کتاب «شرقشناسی یا اسلامستیزی؟؛ نگرشی به آرای خاورشناسان در اندیشه و آثار علامه شهید مرتضی مطهری» اثر مشترک محمدتقی دیاری بیدگلی و محمدهادی مفتح، از سوی انتشارات دانشکده اصولالدین منتشر شد.
این کتاب در پنج فصل با عنوانهای «شهید مطهری و نگرش نقادانه به اندیشه مغرب زمین»، «مباحث عقلی و کلامی دین»، «تاریخ و تمدن اسلامی»، «سیره و آیین پیامبر اکرم (ص)» و « فرهنگ و تمدن غربی» تدوین شده است.
در فصل نخست کتاب درباره «نقد روش مطالعات دینی خاورشناسان» میخوانیم: «به باور شهید مطهری، خاورشناسان، نوعا به دلایل گوناگون از جمله: عدم مراجعه به منابع دست اول، بدفهمی اصطلاحات و مفاهیم دینی شرقی، رسوب تعصبات فکری و دینی، نقدها و داوریهای غیرعالمانه و غیرمتخصصانه و ادعاها و اظهارنظرهای بدون دلیل و احیانا سوءنیت و غرضورزی از روح تحقیق علمی و دست یازیدن به بسیاری از حقایق دینی و اطلاعات صحیح مشرقزمین بازماندهاند.
نویسندگان در ادامه به نقل از استاد مطهری نوشتهاند: «حقیقت این است که مستشرقین نه صلاحیت تحقیق در عقاید و افکار اسلامی را دارا میباشند و نه غالبا حسن نیت آنرا، آنجا که در مقام تجزیه و تحلیل افکار و عقاید اسلامی بر میآیند و فیالمثل وارد مسائل مربوط به کلام اسلامی یا عرفان و تصوف یا فلسفه میشوند، آنقدر مهملات به هم میبافند که موجب تعجب و گاهی مضحک است.»
«مستشرقان و ممنوعیت نگارش حدیث» موضوعی در سومین فصل کتاب است که در صفحه 163 درباره آن آمده است: «غالبا مستشرقین و اتباع و اذنابشان مدعی میشوند که در صدر اسلام یعنی در زمان خلفای راشدین، تدوین و تالیف کتاب رایج نبود؛ بلکه ممنوع بود و حتی جملههایی از رسول خدا روایت میشد، مبنی بر منع از کتابت و تالیف، ولی تدریجا که اسلام توسعه یافت، تالیف و تدوین رایج گشت و احادیثی مبنی بر توصیه و تشویق و تصنیف از پیامبر اکرم روایت کردند.»
نویسندگان در فصل چهارم و در صفحه 245 درباره موضوع «شناخت سندی یا انتسابی قرآن کریم» آوردهاند: «از نظر شهید مطهری، اولین مرحله در شناخت قرآن کریم این است که ببینیم آنچه در دست ماست، از نظر اسناد به گوینده و آورندهاش چقدر اعتبار دارد؟ آیا اسناد همه آن درست است یا آنکه قسمتی درست است و قسمتی نادرست؟ در این صورت چه درصدی از مطالب را میتوانیم از نظر انتساب تایید کنیم؟ به علاوه به چه دلیل میتوانیم بعضی را قطعا نفی و برخی را قطعا اثبات و پارهای را مشکوک تلقی کنیم؟ از نظر ایشان، این نوع شناخت آن چیزی است که قرآن از آن بینیاز است و از این نظر کتاب منحصر به فرد جهان قدیم محسوب میشود. در میان کتابهای قدیمی کتاب دیگری نتوان یافت که قرنها بر آن گذشته باشد و تا این حد بلاشبهه باقی مانده باشد.»
در صفحه 280 کتاب «تفاوت مفهوم آزادی از نظر ما و اروپاییان» از دیدگاه استاد مطهری اینگونه مطرح شده است: «مفهوم آزادی از نظر ما با مفهوم آزادی از نظر اروپایی متفاوت است؛ چون هر انسانی محترم است پس هر عقیدهای که انتخاب کرد محترم است ولو آن عقیده سخیفترین و موهنترین و متناقضترین عقاید با شأن و مقام انسان باشد، پس اگر انسانها گاوپرستی (مثل هندوها) یا عورتپرستی (مثل ژاپنیها) یا هر عقیده سخیف دیگر پیدا کنند، به موجب اینکه انسانها این عقیده را انتخاب کردهاند، بر همه انسانهای دیگر لازم است که به عقیده آنها احترام بگذارند. لازمه حیثیت انسانی احترام انسان است، ولی لازمه احترام انسان، احترام عقیدهاش نیست.»
نخستین چاپ کتاب «شرقشناسی یا اسلامستیزی؟؛ نگرشی به آرای خاورشناسان در اندیشه و آثار علامه شهید مرتضی مطهری» در 330 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه به بهای 9 هزار تومان از سوی انتشارات دانشکده اصولالدین منتشر شده است.
نظر شما