چقدر از اینکه شنیده نشدهاید از روابط خود دلزده شدهاید؟ چقدر پیش آمده که از جملات پشت سر هم زنها در خود پیچیده باشید و از این همه غرغر در عجب باشید! پاسخ این سوالها آن چیزی است که نویسنده کتاب «مردان ویفری، زنان اسپاگتی» به دنبال آن است.
در مقایسه با این رویکرد، زنان به زندگی مانند بشقابی از اسپاگتی نگاه میکنند. اگر به بشقاب اسپاگتی نگاه کنید، با رشتههای زیادی روبهرو خواهید شد و حتی ممکن است بدون آنکه متوجه شوید، رشته دیگری را دنبال کنید. زنان اینگونه با زندگی روبهرو میشوند. هر موضوعی به نحوی به موضوعات دیگر متصل شده است. برخلاف مردان، زندگی برای زنان بیش از یک بعد در آن واحد است.
زنان به همین دلیل، نسبت به مردان در انجام چند فعالیت بهتر عمل میکنند. درست به همین دلیل است که زنان در هنگام گفتوگو جنبههای منطقی، احساسی، ارتباطی و روحی مسایل را بههم ربط میدهند و با صحبتهای طولانی میتوانند مسایل را درک کنند. چرا که اینگونه رشتههای درهم پیچیده را میتوانند جدا کنند. در همین حال مردان به صورت جداگانه و شخصی به سراغ جعبههای خود میروند و بررسیشان میکنند.
این تفاوت یکی از مواردی است که نویسنده به آنها اشاره میکند، او میگوید این موضوع اغلب سبب استرس زیادی در روابط میشود. زیرا وقتی زن سعی میکند تا مسایل را بههم ربط دهد، مرد که عصبی شده است از جعبهای به جعبه دیگر میپرد و سعی میکند پا به پای زن با بحث پیش رود. مرد مات و مبهوت میایستد و دریایی از مسایل مختلف، او را غرق میکند. وقتی صحبتهای زن تمام میشود مرد حالش کمی بهتر است اما به شدت گیج است.
چقدر با بحثهای مشابه و این چنینی برخورد داشتهاید و بدون رسیدن به نتیجه رهایش کردهاید؟ اگر پیش از آن بحث اینها را میدانستید چند درصد امکان این وجود داشت که بحثتان کش پیدا کند؟
بسیاری از مشکلاتی که در اطراف ما اتفاق میافتد از روی ناآگاهی و شناخت کم ما نسبت به دنیای اطراف است. شناخت نسبت به این مساله که در شرایط یکسان، زنها و مردها چه رفتارهایی نشان میدهند و به چه چیزی فکر میکنند، میتواند جوابی برای این سوال باشد که در اوج استرس مردان به سراغ فوتبال، کامپیوتر و بازیهای رایانهای میروند و زنان این رفتارشان را بیخیالی و بیارزشی نسبت به خود تلقی میکنند. چرا که آنان نیاز به گفتوگو دارند و میخواهند همسرشان گوش بدهد و با هم بررسی کنند.
یا اینکه در شرایطی که زنان نیاز به شنیدن دارند و میخواهند درباره مشکلات خود صحبت کنند مردان بی طاقت پای حرفهایشان مینشینند و هر لحظه به این فکر میکنند که چرا راه حلهایی که ارایه میدهند برای زنان کافی نیست و آنان همچنان در حال حرف زدن هستند. مردان در چنین شرایطی صفت غرغرو را به زنان خود میدهند و زودتر میخواهند از کنارشان فرار کنند. در واقع در چنین شرایطی مردان در ارایه راه حل و آرام کردن همسرشان احساس ناامیدی خواهند کرد. چرا که زنان نیاز به این دارند که با گفتوگو جنبههای مختلف ذهن خود را بررسی کنند، راههای ارتباطی بین احساسات، منطق و سیر روایات را پیدا کنند و در نهایت بتوانند به آرامش برسند. در واقع آنها به دنبال راهحل نیستند.
