به مناسبت بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی و روز مهندس
رصدخانهای که دانشمند ایرانی برای پیشرفت دانش ستارهشناسی بنا کرد
امیرمحمد گمینی، عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران با معرفی خواجه نصیرالدین طوسی بهعنوان مهمترین دانشمند تمدن اسلامی پس از حمله مغول، جهتدهی مغولان را برای ساخت رصدخانه از جمله تواناییهای وی میداند.
تا پیش از طوسی، معمولاً دانشمندان ریاضیدان و ستارهشناس، متخصص علوم دینی محسوب نمیشدند یا متکلمان معمولاً در نجوم و ریاضیات تخصص زیادی نداشتند. اما پس از طوسی، متکلمان بیشتری دیده میشوند که همان قدر که عالم دینی بزرگی بودند، ریاضیدان و منجم تأثیرگذاری نیز بودهاند. این همراهی علم و دین در وجود دانشمندانی مثل طوسی منشأ تحولات بسیاری در هر دو حوزه علوم دینی و ریاضی شد.
طوسی در دورانی زندگی میکرد که گاهی بهعنوان دوران افول و انحطاط علمی مسلمانان ذکر میشود، در حالیکه پژوهشهای دهههای اخیر نشان میدهد که بعضی از بزرگترین تحولات در تاریخ علم اسلامی در قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی، یعنی در عصری که طوسی و شاگردان و پیروانش زندگی میکردند به وقوع پیوسته است. مدلهای سیارهای غیربطلمیوسی نخستینبار در آثار طوسی و دو تن دیگر از منجمان قرن سیزدهم یعنی مؤیدالدین عُرضی و قطبالدین شیرازی به کمال رسید و تأثیر آنها تا آخرین سالهای تمدن اسلامی در آثار نجومی دیده میشود. امروزه بر اساس این یافتهها و بسیاری دیگر از یافتههای جدید افول علم پس از حمله مغول بهعنوان یک افسانه تاریخی به کناری گذاشته شده است.
پس از آن که طوسی به وزارت هلاکو به مراغه رفت به امر او مأمور شد که رصدخانهای بنا کند. درباره انگیزه هلاکو برای ساخت رصدخانه حکایتهای مختلفی وجود دارد. بعضی میگویند که مغولان از قبل به طالعبینی علاقهمند بودند و بر اثر مشورت طوسی متوجه شدند که برای دقت بیشتر در این کار نیاز است رصدخانهای ساخته شود؛ اما بعضی دیگر حکایت میکنند که طوسی خود میل داشت رصدخانهای ساخته شود و برای متقاعد کردن هلاکو از فواید طالعبینی برایش گفت تا او را برای ساخت رصدخانه ترغیب کند. البته معلوم نیست که آیا خود طوسی به طالعبینی اعتقاد راسخ داشته است یا نه، زیرا آنچه مسلم است مهمترین آثار طوسی در نجوم نظری است و تألیف زیاد و مهمی در زمینه طالعبینی ندارد، بنابراین هدف اصلی او پیشرفت دانش ستارهشناسی و بهبود و اصلاح دستاوردهای نجومی جدید بوده است، اما به جهت آنکه هلاکو را راضی کند از انگیزههای طالع بینانه استفاده کرده است.
هلاکو فرمان داد که هرچند مال برای تهیه اسباب و آلات رصدخانه در اختیار باشد از خزانه به او بدهند. طوسی جمعی از دانشمندان ریاضیدان و ماهران در فن نجوم را از شهرهای مختلف دعوت کرد تا به او در ساخت رصدخانه کمک کنند.
