چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۷
ابراهیمی: افراد کتابخوان نمود عینی خوبی در جامعه ندارند / باید برای فرهنگ هزینه کنیم

جعفر ابراهیمی(شاهد) معتقد است افراد کتابخوان، نمود عینی خوبی در جامعه ندارند و مردم همیشه فکر می‌کنند آن‌ها باید زندگی ساده و توأم با بدبختی داشته باشند، زیرا لذتی که از کتاب خواندن می‌برند بسیار زیاد است و نباید دم از سایر چیزها بزنند؛ این نگاه درستی نیست و سبب می‌شود گروهی از افراد که نیاز به تشویق دارند، انگیزه‌شان را برای مطالعه از دست بدهند.

جعفر ابراهیمی (شاهد) در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره لزوم توجه به کتاب و کتابخوانی بیان کرد: افرادی که اهل مطالعه هستند، دیرتر پیر شده و دیرتر به بیماری‌هایی مانند آلزایمر مبتلا می‌شوند. متاسفانه در کشور ما اتفاقاتی افتاده که بر همه ارزش‌ها از جمله کتابخوانی تاثیر گذاشته است. ببینیم ما چقدر برای تشویق مردم به کتابخوانی هزینه کرده‌ایم؟ چقدر برای افرادی که اهل مطالعه هستند، ارزش قایلیم؟ با این همه نویسنده و شاعری که تربیت کرده‌ایم، چرا نتوانسته‌ایم مخاطبان را جذب کنیم؟ چرا با این‌که بسیاری از کتاب‌های ما در خارج از کشور ترجمه شده‌اند در ایران مخاطبان چندانی ندارند؟
 
این شاعر و نویسنده پیشکسوت حوزه کودک و نوجوان گفت: با نگاهی اجمالی متوجه می‌شویم که در دهه 60 و حتی سال‌های پیش از آن، مردم رغبت بسیار زیادی به آگاهی و دانستن داشتند و از این‌رو علاقه زیادی به مطالعه مخصوصا مطالعات سیاسی از خود نشان می‌دادند. بعد از انقلاب هم این رغبت به مطالعه ادامه داشت و مردم همچنان کتاب‌های مختلف را می‌خریدند و می‌خواندند و شاهد انتشار کتاب با تیراژ بالا بودیم.
 
وی ادامه داد: آثاری که در گذشته منتشر می‌شد، معمولا با هر سلیقه‌ای مطابقت داشت؛ البته کتاب‌های بد هم چاپ می‌شد، اما تعدادشان بسیار کمتر بود. در همین دوره به ادبیات کودک تالیفی بهای زیادی می‌دادند، از این‌رو بسیاری از جوان‌ها در آن زمان انگیزه پیدا کرده بودند که بنویسند. من هم در همین دوران به‌خاطر انگیزه‌‌ای که در من ایجاد شده بود تصمیم گرفتم رمان بنویسم و در آن زمان بود که دو رمان «یک سنگ و یک دوست» و «در کوچه‌های خیس» را نوشتم که اول در مجله کیهان بچه‌ها چاپ و سپس از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شد. در آن زمان تیراژ این رمان‌ها 20 هزار نسخه بود که در طول یک سال چاپ نخست آن به فروش رفت و تا به حال به چاپ چهارم رسیده است.

ایجاد انگیزه در افراد برای کتابخوانی 

به گفته ابراهیمی، نمود عینی افراد کتابخوان در جامعه ما شکل خوبی ندارد؛ همیشه فکر می‌کنند افراد کتابخوان باید زندگی ساده و توأم با بدبختی داشته باشند، زیرا لذتی که از کتاب خواندن می‌برند بسیار زیاد است و نباید دم از سایر چیزها بزنند و نگاه درستی نیست. البته این‌گونه افراد واقعا به مطالعه علاقه دارند و از کتاب خواندن لذت می‌برند، اما این نگاه‌ها سبب می‌شود که سایر افراد انگیزه کمتری برای مطالعه داشته باشند. گروهی از افراد در جامعه ما نیاز به تشویق دارند و باید برای کتابخوانی در آن‌ها انگیزه ایجاد شود.
 
شاعر «خوشا به‌حالت ای روستایی» اظهار کرد: متاسفانه در شرایط موجود خانواده‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که کتاب دیگر به دردشان نمی‌خورد و احساس می‌کنند در جامعه‌ای زندگی می‌کنند که افراد کتابخوان کلاهشان پسِ معرکه است و اول باید به فکر نان شبشان باشد، بعد به کتاب خواندن بپردازند. ارزش کتابخوانی در جامعه پایین آمده و عملکرد مدیران دولتی ما نیز در آن بی‌تاثیر نبوده است. در این شرایط چه توقعی برای افزایش آمار مطالعه می‌توان داشت.
 
ابراهیمی با بیان این‌که وقتی مدیران خیلی اهل کتابخوانی نیستند، نمی‌توان مرهمی برای این درد یافت، افزود: فرهنگ، کتاب و کتابخوانی در جامعه ما همیشه آخرین اولویت بوده، مدیران دولتی هم چون همیشه به آمار توجه دارند، بیشتر به تعداد عناوین منتشر شده اهمیت می‌دهند و به تیراژ و کیفیت کتاب اهمیت نمی‌دهند که کتاب‌ها به تجدیدچاپ می‌رسند یا نه. امروزه بسیاری از آثار خوب تجدیدچاپ نمی‌شوند و خیلی زود فراموش می‌شوند، زیرا کتاب‌ها و عناوین دیگر خیلی سریع جایگزین آن‌ها می‌شوند. 

وی ادامه داد: یکی از مشکلات اصلی کتاب این است که شمارگان آن بسیار پایین است و اصلا به‌دست مخاطبان نمی‌رسد. این همه کودک و نوجوان و بزرگسال با تیراژ هزار نسخه نمی‌توانند کتابخوان شوند و اغلب به‌جای کتاب‌های خوب، کتاب‌های بازاری و بی‌کیفیت به دستشان می‌رسد و آن‌ها را بیشتر دلزده می‌کند. معمولا ناشران برای آنکه بتوانند پولشان را برگردانند، مجبورند در کنار تولید کتاب‌های خوب، تعدادی کتاب بازاری هم منتشر کنند تا هزینه‌هایشان تامین شود.
 
باید برای فرهنگ هزینه کنیم

ابراهیمی در ادامه توسعه و گسترش استفاده از فضای مجای را عامل دیگر کتاب نخواندن مردم دانست و گفت: مساله دیگری که سبب عدم گرایش مردم به کتابخوانی شده، توسعه و گسترش استفاده از فضاهای مجازی در بین مردم است که بیشتر وقت آن‌ها را پر کرده است. مردم معتاد فضاهای مجازی شده‌اند؛ امروزه پدران و مادرانی که کودکانشان را نصحیت و تشویق به کتابخوانی می‌کردند، خودشان بیشتر وقتشان را در فضاهای مجازی می‌گذرانند. این آفتی است که در جامعه ما افتاده است و سبب شده مردم روز به روز از کتاب و کتابخوانی دور شوند.
 
وی افزود: ما به‌طور جدی کار عملی و موثری در کتابخوان کردن بچه‌ها انجام نداده‌ایم، فقط شعار داده‌ایم و حرف زده‌ایم و عمل نکرده‌ایم؛ باید برای فرهنگ هزینه کنیم. نباید صنعت و اقتصاد را در اولویت قرار دهیم و نسبت به فرهنگ بی‌تفاوت باشیم. همیشه در کشور ما نویسنده و شاعر دنبال خودسانسوری بوده و تازگی‌ها وضعیت در این حوزه بهتر شده است. باید بتوانیم مسائل مختلفی مانند عشق، محبت و غیره را برای بچه‌ها بیان کنیم تا عواطف آن‌ها به‌طور ناقص پرورش نیابد و علاقه‌مند به مطالعه و کتابخوانی شوند.
 
نویسنده رمان «شب‌های بی فانوس» همچنین با اشاره به برگزاری مناسبت‌هایی مانند هفته کتاب در کشور، عنوان کرد: برگزاری اینچنین مناسبت‌هایی همواره حس بدی را در من ایجاد می‌کند؛ وقتی چیزی تبدیل به یک روز یا یک هفته می‌شود، اغلب مردم فکر می‌کنند، فقط باید همین یک هفته یا یک روز کتاب بخوانند، در‌ حالی‌که ما باید کاری کنیم که آن‌ها در طول سال کتاب بخوانند و فکر نکنند کتاب خواندن و کتاب خریدن فقط باید محدود به نمایشگاه کتاب یا هفته کتاب باشد؛ باید کارهای اصولی و زیربنایی انجام شود. به‌عنوان مثال سال‌ها تلاش ‌کردیم که زنگ انشا تبدیل به زنگ مطالعه شود، اما نتوانستیم موفق عمل کنیم و الان تعطیل شده است، چراکه نخست باید معلمانی را تربیت می‌کردیم که بتوانند این‌گونه کلاس‌ها را اداره کنند؛ باید در این زمینه کارهای زیربنایی انجام می‌دادیم و از حضور شاعران و نویسندگان در مدارس و کلاس‌های درس استفاده می‌کردیم تا برای بچه‌ها کتاب بخوانند و آن‌ها را به مطالعه تشویق کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها