ایوب آقاخانی بهتازگی نمایشنامه «زنانی که به بزها خیره شدهاند» را از سوی نشر سیراف روانه بازار کتاب کرد.
شخصیتهای این نمایشنامه شوکا (در آستانه چهلسالگی)، ماندانا (تقریبا هم سن و سال شوکا)، ادیب (همسر شوکا، چهلوچندساله) و کاووس (در آستانه پنجاهسالگی) هستند.
ماجرا در «زنانی که به بزها خیره شدهاند» از این قرار است که زنی به نام «شوکا» به ناگاه از تصادف و به کما رفتن همسر سابقش کاووس باخبر میشود. کسی که برای دادن این خبر با او تماس گرفته از نامهای که کاووس برایش نوشته میگوید. با اینکه شوکا، فوبیای رانندگی دارد، به جاده میزند و برای رسیدن بر بالین کاووس که لحظات پایانی عمر را میگذراند، راهی رشت میشود. امروز دومین سال ازدواج شوکا با همسر حال حاضرش یعنی ادیب است و شوهر عاشقپیشه درصدد غافلگیر کردن مهندس قصه، از اینکه تعداد زیادی میهمان دعوت کرده، به او چیزی نمیگوید....
در صفحه 71 نمایشنامه «زنانی که به بزها خیره شدهاند» میخوانیم:
«کاووس: تو واقعاً به روش درمانی من اعتقاد نداری؟
شوکا: تو واقعاً خوشحالی منو از همهچی انداختی؟
کاووس: منظورت از همهچی چیه؟
شوکا: «همهچی»!
کاووس: ادیب؟
شوکا: مثلاً.
کاووس: چرا باهاش ازدواج کردی؟
شوکا: حاضر نیستم به کسی توضیح بدم.
کاووس: منم؟
شوکا: مخصوصاً تو!
کاووس: ولی اگه به من توضیح بدی انگار داری به خودت توضیح میدی؛ سبک میشی؛ منم که تکلیفم معلومه. تو اغمام. با کسی نمیتونم حرف بزنم! نه؟»
چاپ نخست نمایشنامه «زنانی که به بزها خیره شدهاند» به قلم ایوب آقاخانی با شمارگان یکهزار و 100 نسخه در 96 صفحه به بهای 6 هزار تومان در سال 1395 از سوی نشر سیراف روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما