای تاریخی تلاش میکند تا شرح دهد که چرا امروز به دام داعش افتادهایم.
کتاب در شش فصل با این عناوین «ظهور دولت اسلامی»، «از سایکس - پیکو تا یعقوبیه: عقبگرد تاریخ»، «عراق، دولت در مقابل جامعه»، «حکومت سوریه در دام مذهبگرایی»، «آیا خاورمیانه دارد زیر و رو میشود» و «تله داعش» سامان یافته است.
تخلیه محلههای بغداد از شهروندان سُنی
«پیشگفتار» کتاب اشاره به محلههای سنینشین و شیعهنشین بغداد دارد که در سطوری از آن آمده است: «در بغداد، شیعیان هم بهاندازه سنیها حضور داشتند و این هم زیستی، تا قبل از سال 2013، موجب شده بود جامعه عراق در مغاک جهنم نغلتد. این جهنم با حوادث غمباری پا گرفته بود و جنگ عراق و ایران (1980 ـ 1988) اولین حادثه بود. جنگهای مذهبی سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم ـ که نتیجه مستقیم اشغال عراق به دست امریکا در سال 2003 است ـ به پاکسازی مذهبی منتهی شد و، در نتیجه آن، محلههای فراوانی در بغداد از شهروندان سنی تخلیه شدند. این جریان به قیمت جان هزاران نفر تمام شد و شیعیان توانستند سنیها را بیرون کنند و، همزمان با ناپدیدشدن محلات سنی ـ شیعهنشین، بغداد به شهری با اکثریت شیعه تبدیل شد.» (ص 16)
فصل نخست «ظهور دولت اسلامی» به نقش نفت در استانهای نفتخیز عراق در حملات داعش پرداخته و آورده است: «از مشهورترین مناطقی که مورد بحث میان داعش و کردها بود میتوان به کرکوک و شهر سنتا اشاره کرد که منطقهای با شرایط ویژه و غنی از نفت است و چند قبیله را در برمیگیرد. میدانیم که نیروهای داعش روزهای یازدهم و دوازدهم ژوئن 2014 وارد شهر کرکوک و در خیابانهای این شهر مستقر شدند. با این حال، در قالب معاملهای با کردها، بلافاصله و پس از اخطار پیشمرگهها از این شهر خارج شدند.
در عوض، در استان استراتژیک دیاله، که در غرب بغداد واقع شده، نیروهای داعش در ماه ژوئن ابتدا بهشکلی بسیار همهگیر و سریع در استان پیشروی میکنند و به نزدیکی بغداد میرسند. اما مجبور میشوند نقاط فتحشده خود را، آن هم در مناطقی که عمدتا سنینشین نیستند، بلافاصله ترک کنند. یکی از علتهای این امر به هم خوردن قواعد بازی بزرگ قومیتگرایی در عراق بود. دیگر رهبران کرد، بهویژه در مناطقی مانند سلیمانیه که پایگاه جلال طالبانی و رقیب حزب دموکراتیک کردستان بهرهبری بارزانی است، با دولت بغداد پیمان بستند تا مانع اشغال این استان شوند. این امر به اتحاد کردها و دولت اسلامی پایان داد و به این ترتیب داعش مجبور شد تنها به مناطقی که عمدتا سنینشین هستند اکتفا بکند.» (ص 25)
استفاده ابزاری داعش از تاریخ
«از سایکس - پیکو تا یعقوبیه: عقبگرد تاریخ» در فصل دوم به ریشهیابی دلایل تاریخی ظهور داعش اختصاص دارد. به طوری که مولف درباره چکونگی شکلگیری خاورمیانه مینویسد: «اولین عکسها از مانور داعش در دهم ژوئن 2014 و با تیتر «شکستن مرزهای سایکس ـ پیکو» منتشر شدهاند این عنوان طعنه به پیمانی است که در سال 1916 میان بریتانیا و فرانسه به امضا رسید و بهموجب آن خاورمیانه، پس از پایان جنگ جهانی اول، میان این دو کشور تقسیم شد. این نمایش پککردن یا شکستن مرز عراق و سوریه، که داعش در منطقه یعقوبیه اجرا کرد، نقطه عطفی در سیاست خارجی این گروه است. میتوان از آن بهعنوان یک اقدام برنامهریزی شده نام برد و، به این ترتیب، داعش از بخش مهمی از تاریخ خاورمیانه بهنفع خود بهره برد و با استفاده ابزاری از این تاریخ بهطور سمبلیک خود را عامل شکستن این مرزها معرفی کرد ـ تاریخی که با پایان عمر امپراتوری عثمانی و تشکیل دولتهای عرب در منطقه، آن هم تحتتکفل کشورهای اروپایی، همراه بود.» (ص 36)
در همین مجال بعضی محققان درباره نفی تاثیر قرارداد سایکس پیکو میگویند: «برخی از بازیگران سیاسی بینالمللی معتقدند پیمان سایکس ـ پیکو و خیانت قدرتهای متحد فاصله تاریخی زیادی با زمان ما دارند و اگر امروز منطقه در معرض خطر سقوط یا فروپاشی قرار دارد، به این معاده مربوط نمیشود، بلکه شرایط امروز منطقه ناشی از زوال اقتدار و اختلافهای حلنشدنی در داخل کشورهای این منطقه است.» (ص48)
برکناری الجواهری، شاعر عراقی به بهانه ملیت
عنوان فصل سوم «عراق، دولت در مقابل جامعه» است که به بعضی نگاههای تبعیضآمیز روسا و تئوریسینهای عراق اشاره میکند که منجر به روی دادن برخی وقایع شد. از جمله در رابطه با ایجاد دو نوع ملیت میخوانیم: «بهوجود آمدن دو نوع گواهینامه ملیت عراقی بود که با نامهای گواهی الف و گواهی ب شناخته میشد. گواهی الف براساس ملیت عراقی و انتساب به عثمانی تعریف میشد و حتی برای سانی که در خاک عراق به دنیا نیامده بودند اما شامل این دو ویژگی بودند صدق میکرد. این مساله شیعیان را در بر نمیگرفت. گواهی ب انتساب به ایران را نشان میداد که دردسرهای زیادی با خود داشت. این مساله دو نوع ملیت باعث مشکلات فراوان شده بود. اینگونه بود که ساطع الحصری، وزیر وقت اطلاعات، در سال 1928 یک شاعر بزرگ و استادی مانند محمدمهدی الجواهری را با این بهانه که یک عراقی واقعی نیست از سمت خود برکنار کرد. الجواهری هیچ خانوادهای در خارج از عراق نداشت و چندین نسل از اجدادش در عراق به دنیا آمده و زیسته بودند، اما ساطع الحصری، که تئوریسین ملیت عرب در عراق بود، خود در یمن به دنیا آمده بود و تا قبل از دریافت ملیت عراقی ملیت سوری داشت.» (ص54)
«حکومت سوریه در دام مذهبگرایی» در فصل چهارم دنبال شده که به بررسی برخی سیاستهای حافظ اسد و پسرش اختصاص دارد. در این مجال با اشاره به ادامه سیاست حافظ اسد در برخورد با جامعه سنی سوریه آمده است: «حافظ اسد، با استفاده از مدل اسلام وراثتی امپراتوری عثمانی و همچنین گوشهچشمی به نظام مدیریت ناصر بر الازهر و محافل اِخوانی صوفی، خیلی زود از گفتمان لائیک که یکی از اصول بعث بود فاصله میگیرد و با استفاده از هر موقعیت احترام خود را به زیرساختهای اسلام سنی به نمایش میگذارد و آزادیهایی را نیز برای این مؤسسهها فراهم میکند. از مهمترین مؤسسههای رسمی اسلام در سوریه میتوان به بنیاد اسلامی ابو النور ـ که مفتی جمهوری و وزیر وقت وقف سوریه ریاست آن را برعهده داشت (و همچنین مؤسسه معتبر العقائد و الأدیان وابسته به دانشکده شریعت در دمشق ـ که در آن زمان فرصت تربیت امام جماعتهای بسیاری، بهخصوص امام جماعتهای اروپایی، را یافته بود) اشاره کرد.
حتی میبینیم که حافظ اسد یک چهره سنی در لفافه را از خود نشان میدهد و به مسجد بنیامیه میرود تا در نماز و دعا شرکت کند، در حالی که این اقدام کاملا با فرهنگ و سنتهای علویها بیگانه بود. رژیم بعثی سوریه تا مدتها در برابر جامعه اکثریت سنی این کشور سیاست مختلطی (از اغوای فرقهای و اتحاد تجاری و دادو ستدی براساس وفاداری) را به اجرا میگذاشت و جذب کردن این بخش از جامعه سنی بهخوبی توضیح میدهد که چرا حتی امروز هم بخش قابل توجهی از جامعه شهری سنی مرفه این کشور به حمایت از بشار اسد ادامه میدهند.» (ص 85)
شهرت ترکیه به خودبرتربینی و خودخواهی سیاسی
فصل پنجم با عنوان «آیا خاورمیانه دارد زیر و رو میشود» سراغ ترکیه و حزب عدالت و توسعه رفته و در این میان نیم نگاهی به نوع برخورد این کشور با پدیده داعش دارد. «رهبران حزب عدالت و توسعه، حزب حاکم ترکیه، گمان میکردند میتوانند بحرانهای مذهبی دنیای عرب را با تکیه بر ویژگی سنیبودن بهنفع خود به خدمت بگیرند و امپراتوری خود را گسترش بدهند. اما حالا این بحران از مرزها گذشته و حتی وارد خاک ترکیه نیز شده است و دولت اسلامی از این باز بودن مرزها استفاده میکند. داعش ترکیه را از بخش مهم پایگاه محلی، یعنی اکثریت اعراب سنی عراق و سنیهای سوریه، محروم کرده است. از سوی دیگر، کودتای ژنرال السیسی در مصر به امید رهبری مسلمانان سنی که آنکارا را از دیرباز در خیال میپروراند پایان داد. ترکیه که در منطقه به خودبرتربینی و خودخواهی سیاسی معروف بود حالا حتی توانایی گفتوگو با جوامع عرب منطقه را نیز از دست داده است. از همین جاست که عقبگرد دیپلماسی ترکیه را ـ هرچند با سیاست سالهای پایانی قرن بیستم فاصله دارد ـ میتوان فهمید.» (ص 111)
«تله داعش» در فصل ششم گنجانده شده است. مولف در سطوری از آن درباره برخورد با زنان آورده است: «تصاویر و گزارشهای مخفیانهای که از رقه تهیه شده از وجود یک بریگاد زنانه به نام خنساء نیز خبر میدهد. خنساء نام شاعری است که در قرن هفتم میلادی، پس از گرویدن به اسلام، مادر شهدا لقب گرفت. کار این گروه نظارت برحسن اجرای قانون پوشش زنان محلی است و از زنان جوان غیرعرب و غربی تشکیل شده است. یک زن سوری که توانسته از رقه فرار کند در شهادت خود میگوید: «وقتی زنان خنساء ما را به دلیل لباسهایمان متوقف میکردند، بیشتر مواقع اصلا نمیفهمیدیم چه میگویند، چرا که نمیتوانستند عربی حرف بزنند یا بهسختی به این زبان سخن میگفتند.» این شبهنظامیان زن همچنین قانون جدایی کامل میان زنان و مردان در مدارس، اتوبوسها و بیمارستانها را بهشکل بسیار سختگیرانهای به اجرا میگذارند و زنانی که بدون همراهی یک عضو مذکر از اعضای خانواده جرات کنند به خیابان بیایند بهشدت تنبیه میشوند.» (ص 120)
ناتوانی دیپلماسی غرب در پیشبینی آینده خاورمیانه
«سخن آخر» در صفحات پایانی کتاب جای گرفته است. در این مجال در پیشبینی وضعیت داعش میخوانیم: «با توجه به این شرایط، پیشگویی در مورد آینده دولت اسلامی که امروز، در میان نیروهای مختلف، به شکل گازانبری احاطه شده است بسیار دشوار به نظر میرسد، اما اگر شرایطی که این گروه را به موفقیت رساند مورد توجه قرار نگیرد، شکست نظامی دولت اسلامی هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد. قدرتهای بزرگ به سختی میتوانند گذشته استعمارگرانه خود را توجیه کنند یا برای آن پاسخ قانعکنندهای بیابند. مأموریت تمدنسازی اروپا به اشتهای بیپایان استعمارگری کشورهای پر قدرت این قاره پوشش مناسبی داد تا این هدف آسانتر به دست بیاید. نپذیرفتن مسئولیت اتفاقات گذشته این موضوع را که دیپلماسی غرب قادر نیست آینده خاورمیانه را بهراحتی پیشبینی کند، بهخوبی روشن میکند.»
کتاب «در دام داعش»، دولت اسلامی یا عقبگرد تاریخ تالیف پییرژان لوییزار با ترجمه ویدا سامعی در 152 صفحه، شمارگان یکهزار و صد نسخه و بهای 12 هزار تومان از سوی نشرنو وارد بازار نشر شده است.
نظر شما