فرهاد زیویار، عضو هیات علمی پژوهشکده علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است میزان كمی و كیفی كتابها و مقالات منتشر شده در حوزه علوم انسانی این فرایند تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ساز و کار متفاوتی قرار داشت و کفه ترازوی الگوها و متون ترجمهای سبقه محسوستری داشت، اما آن وضعیت تاریخی با وقوع انقلاب اسلامی جهت متفاوتتری پیدا كرد.
عضو هیات علمی پژوهشکده علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: دیرینهشناسی این مساله مبین این نكته است كه بررسی و كاوشهای ما با هدف كشف واقعیتهای نو درباره آنچه كه از دریچه ذهن ما به عنوان فراورده و میراث فكری و معنوی بشر به شمار میرفته است در چه زمانی دچار چالش شده است. اگر میگوییم دویست سال پیش چرا؟ شاید به این علت باشد كه دویست سال پیش اولین مواجهات ما با غرب جدید پیش میآمده است.
وی افزود: اما این مواجهات در چه شرایطی و با چه ویژگیهایی رخ داده است بحث مفصلتری میطلبد ولی قطعاً حساسیت آن چنان خاص و منحصر به فرد بوده است كه به نظر میرسد همه این مصاحبت را تحتالشعاع قرار دهد و اگر عنوان شود كه این مواجهه ما در دویست سال پیش با غرب جدید مانند برخورد آب با صخره بود یا بیرون افتادن ماهی از آب سخنی به گزاف ذكر نشده است.
به گفته این مدرس دانشگاه، اگر از ذكر رخدادها و مباحث خاص این دوره تاریخی (تاریخ نقلی) صرف نظر كنیم در این مواجهه فصل جدیدی از مناسبات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی بینالمللی برای ایران رقم میخورد كه مسائل، چالشها، عبرتآموزیها و تلاطمات آن ایام و ازمنه بعد را هم تحتالشعاع قرار میدهد از جمله این مسائل تأمل در وضعیت فرآوردهها، میراث فكری و معنوی و مقایسه آنچه كه داریم و به عنوان یك نقطه اتكا روی آن مستقر شدهایم با آنچه كه با آن مواجه شدهایم. باید تاکید شود که طرح این مسائل یك تكاپوی جدی برای جامعه ایرانی و بالاخص نخبگان ایجاد كرد كه ما حصل آن منجر به تجویز نسخههای متعدد (بعضاً حیرتزده و شتابزده) هم شد.
زیویار عنوان کرد: حیرت و شتابزدگی در مراودات سیاسی، آموزش و تربیت (اعزام محصلان به خارج) و تغییر و تحولات ساختاری نظام مدیریت سیاسی اقتصادی، فرهنگی آموزشی آنچنان سرعت تغییر، تحول و واكنشهای سیاسی اجتماعی در ایران را بالا میبرد كه نقاط عطف تاریخ تحولات ایران بعد از آن دوره را تحتالشعاع این مساله قرار میدهد.
وی با بیان اینکه بازگشت محصلان اعزامی به اروپا و رفت و آمدها و مراودات سیاسی و تصمیمات شتابزده در آن مواجهه تاریخی یقیناً نمیتواند با موضوعات مهم تاریخی چون واقعه رژی، تأسیس دارالفنون، نهضت مشروطه و... با هدف ابراز و اعلام ناكارآمدی نظام سیاسی موجود و رویارویی با استعمار بدون ارتباط باشد، گفت: در این مواجهه سخت دو چالش هویتی درونی و بیرونی برای کشور بهوجود آمده است كه تقریباً اكثر تحولات بعدی را هم تحتالشعاع قرار داده است. چالشی كه حتماً همراه با ریزشها و رویشهای فراوان بوده است.
زیویار تاکید کرد: ریزشهایی كه با تردید در همه فرآوردهها و میراث فكری و معنوی استارت خورد و رویشهایی كه با تقابل و یا مقاومت برداشتههای مؤثر و مفید فرهنگی و هویتی (حوزه علوم انسانی) خود پافشاری كرد. در مورد ارائه راهكار برای برداشتن موانع باید اذعان كنیم كه اگر این واقعیت را قبول داشته باشیم كه خود وقایع و حوادث تاریخی نقاط قوت و ضعفهای جوامع را بیشتر نمایان میكند و حتی بعد از این وقایع نیازهای جدیدی تعریف میشود و براساس این نیازها باید راهكارهای جدید و متناسب با آن ارائه شود. در وضعیت بهوجود آمده به نظر میرسد بهترین راهكار بررسی و تأمل در كارآمدی و ناكارآمدی نسخههای تجویز شده و تطابق آن با نیازهای موجود و در ادامه آن بررسی عوامل بازدارنده كاربست این نسخهها هم ضروری به نظر میرسد. به عبارت دیگر در درمان درد، تشخیص صحیحتر، هم اولویت دارد هم اولیت.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه نقش پژوهشگاهها و مراكز علمی در پویا كردن این حوزه قطعاً اساسی است، یادآور شد: این موضوع جزء مأموریتهای اولویتدار و اصلی مراكز علمی و به ویژه حوزههای علوم انسانی به شمار میرود، اگرچه این مأموریت ممكن است در تغییرات مدیریتی، سلایق و ذوایق گوناگون دچار فراز و فرود هم بشود اما اگر ماحصل كاركرد موسسات آموزشی و پژوهشی را در تولید آثار علمی و تخصصی و ارائه دانش آموختگان آن منصفانه و بیطرفانه وارسی بكنیم نتیجه آن قطعاً در بین همان فرایند ریزشی (حیرت و توجه به بیرون) و رویشی (مقاومت برداشتههای مؤثر هویتی و فرهنگی)در رفت و آمد است.
زیویار گفت: تصور میشود كه بعد از انقلاب با آنكه كارنامه تقریباً قابل قبولی در این زمینه قابل ارایه است ولی به نسبت موقعیتها و امكانات موجود توفیقات درخوری را شاهد نبودهایم حتی در برخی از زمینهها نسبت به جامعه (داخل و خارج كشور) دچار افت محسوس و اساسی هم شدهایم.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ارزیابی از میزان كمی و كیفی كتابها و مقالات منتشر شده در حوزه علوم انسانی در پاسخ دادن به نیازهای جامعه عنوان کرد: ارزیابی من میتواند براساس مطالعات و بررسیهای صورت گرفته از جانب دیگران باشد البته بعضاً آمار و ارقام و بررسیها متفاوت است اما روی هم رفته بین دانشآموختگان و آثار علمی و تخصصی در پاسخگویی به نیازهای جامعه مناسبت بایستهای وجود ندارد، شاید انتظارات آرمانی هم به جا نباشد به هر حال پاسخ به این دو سوال در نكات و توضیحات تأمل برانگیز راجع به سوال اول مستتر باشد.
وی تاکید کرد: ناگفته نماند كه این فرایند تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ساز و کار متفاوتی قرار داشت و کفه ترازوی الگوها و متون ترجمهای سبقه محسوستری داشت، اما آن وضعیت تاریخی با وقوع انقلاب اسلامی جهت متفاوتتری پیدا كرد؛ در رخداد انقلاب اسلامی حداقل در بین كشورهای مسلمان یك باب و انفتاح جدید تاریخی ایجاد کرد كه تا حدودی همه ریزشها و رویشهای گذشته را تحتالشعاع قرار داد. به نظر میرسد هم اكنون كه در دهه چهارم این رخداد تاریخی به سر میبریم سنگینی بار حوزههای تخصصی علوم انسانی به ویژه در ساخت و نظام سازی در الگوی انقلاب اسلامی با ایفای نقش مجامع نخبگی (دانشگاه و مراكز تحقیقاتی) در فرایند متوازنی قرار ندارد كه البته ایجاد توازن در این فرایند مستلزم تبیین و ظرفیتمندی الگوی ارائه شده و ملزومات دیگری هم خواهد بود.
نظر شما