گفتوگو با شیوا مقانلو درباره ترجمه برترین فیلمنامههای سینمای جهان:
برخی از فیلمنامههای برتر جهانی را میتوان ایرانیزه کرد
شیوا مقانلو دبیر و ویراستار مجموعه «برترین فیلمنامههای سینمای جهان»، میگوید: در کتابهایی که تا امروز در مجموعه ما منتشر شده، کارهایی هست که قابلیت ایرانیزه شدن دارند و درام اصلیآنها قابل تطبیق با وضعیت فعلی سینمای ماست.
ملاک انتخاب فیلمنامهها برای ترجمه و انتشار چه بود؟
یکی از اصلیترین ملاک این بود که کتاب مشابهی از آن فیلمنامه در بازار موجود نباشد یا اگر هم سالها قبل چاپ شده اما امروز دیگر در دسترس نباشد. اگر احیاناً در سالهای اخیر هم با نشری دیگر منتشر شده به هر دلیل آنچنانکه بایدوشاید موردتوجه مخاطبان تخصصی این آثار یعنی دانشجویان و فعالان عرصه سینما قرار نگرفته و دیده نشده باشد. میدانید که گاهی ممکن است حتی مشخصات فیپای کتابی هم ثبت شده باشد اما منتشر نشده باشد. بههرحال نیازسنجی بازار برای ما مهم بود.
از همان آغاز تصمیم داشتید، مجموعه سیجلدی از بهترین فیلمنامههای سینمایی را منتشر کنید؟
به نظرمان با ترجمه و انتشار سی کتاب میشد اهدافمان را در معرفی و عرضه فیلمنامهها مهم جهان اجرا کنیم. ما بر این بودیم که از هر ژانری بهترین فیلمنامه یا یکی از بهترینها را منتشر کنیم. از سوی دیگر میخواهیم بین فیلمهای جدید و قدیمی تناسب برقرار کنیم. براین اساس همانگونه که فیلمنامههای معاصر برنده جایزه اسکار در این مجموعه جای میگیرند، فیلمنامههای کلاسیک سینما هم منتشر شود. معمولاً فیلمهای خاص و مهمی که در یک کشور و با همان صنعت سینمائی ساخته میشوند، دیگر ساخت مجددی در کشورهای دیگر ندارند اما گاهی برخی فیلمنامههای این پتانسیل را دارند که بر اساس آنها در کشوری دیگر هم اثر سینمایی تولید شود. میان آثار منتشر شده در این مجموعه میتوان کارهای خوبی دید که قابلیت ایرانیزه شدن هم دارند و درام اصلیاش قابل تطبیق با وضعیت فعلی سینمای ماست. یعنی این مجموعه در کنار جذابیتهایش بهعنوان متونی خواندنی و مهم، در حقیقت یک پیشنهاد فرهنگی برای اهالی سینما هم هست که سعی کردیم در ارائه آن، همه جوانب را بسنجیم.
عمده ویژگی فیلمنامههای انتخاب و ترجمه شده چه بوده است؟
در تمام این آثار مقدمه و مؤخرههایی دارند که خودمان بهکار اضافه کرده و سعی کردهایم نکات جالب، مهم و نقادانه در مورد فیلمنامهها را به شکلی موجز بیان کند. اولین فیلمنامه این مجموعه «آغاز» نام دارد که یکی از مهمترین کارها در حوزه علمی و تخیلی در سینمای جهان و از معروفترین آثار کریستوفر نولان با همراهی برادرش جاناتان نولان بهحساب میآید. نوشتن این اثر یازده سال زمان برده تا جهانهای سه لایهای را به درستی بسازد جهانی که بهتدریج در هم ادغام میشوند.
چرا فیلمنامه «کازابلانکا» به عنوان دومین کتاب در این مجموعه جای گرفت؟
«کازابلانکا» در تمام این سالها همچنان در لیست فیلمهای محبوب مردم در سراسر دنیا قرار دارد. با اینکه داستان این فیلم قدیمی شده اما مضامین اصلی و گرههایی که در درام وجود دارد ازجمله انتخاب درست انسان در لحظات سرنوشتساز یا وطنپرستی و عشق و انساندوستی همچنان دغدغه خیلی از مردم است. از سوی دیگر فیلمنامه «کازابلانکا» به لحاظ نوشتاری ویژگیهای کلاسیک و پایهای دارد که برای علاقهمندان به پردههای کلاسیک نوشتار، نمونه مناسبی به نظر میرسد. همچنین «آگوست اوسیج کانتی» فیلمنامه بعدی است که بهعنوان کتاب سوم در مجموعه برترین فیلمنامههای سینمای جهان روانه بازار شد. این کار هم از آثار جدید و جایزه برده معاصر است که تریسی لتس ابتدا نمایشنامهاش را نوشته و بعد آن را به صورت فیلمنامه نوشت. از این فیلمنامه میتوان در درامهای ایرانی استفاده کرد. این فیلمنامه قصه ساده خانوادهای چند نفره است که برای حضور در مراسم عزا زیر یک سقف جمع شدهاند اما تدریجاً تنش و آشوب بین آنها اوج میگیرد و به پرسشها و دریافتهایی جدید در روابط این آدمها منجر میشود.
فیلمنامه «بازیگر» (آرتیست) را در این مجموعه منتشر کردید، به نظر شما سینمای دیالوگمحور ما از فیلمنامه یک اثر صامت چه استفادهای میتواند ببرد؟
«بازیگر» هم یکی از فیلمنامههای موفق سالهای اخیر بود و ویژگی منحصربهفردش این بود که اصلاً دیالوگ نداشت و با وفاداری به الگوی فیلمهای صامت قدیمی ساخته شده بود. اتفاقاً این هم درس خوبی است که چطور تماماً با زبان حرکات و شرح صحنه و تمرکز بر جزئیات رفتاری کاراکترها میشود یک فیلم را ساخت. در ابعادی خیلی کوچکتر، جشنوارههای سینمائی مربوط به فیلمهای بدون کلام را هم داریم.
انتشار فیلمنامه «پاندای کونگفوکار» بهعنوان یک انیمیشن باعث تعجب عدهای شده بود. شما با چه معیاری تصمیم به انتشار فیلمنامه یک انیمیشن گرفتید؟
خوشبختانه یا متأسفانه این اثر اولین و تنها فیلمنامه انیمیشنی است که تا امروز در ایران به فارسی منتشر شده است. شاید نوعی بدفهمی و پرسش در مورد لزوم و اهمیت وجود فیلمنامه بهخصوص در مورد فیلمهای کوتاه در سینمای انیمیشن وجود داشته باشد که اتفاقاً پاندا جوابی برای این پرسشها البته در مقیاس تولیدات بزرگتر است. ممکن است برخی منتقدان کمدانشتر که تفکری دور از اندیشه امروز سینمای جهان دارند به تمسخر بگویند فیلمنامه انیمیشن منتشر شده است! درحالیکه خواننده بهروز درخواهد یافت با یکی از مهمترین آثار انیمیشن جهان در سالهای اخیر مواجه است و چنانکه در مؤخره آوردهایم الگوی این فیلمنامه جذاب بر اساس سفر قهرمان و کهنالگوهای پراپی نوشتهشده که برخی از بزرگترین داستانهای دنیا هم بر همان اساساند. این مجموعه در بهار سال امسال برنده لوح تقدیر کانون فیلمنامهنویسان خانه سینما شد. البته دوستان در کانون فیلمنامهنویسان از من به عنوان دبیر و ویراستار پروژه برای انتخاب کتابها و تربیت نسل تازهای از مترجمان سینمایی و از آقای خادمیان، مدیر نشر سفید سار بهدلیل توجه به ترجمه و معرفی این مجموعه به جامعه علاقهمند به حوزه کتاب و سینما تقدیر کردند.
نظر شما