آسیبشناسی کتابهای دین، عرفان و پژوهشهای قرآنی/ 3
استاد دانشگاه تهران: بر انتشار کتابهای دین نظارت دقیقتری انجام شود
مجید معارف، مدیرگروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات دانشگاه تهران معتقد است: اگر پیش از چاپ و نشر آثار بهویژه در حوزه دین، عرفان و پژوهشهای قرآنی، داوریهای علمی از سوی متخصصان هر حوزه صورت گیرد، هر اثری با هر سطح کیفی راهی بازار نشر نخواهد شد.
کتابسازی در حوزه دین، عرفان و پژوهشهای قرآنی را چگونه تعریف میکنید؟
کتابسازی به معنای متداول و مصطلح آن یعنی اینکه کسی بدون انجام کار اصیل علمی، بتواند با شگردهایی، مجموعهای از مطالب را که حاصل تحقیقات دیگران است در قالبی جمعآوری و اثری جدید به نام خود ایجاد کند. در این نوع آثار، خلاقیت و رد پای پژوهش دیده نمیشود و تکرار مکررات است که با عنوان و سیمای جدید وارد بازار شده و ممکن است خوانندگانی هم داشته باشد.البته «کتابسازی» عنوانی نسبی است و درصد و نوع آن در قالبهای مختلف آثار متفاوت است.
انواع کتابسازی در این حوزه از دیدگاه شما کدامند؟
در حوزه کتابهای دینی، بهطور کلی سه دسته کتاب در بازار مشاهده میشود؛ حوزه دین حوزه جذابی است و در طول سال کتابهای زیادی با رویکرد تبلیغی و ترویجی، فارغ از وجهه علمی راهی بازار نشر میشوند؛ مانند انواع کتابهای دعا که با تلخیص از آثاری همچون «نهجالبلاغه»، «کافی» و «مفاتیحالجنان» شیخ عباس قمی منتشر میشوند. این دسته آثار ممکن است حتی از سوی افرادی که متخصص نیز نباشند و به قصد ترویج مفاهیم دینی بهصورت تلخیص تولید شوند. چاپ این کتابها هیچ تاثیری در دنیای علم ندارد و با ضابطه علمی هم تدوین نمیشوند و آنها را میتوان به نوعی کتابسازی دانست. دسته دیگر کتابهایی هستند که نویسندگان آنها معمولا متخصصان علوم دینی از حوزه و دانشگاه بوده، ولی کتابهایشان بیشتر درسنامههایی در زمینههای علوم قرآنی، تاریخ حدیث، اصول عقاید و .. است. چاپ این درسنامهها در قالب کتاب، میتواند مصداقی از کتابسازی تلقی شود، چراکه مطالب این سرفصلها در کتابهای علمی معتبر موجود بوده و تنها در قالبی جدید کنار هم چیده شده و بهعنوان اثر تالیفی راهی بازار کتاب شده است. این آثار خوانندگانی محدود به ویژه دانشجویان دارند که برای گذراندن واحدهای درسی دانشگاهی، کتاب را خریداری میکنند. استادی که تحصیلات عالی نیز دارد میتواند اثری را در قالب درسنامه از سوی یک ناشر معمولی به چاپ برساند و حتی گاهی مولف با هزینه شخصی و بدون هیچ ممیزی به این شکل کتاب چاپ میکند. در اینگونه کتابها نیز علم جدیدی ارائه نشده و تولید علمی صورت نگرفته، بلکه جمعآوری هوشمندانهای از آثار دیگران است. البته همه کتابهای درسی که بهویژه از سوی ناشران معتبر منتتشر میشوند، شامل این دسته نیستند و این کتابها با عبور از داوریهای علمی به چاپ رسیدهاند از جمله کتابهای «سمت». دسته سوم کتابهای حوزه دین و عرفان که همه ما باید مروج آنها باشیم، کتابهای «تصنیفی» هستند که سطحی بالاتر از تالیف دارند و در آنها ایده، نظر ابتکاری و پژوهش نو ارائه شده و چیزی جدید به علم میافزایند. اینگونه آثار میتوانند سالها ماندگار و بارها تجدیدچاپ شده و در یک شاخه از علم حاکم شوند. مطالب این دسته از کتابها حالت استنباطی و کشفی دارند. اگر کتابهای تصنیفی خوب شناسایی شوند، میتواند معیاری برای تولید کتابهای فاخر و ارزشمند در کشور باشد.
ریشههای اصلی بروز پدیده کتابسازی را در چه میبینید؟
درباره علل و ریشههای بروز پدیده کتابسازی در حوزه دین، چند انگیزه را میتوان جستجو کرد؛ انگیزه دینی و تبلیغی: برخی افراد تمایل دارند که برای تبلیغ و ترویج دین و علائق شخصی و حتی با پرداخت هزینه، معارف و مطالب دینی را در سطح جامعه ارائه دهند. انگیزه اقتصادی: برخی برای کسب درآمد، با گردآوری آثار و مطالبی که بعضا ناقص هم هستند، اثری را تولید و روانه بازار نشر کنند. انگیزههای صنفی و ارتقای سطح علمی: در دانشگاهها برخی اساتید و اعضای هیات علمی و یا حتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای ارتقای سطح علمی و دریافت مرتبه دانشگاهی، در زمانی کوتاه و محدود، اثر متوسطی را به چاپ می رسانند؛ در حالیکه اگر فرصت بیشتری برای پژوهش در اختیار این افراد قرار میگرفت، میتوانستند اثری به مراتب بهتر و دارای بار علمی به جامعه علمی و دانشگاهی عرضه کنند.
بهنظر شما چه راهکاری میتواند در کاهش این پدیده تاثیرگذار باشد؟
اگر بتوان به نوعی رابطه مسائل اقتصادی و ارتقای حرفهای را از مسئله تالیف و پژوهش جدا کرد و با حمایت این مجال را به محقق داد که صرفا برای علم و با هدف تولید علم، دست به خلق اثر بزند، طبعا شاهد بهبود کیفیت آثار و افزایش سطح علمی خواهیم بود. اگر پیش از چاپ و نشر آثار بهویژه در حوزه دین، عرفان و پژوهشهای قرآنی، داوریهای علمی از سوی متخصصان هر حوزه صورت گیرد، هر اثری با هر سطح کیفی راهی بازار نشر نخواهد شد، ولی اگر این فیلتر وجود نداشته باشد، ممکن است بسیاری اطلاعات غلط و خرافات نیز در قالب کتابهای مذهبی و دینی وارد جامعه شوند. عدهای نیز ممکن است که اینگونه اطلاعات را دستاویزی برای تمسخر دین قرار داده و ترویج خرافه را به دین نسبت دهند. اگر ناشران مقید به چاپ کتابهایی که مراحل داوری علمی را گذراندهاند، نباشند، آسیبهای چاپ و انتشار این کتابها به مراتب بیشتر از فواید آنها خواهد بود.
نظر شما