آنها به دنبال کسی هستند که شاهد تلاش آنها برای حل مسالهشان باشد اما مردان هرگز با مشکلات اینگونه برخورد نمیکنند. آنها به سراغ جعبههای خود میروند و کاملا مساله را فراموش میکنند. بعد از این فراموشی آنها با جملههایی کوتاه و یک مکالمه کاملا مستقیم و ذهنی روشن راهکار خود را پیدا میکنند.
چقدر از اینکه شنیده نشدهاید از روابط خود دلزده شدهاید؟ چقدر پیش آمده که از جملات پشت سر هم زنها در خود پیچیده باشید و از این همه غرغر در عجب باشید!
در جایی دیگر از کتاب نویسنده به مساله مهم دیگری در رفتار این دو جنس میپردازد. او درباره میزان رضایت شغلی در زنان و مردان میگوید. زنان اگر در محل کار رضایت نداشته باشند در خانه نیز ناراحت خواهند بود. از آنجا که زنان همه چیز را در زندگیشان به هم ربط میدهند، کار و شغل نیز بخشی متصل به زندگی آنهاست. شغل زن، روابط او را در خانه و روابط او در خانه، شغل او را تحت تأثیر قرار میدهد. اما مردان بدین شکل نیستند. برای آنان کار و خانواده دو مسیله کاملا جداست. در واقع مردان برای رسیدن به رضایت شغلی به حمایت همکاران خود نیاز دارند؛ بنابراین رضایت شغلی در مردان با حمایت همکاران به اوج خود میرسد و حمایت همسر نقش مهمی در آن ندارد.
از دیگر مسایل مهمی که در این کتاب به آن پرداخته شده، بحث تقسیم وظایف است. زن و شوهر چگونه باید مسئولیتهای زندگی را تقسیم کنند؟ وظایف مرد در خانه چیست؟ زن مسئولیت انجام چه کارهایی را در خانه دارد. چه مسایلی باید همراه همدیگر انجام شود؟ آیا کارهایی هست که زنان آنها را بهتر انجام دهند؟ یا مردان بهتر انجام ميدهند؟ اینها سؤالاتی هستند که ذهن بسیاری از همسران را مشغول کرده است و هر نسلی با توجه به فرهنگ مناسب با آن دوره، جوابهایی را ارایه میدهد.
از دیرباز، عمده فعالیتهای زنان در خانه بوده است. فرض بر این بوده است که زنان به داخل خانه تعلق دارند و دارای توانایی ذاتی برای مدیریت خانه هستند. مردان از سوی دیگر به کارهای خارج از خانه و فیزیکی مانند تعمیرات وسایل خانه و غیره تبعید شدهاند. تصور عامه این است که مردان در انجام این موارد بهتر عمل میکنند.
جای تأسف است که این قوانین در طي سالها وضع شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند. مردانی وجود دارند که در کار خانه مهارت زیادی دارا هستند و از سوی دیگر زنانی وجود دارند که برای کار با تجهيزات مکانیکی تبحر دارند. اخيراً تحقیقی جالب روی 731 زوج شهرنشين و 178 زوج روستایی نشان داده است که جنسیت تأثیری در توسعه توانایی افراد در انجام کارهای خانه ندارد بلکه در دسترس بودن افراد مهم است. محققان یافتند که «زن و مرد تا حدی که در دسترس باشند و تواناییهایشان اجازه دهد، در کارهای خانه به همدیگر کمک میکنند.»
همانطور که میبینید تمامی این موارد مکانیزم مختلف رفتار زنها و مردهاست. با پیدا کردن شناخت نسبت به طرف مقابلتان میتوانید تعریف جدیدی از روابط خود داشته باشید و در مواقع بسیاری از احساسات منفی خود را که درباره طرف مقابل در خود حس میکنید، به شکلی منطقی بررسی کنید. در این کتاب به خوبی درباره این مسایل توضیح داده شده و با مثال و تست و سوالهایی در نهایت میتواند شما را به ارزیابی درستی درباره خودتان برساند.
کتاب «مردان ویفری، زنان اسپاگتی» با عنوان فرعی درک و لذت بردن از تفاوتها نوشته بیل وپم فارل با ترجمه راضیهالسادات فروزان و بهزار پزشکی با شمارگان دو هزار نسخه در 296 صفحه به بهای 189 هزار ریال توسط انتشارات نسل نواندیش روانه بازار نشر شده است.
نظر شما