«پیامهای جهانی ادبیات فارسی» نقد شد
قبادی: حکمت خسروانی و زیباییشناسی ادبیات مهمترین ویژگی کتابم است
نویسنده کتاب «پیامهای جهانی ادبیات فارسی»، حکمت خسروانی و رهیافتهای شهودی و اشراقی و جنبه زیباییشناسی ادبیات را مهمترین ویژگیهای کتابش معرفی کرد و گفت: ادبیات فارسی واجد ویژگیهایی است که آن را در جهان مانا نگهداشته است و این کتاب تاثیر این ویژگیها را بر سایر کشورها بررسی میکند.
در ابتدای جلسه دکتر حسینعلی قبادی، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس، که تالیف کتاب «پیامهای جهانی ادبیات فارسی» را به عهده داشته است درباره این کتاب گفت: کتاب حاضر 23 بحران جهان امروز را بررسی کرده است. چنانچه که در کتاب آمده است از کمکهای دکتر صفوی استفاده زیادی کردهام. اگر بخواهم خیلی خلاصه درباره این کتاب بگویم این کتاب حاصل پژوهشهای ادامهداری است که بناست در 4 جلد منتشر شود که این اولین نسخه آن است.
او در ادامه درباره مفهوم پیام جهانی بیان کرد: وقتی میگوییم در ادبیات فارسی پیام جهانی وجود دارد به این معنا نیست که سایر کشورها پیامی ندارند. ولی ادبیات فارسی واجد ویژگیهایی است که آن را در جهان مانا نگهداشته است و این کتاب تاثیر این ویژگیها بر سایر کشورها را بررسی میکند. برای انجام این پروژه کار پژوهشی زیادی انجام شد. حدود 20 رساله دکتری را گذراندم و به کشورهایی همچون آلبانی، ترکیه و آسیای میانه سفر کردم و با دانشگاههای معتبر آنها در ارتباط بودم.
حافظ نمونه فارسیشده حکمت قرآنی است
این استاد دانشگاه تربیت مدرس درباره دو اصل مهم در این کتاب اظهار کرد: حکمت خسروانی و رهیافتهای شهودی و اشراقی است که در فکر و ادبیات ایرانی ساری و جاری است و به آن تداوم میبخشد. این نگاه بود که توانست ادبیات ایران را پایدار میکند. شاید همین فلسفه و نحوه فکری که از دوره باستان مانده است و به مرور با پذیرش فکر اسلامی ادامه یافته ادبیات ایران را بیش از پیش مطبوع و مطلوب کند.
او در ادامه متذکر شد: پس از ورود اسلام به ایران، ایرانیان به جای تغییر ادبیات خود ادبیات اسلامی را به ادبیات ایرانی پیوند زدند اما در مصر یا سایر کشورها چنین اتفاقی رخ نداده است. در مصر زمانی که اسلام را پذیرفتند تمام معارف اسطورهای زبانشان را از دست دادند.
قبادی حافظ را نمونه فارسیشده حکمت قرآنی دانست و گفت: شاهنامه فردوسی نگاه عمیق فردوسی به فضای اسطورهای ایران است. در ادامه هم سهروردی این نظام اسطورهای را تئوریزه میکند. ادبیات اسطورهای ایران حکمتی است که با انسان مطلق صحبت میکند و هیچ ردهبندی و دستهبندی در آن وجود ندارد. نمونهاش را میتوانیم در آن حکمت که میگوید «نانش دهیم و از ایمانش نپرسیم» ببینیم.
او درباره دومین اصل مهم کتاب اظهار کرد: زمانی که از حوزه تفکر و فلسفه فاصله بگیریم به جنبه زیباییشناسی ادبیات میرسیم. در ادبیات اکثر کشورها بازگشت به یک اسطوره یا وامگیری از آن بارها صورت گرفته ولی در ادبیات تاریخ ایران تقریباً چنین اتفاقی رخ نداده است. ادبیات اسطورهای وجههای از ادبیات است که موجب زایش زیبایی در متن میشود. این ادبیات اسطورهای در ادبیات ایران ضایع نشده است. ما تقریباً قدیمیترین متون بهجا مانده که به صورت غیرپراکنده هستند در شاهنامه ابومنصوری میبینیم. بهطور شگفتآوری ادبیات اسطورهای در این کتاب وجود دارد.
این استاد دانشگاه زمینه اصلی تمام شاهنامه را اسطوره دانست و شرح داد: معمولاً شاهنامه را در سه بخش اسطورهای، پهلوانی و تاریخی میبینند، اما تمام این بخشها را اگر خوب مورد بررسی قرار دهیم متوجه خواهیم شد تمام آن، زمینه اسطورهای دارد. مثلا در بخش پهلوانی مطالبی که بیان میشود هم توسط اسطورهها به انجام رسیده است.
او ادامه داد: در عهد صفوی هم اسطورهها وجود دارند اما زیباییشناسی آنها در هنرهای دیگر مثل معماری، تذهیبکاری، خطنویسی و ... جوهرش را نشان میدهد. اما این زیباییشناسی اسطورهای در دوره مشروطه به شعر بازمیگردد و از سال 1333 تا انقلاب و دفاعمقدس ادامه پیدا میکند.
قبادی درباره جریان زیباییشناسی اسطورهای در انقلاب بیان کرد: در جریان ادبیات انقلاب نیز نگاه اسطورهای وجود دارد. اسطوره از روح ایرانی و دیگر مظاهر آن رخت برنبسته، زمانی که به عصر ماقبل سهروردی نگاه میکنیم تقریبا اسطورههای ما در خدمت ملیت ایرانی هستند. در واقع هر ادبیاتی که اسطورهای شود جهانشمولتر خواهد بود که این شامل ادبیات ایران هم میشود.
کشورها چه پیامی از ادبیات فارسی دریافت کردند؟
در ادامه جلسه احمد تمیمداری، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی درباره کتاب «پیامهای جهانی ادبیات فارسی» گفت: وقتی از ادبیات فارسی حرف میزنیم و میگوییم بینظیرترین ادبیات جهان است کمی بیاحتیاط حرف زدهایم. من کمی با احتیاطتر صحبت میکنم چون همه زبانها را نمیدانم و همه ادبیاتها را مطالعه نکردهام. البته در ایران به علت اینکه بعضی هنرها در اختیار انحرافها قرار داشت دفع شد اما شعر در این میان بیشترین پیشرفت را کرد به همین دلیل فکر میکنم این امر به کمنظیربودن آن کمک بهسزایی کرده است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در ادبیات ایران تاثیر و تاثر همزمان وجود داشته است، اظهار کرد: فکر میکنم همانطور که ادبیات ایران بر سایر کشورها تاثیر گذاشته ادبیات کشورهای دیگر هم بر ادبیات ایران موثر بوده است. مثلا فکر میکنم ادبیات هند به ویژه بخش عرفانی و بودایی آن در ایران تاثیر گذاشته است. این تاثیرگذاشتن به معنای تقلید نیست.
این زبانپژوه درباره اصلاحات مورد نیاز در کتاب شرح داد: جمعآوری کتاب سالها ادامه پیدا کرده است. البته این نکات خللی در خوببودن کتاب و تلاش آقای قبادی وارد نمیکند. اما باید در نظر داشت در این کتاب گفته شده است که پیامهای ادبیات فارسی صادر میشود. در واقع لازم است تحقیق شود که چه کسی این پیامها را دریافت میکند. نزدیک به 2هزار شخصیت در دنیا از ادبیات فارسی وام گرفتهاند.
او ادامه داد: ادبیات ایران حدود 40 زبان دارد و 11 گویش که نزدیک به زبان هستند ما باید بین ادبیات ایران و ادبیات فارسی تفکیک قایل شویم. ادبیات فارسی در شبهقاره افغانستان، پاکستان، حتی پرتغال هم وجود دارد اما در این کتاب ادبیات فارسی و ادبیات ایران تلفیق شده است. همچنین باید ببینیم این کشورها چه پیامی از ادبیات فارسی دریافت کردند که ما خود آن را ندیده بودیم. از دیگر سو باید سعی کنیم غلطهایی را که با توجه به کتابهای سایر کشورها به ادبیات فارسی نسبت داده شده تصحیح کنیم. مثلا تاکنون کتابی درباره 4 جلد «ادوارد براون» نوشته نشده است این کتاب اشتباههایی را درباره ادبیات ایران رواج داده است.
تمیمداری با بیان اینکه برای نگارش این کتاب از استادان زیادی استفاده شده است، متذکر شد: بهتر بود در کتاب آورده میشد که هرکس چه سهم معینی در این کتاب دارد این کار اعتبار و زحمت ویراستار را کم نمیکند. همچنین باید بعضی غلطهای فارسی که در کتاب آمده است برای شماره بعدی توسط ویراستار تصحیح شود. کلمه پیدایش در این متن بسیار به کار رفته است این کلمه از نظر دستوری غلط است و بهتر بود به جای آن از کلمه پیدایی استفاده شود البته این کلمات مصطلح هستند اما در کتابهایی که در حوزه ادبیات نوشته میشود بهتر است چنین غلطهایی بیش از پیش رواج داده نشود.
این ادیب درباره فضای کلی کتاب بیان کرد: استراتژی کتاب در بعضی قسمتها به سمت کلیگویی رفته است اما هرچه مصداقیتر موضوع را بررسی کنیم بهتر و مستندتر خواهد بود. فصلبندی کتاب هم دچار مشکل است و چند صفحه اول کتاب شماره ندارد. فصلبندیها باید به صورتی باشد که از کلیت مناظر به پیچیدگی متصاعد برسد. همچنین کتاب تعلیقه و یادداشت ندارد، تعلیقه به بخشی گفته میشود که مطالبی درباره متن توضیح بیشتری داده میشود. در بخش یادداشتها هم نکات پاورقی یا مشابه آن را که در کتاب وجود ندارد بررسی میکند. مثلا زمانی که یک نویسنده خارجی این کتاب را میخواند ممکن است نداند مجیدالدین بیهقانی کیست و مدام نیاز به توضیح داشته باشد که بهتر است در بخش یادداشتها آورده شود. همچنین منابع دست دوم در این کتاب آورده نشده، منابع دست دوم منابعی هستند که یا اعتبار منابع اعتبار دست اول را ندارند یا به صورتی از منابع دیگر نقل میشود.
تمیمداری درباره مشکلات محتوایی کتاب نیز اظهار کرد: در بخش محتوایی هم اشتباههایی دیده میشود بهعنوان نمونه مولوی را به مکتب رمانتیسم ربط داده است، رمانتیسم در قرن 18 به وجود آمده اما مولوی در قرن 7 میزیسته است. البته محتوای رمانتیک در آثار او بوده اما ربطدادن آن به نظر درست نمیآید. همچنین بحث پستمدرنیسم را با فلسفه اخلاقی یکجا آورده است اما پستمدرنیسم در کل ارزشها را به سخره میگیرد اگر به اخلاق راه پیدا کند اسفبار خواهد بود.
او با تاکید بر اهمیت ترجمه گفت: مقالهها باید در این کتاب کمی به روزتر استفاده میشد. در دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد دستوری به مراکز پژوهشی آمد که ترجمه را قطع کنیم و فقط مقالات از فارسی به سایر زبانها ترجمه شود این کار باعث شد منابع کمی قدیمی شود!
برخیها خیام را فیلسوف شکاک میدانند
همچنین سهیلا صلاحیمقدم، عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهرا با بیان اینکه این کتاب شایسته و مفید است، گفت: مدتی در ایران ادبیات مقایسهای متداول شده است. اما برخی ادبیات تطبیقی و مقایسهای را یکی میدانند. این کتاب باید از هر دوی این سبکها استفاده کند همچنین به آقای قبادی پیشنهاد میکنم حتما این کتاب ترجمه شود. بیشتر این مطالب را میدانیم اما بهتر است به سایر کشورها نیز منتقل شود.
این استاد دانشگاه پرداخت این کتاب به بخشی از ادبیات را ناکافی دانست و متذکر شد: از آثار نظامی تنها «مخزنالاسرار» او در این کتاب بررسی شده است اما درباره «هفتپیکر» موضوعی مطرح نشده است. پیشنهاد میکنم تمام پنج گنج مورد بررسی قرار گیرند زیرا عرفان اجتماعیای که در شعر مولوی وجود دارد در آثار نظامی هم دیده میشود.
او ادامه داد: همچنین خیام و نگاه متفاوت او در کتاب آنچنان که باید مطرح نشده است. برخی خیام را فیلسوف شکاک میدانند اما از بازتاب خیام در اشعار حافظ میتوان به خوبی متوجه شد که او فیلسوف شکاک نبوده. در برخی از کشورها اسم کابارهها را خیام گذاشتهاند و این را براساس نوشتههای فریس جرالد انجام دادند ما باید با نوشتن و ترجمه چنین کتابهایی نشان دهیم که این اصطلاح اشتباه است. در کتابهای مثنوی هم موضوعات جهانی همچون انسانستیزی، اتحاد، وحدت، عشق، دوری از اجتهار و ... دیده میشود اما در کتاب نیامده است.
صلاحی مقدم درباره برخی اشکالهای دستوری نیز گفت: کتاب به یک بازبینی نیاز دارد مثلا اسامی فرنگی باید حداقل یکبار با معادل لاتیناش آورده شود تا خواننده تلفظ صحیح آن را بداند. همچنین باید تعلیقات به این کتاب اضافه شود و شاهد مثالها هم آورده شود. مولف نباید از دوجلدی شدن این اثر هراس داشته باشد زیرا این کتاب و ترجمهاش میتواند در دنیا اطلاعات خوبی از ادبیات ایرانی منتشر کند.
نقد کتابهای نهلیسیم و امر سیاسی در آرای آلاحمد
در بخشی از جلسه نیز خسرو قبادی، رئیس کمیته نظریهپردازی جهاد دانشگاهی درباره جلسات نقد کتابهای حوزه نظریه گفت: زمانی که ریاست این کمیته به من پیشنهاد شد به سختی پذیرفتم زیرا کار سختی است. اما برای دیدن چنین روزی آن را پذیرفتم و احساس میکنم این فرصت خوبی است که باید از آن استفاده کرد.
او درباره جلسات نقد جهاد دانشگاهی بیان کرد: در اینجا هم کتابهای نظریه که با حمایت جهاد تالیف شده است مورد بررسی قرار میگیرد و هم کتابهایی که در بیرون از جهاد تالیف شده مورد بررسی قرار میگیرد. بیشتر کتابهای نهلیسیم، امر سیاسی در آرای جلال آلاحمد، نقد و نظریه امتناع و کتاب تمبر و زبان فارسی در جلسات نقد بررسی شده است.
نظر شما