پس از چهل و پنج سال کتاب «چاپلین به روایت بازن» در ایران به چاپ رسید. این کتاب حاصل گردآوری مجموعه مقالاتی به قلم آندره بازن درباره فیلمهای چارلی چاپلین، است.
او شیفته چاپلین بود و از روزی که وارد حوزه نقد شد از خالق شخصیت اسطورهای چاپلین بهعنوان یکی از کارگردانهای محبوبش نام میبرد. فرانسوآ تروفو هم علاقه زیادی به بازن داشت و خودش را فرزندخوانده او مینامید. فیلمبرداری اولین فیلمش «چهارصد» ضربه را تازه آغاز کرده بود که مجبور شد بر جنازه بازن حاضر شود و برای بهجا آوردن حق پدرخواندهاش، نقدهای پراکنده او را جمعآوری کرد.
بازن برای تمام فیلمهای مهم چاپلین بهجز «کنتسی از هنگ کنگ» نقد نوشته بود. در سال 1972 چاپلین تمیم گرفت دوباره فیلمهایش را روانه بازار کند. همین خبر باعث شد ترفورو نقدهای آندره بازن درباره چارلی چاپلین را یک کاسه کند و از اریک رومر که یکی از همراهان بازن در مجله کایه دو سینما بود، بخواهد تا نقدی بر «کنتسی از هنگ کنگ» بنویسد. این کتاب حاصل همان گردآوری است که در سال 1972 انجام شد.
پیشاز این برخی از نقدهای بازن درباره سینمای چاپلین در نشریات فرهنگی ایران بهویژه با ترجمه محمد شهبا در کتاب سینما منتشر شده بود اما کتاب «چاپلین به روایت بازن» تنها اثری است که تمامی نقدهای بازن درباره بزرگترین هنرمند سینما را در خود جای داده است. در این کتاب علاوه بر نقدهایی که گفته شد، فیلم شناسی چاپلین همراه با خلاصه داستان کوتاه فیلمهایی که در این کتاب نامی از آنها برده شده، زندگینامه بازن، زندگینامه اریک رومر و عکسهایی از زندگی شخصی چاپلین یا فیلمهایی اشاره شده در این کتاب آمده است.
درآمدی بر نماد شناسی چارلی، عصر سربلندی عصر جدید فراخواهد رسید، تقلیدی یا عاریهای یا نابودی به خاطر سبیل، خطاب به انسانها، اسطوره مسیو وردو، مسیو وردو یا قربانی راه چارلی، نه، مسیو وردو چارلی چاپلین را نکشته است!، عظمت لایم لایت، اگر چارلی نمیرد، پادشاهی نیویورک و کنستی از هنگ کنگ بخشهای اصلی کتاب چارلی چاپلین به روایت بازن هستند و زندگی نامه آندره بازن، زندگینامه اریک رومر، فیلمشناسی چارلی چاپلین و تصاویر پیوستهای این کتاباند.
در صفحه پانزده کتاب «درآمدی بر نماد شناسی چارلی» قسمتی با نام «چارلی شخصیتی اسطورهای» آمده است: «چارلی شخصیتی اسطورهای است که به هر ماجرایی که با آن درگیر است احاطه دارد. چارلی در نگاه توده مردم، پیش و پس از خیابان آرام یا زائر، وجود داشته. او در نگاه صدها میلیون آدمی که روی کره خاکی زندگی میکنند، همچون قهرمان است، درست همانطور که اولیس یا رولان بیباک برای دیگر تمدنها قهرمان بودند؛ منتها با این تفاوت که ما امروزه قهرمانان باستان را از رهگذر آثار ادبی پایان یافته میشناسیم؛ همان آثاری که یک بار برای همیشه ماجراها و تیره روزی های قهرمانان خود را شرح دادهاند و رفتهاند، حال آنکه چارلی هنوز آزاد است تا در فیلمی دیگر حضور پیدا کند. چاپلین در قید حیات، همچنان خالق و مسئول شخصیت چارلی است.»
در صفحه پنجاه و پنچ این کتاب در بخشی با تیتر چاپلین مثل مولیر میخوانیم:
«...این اولین بار نیست که چنین اتفاقی میافتد، آخرین بار هم نخواهد بود. مولیر هم قربانی همین سوءتفاهم است. منتقدهای هالیوودی که از اذعان به ارزش های مسیو وردو طفره میروند،خودشان را در مقام و مرتبه ای والا میبینند. واقعیت این است آنهایی هم که مولیر را به چوب تحقیر میرانند، کسانی بودند مثل ژان دولابرویر، فنلون و وووناگ که به بدنویسی متهمش میکردند. از او به خاطر خشننویسی، استفاده از زبان بینزاکت، جملات بیجا، ناسزاگویی، ناصحیحنویسی، استفاده بیرویه از استعاره، تکرارهای خسته کنند و سبک غیر طبیعی ایراد میگرفتند.»
«چاپلین به روایت بازن» ترجمه محمدرضا شیخی در۱۳۱ صفحه و 1000نسخه قیمت 11هزار تومان در نشر چشمه منتشر شده است.
نظر شما