طوسی، مؤیدالدین عُرضی را که در علم هندسه و آلات رصد متبحر بود از دمشق و نجمالدین کاتبیرا که در حکمت و کلام و منطق فاضل بود از قزوین و فخرالدین اخلاطی مهندس و متبحر در علوم ریاضی را از تفلیس و فخرالدین مراغی را که طبیب و در علوم ریاضی استاد بود از موصل و نجمالدین بغدادی که در اجزاء علوم ریاضی و هندسه و علم رصد مهارت داشت از بغداد، به مراغه دعوت کرد. و با محییالدین مغربی که مهندس و در علوم ریاضی و رصد و قطبالدین شیرازی و جمعی دیگر از حکما و دانشمندان که اهل علم و جوانتر بودند، علمای مراغه را تکمیل کرد.
طوسی در مقدمه «زیج ایلخانی» نام چهار نفر از همکاران خود یعنی مراغی، اخلاطی، دبیران و عرضی را نام برده است اما از شیرازی و مغربی و بغدادی ذکری به میان نیاورده است، در حالی که در کتابهای تاریخ این سه نفر را هم در کار رصد شریک دانستهاند. علاوه بر این طوسی یک همکار چینی نیز داشت که هلاکو او را از قراقوم با خود به ایران آورده بود. طوسی اسامی دوازدهگانه سالهای چینی را از او گرفته و در مقدمه «زیج ایلخانی» آورده است.
زمانی که مغولها به شهرهای ایران حملهور شدند و آنها را یکی پس از دیگری با خاک یکسان میکردند، کسی شاید گمان نمیکرد تواناییها و درایتهای نصیرالدین طوسی بتواند مغولها را در جهت ساخت رصدخانهای با این وسعت جهت دهد. امروزه وقتی نام رصدخانه را میشنویم، به یاد یک ساختمان گنبدی شکل میافتیم که تلسکوپی درون آن قرار دارد. اما در دوران تمدن اسلامی که هنوز تلسکوپ اختراع نشده بود رصدخانه به چه مکانی گفته میشد؟
زمانی که منجمان در تمدن اسلامی با کتاب «مجسطی» مهمترین کتاب نجومی تمدن هلنی، آشنا شدند و ترجمه عربی آنرا با دقت مطالعه کردند، با گزارشهای رصدیای روبه رو شدند که علاوه بر موقعیت ستارگان ثابت، موقعیت ماه و خورشید و سیارات پنجگانه را نیز شامل میشد. اما این رصدهایی که موقعیت اجرام سماوی را بهصورت کمی یا عددی معین میکرد، چگونه انجام شده بود؟
برخلاف آنچه گاهی گفته میشود که علم تنها در حدود دوران انقلاب علمی قرن هفدهم به اندازهگیری و مشاهده عددی طبیعت روی آورد، علم نجوم از دوران بابل باستان تا یونان و دوران اسلامی بر پایه رصدهای کمّی بنا شده بود. کتاب «مجسطی» و همه آثار نجومی دوره اسلامی، با اشاره به پدیدههای نجومی و اندازهها و موقعیت اجرام آسمانی، مدلهایی هندسی و عددی برای نظام عالم ارائه دادهاند. در این مدلها تعدادی فلک با اندازهها و سرعتها و موقعیتهای گوناگون میچرخند تا بتوانند، حرکات پیچیده سیارات را ایجاد کنند.
در کتاب «مجسطی» تعدادی ابزار برای این رصدها معرفی شده است و در طول تاریخ تمدن اسلامی بعضی از این ابزارآلات یا مشابه آنها برای کارهای رصدی ساخته شدهاند. مثلاً «سدس فخری» ابزاری بود بسیار بزرگ که میتوانست ارتفاع خورشید را در زمان عبور از نصف النهار اندازه بگیرد و بدان وسیله منجمان میتوانستند زاویه صفحه دایره البروج از استوای سماوی را محاسبه کنند.
بعضی از این ابزارها نیز در «مجسطی» معرفی نشده بودند مانند اسطرلاب که هم یک ابزار رصدی و هم یک ابزار شبیهسازی محسوب میشود. بعضی از این ابزارها آنقدر بزرگ بودند که باید بهطور ثابت در مکانی نصب میشدند و بعضی مانند ربع و اسطرلاب قابل حمل بودند.
نظر شما