نشست «بایدها و نبایدهای عاشورا در ادبیات دینی کودکان و نوجوانان» برگزار شد
سبحانینسب: روح عاشورا را برای کودکان بیان کنیم/ رفیعی: سخنان دروغ گذشتگان و باور آیندگان مشکل مشترک همه ادیان است
حجتالاسلام علیرضا سبحانینسب در نشست «بایدها و نبایدهای عاشورا در ادبیات دینی کودکان و نوجوانان» گفت: باید تلاش کنیم به روح عاشورا برسیم و آن را برای کودکان و نوجوانان بیان کنیم، ما علاوه بر بیان تاریخ کربلا برای بچهها، کربلای تاریخسازی داریم که باید برای مخاطبان به تصویر بکشیم.
زیارت عاشورا منشور حقایق شیعه است
حجتالاسلام علیرضا سبحانینسب، رئیس انجمن ناشران استان قم در این نشست به بیان ویژگیهای آثار خوب دینی پرداخت و گفت: کتاب خوب دینی باید از ساختار، ایده، محتوا و شکل فیزیکی خوبی برخوردار باشد که در همه این موارد بایدها و نبایدهایی وجود دارد که باید لحاظ شود.
این محقق و پژوهشگر ادامه داد: محتوای آثار عاشورایی از اهمیت بالایی برخوردار است. محتوای عاشورایی متناسب با منبع معرفتی عاشورا، باید خیلی بیشتر از این کتابهایی باشد که در حال حاضر برای کودکان و نوجوانان تولید شده است.
وی در ادامه به ذکر نمونههایی از دعای زیارت عاشورا پرداخت و گفت: عاشورا ادامه رسالت و ادامه بعثت است و در ظرف عاشورا باید بعثت و سپس غدیر معنا شود، در ادامه عاشورا به مهدویت وصل میشود. زیارت عاشورا منظومهای است که کل دین در آن به هم وصل شده و منشور حقایق شیعه است. متناسب با این منبع معرفتی باید برای کودکان و نوجوانان کتاب تولید کنیم. حتی در زیارت عاشورا لحن عمومی وجود ندارد و همه فتنهگران با نام اشاره شده است حتی ابوسفیان را پیش روی مخاطب میگذارد و میگوید عاشورا حاصل ابوسفیان، تفکر بنیامیه و ... است.
روح عاشورا را برای کودکان بیان کنیم
به گفته این محقق، ما یک روز عاشورا داریم و یک روح عاشورا و باید تلاش کنیم به روح عاشورا برسیم و آن را برای کودکان و نوجوانان بیان کنیم. همچنین علاوه بر بیان تاریخ کربلا برای بچهها کربلای تاریخساز نیز داریم که باید برای کودکان و نوجوانان به تصویر بکشیم. ما نباید در حسین زمان و حسین آن دوران محدود شویم. حسین باید توسعه یابد همچنین در یزید آن زمان هم نباید محدود شویم. یزید دارای همه رذایل زمان است. باید ظلم ستیزی امام حسین (ع) و احیای شخصیت و کرامت انسانها و آزادگی برای مخاطبان به تصویر کشیده شود.
سبحانینسب اظهار کرد: عاشورا نقطه و قله اوج احساسات دینی ماست و بزرگان ما به درستی گفتهاند که این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است و میتواند به ما معرفت و ایمان دهد و عاطفه ما را در مسیر دینی رشد دهد.
مشکل مشترک ادیان؛ سخنان دروغ گذشتگان و باور آیندگان
علیمحمد رفیعی نیز در این نشست به ارایه تعریفی از ادبیات دینی پرداخت و گفت: ادبیات یک قالب است و هر محتوایی میتوان در آن ریخت که این محتوا میتواند دینی، پلیسی، طنز و... باشد. بنابراین ادبیات دینی ترکیب قالب و محتواست و ادبیات عاشورایی زیرمجموعه ادبیات دینی محسوب میشود.
به گفته این نویسنده و پژوهشگر ادبیات دینی، ادبیات هنر سخن است که به وسیله سخن و شعر و داستان تجلی پیدا میکند. هنر ترکیبی از فعالیت و زیبایی است. ادبیات گونهای از سخن است که در آن خلاقیت و زیبایی به کار میرود.
رفیعی در ادامه سخنانش هدف از ادبیات دینی را پرداختن به یکی از موارد اعتقاد دینی، اندیشه دینی، پیام دینی، تخیل دینی، احساس دینی، تغییر دینی و تغییر مورد نظر دین بیان کرد و گفت: گونههایی از ادبیات و هنر که مفاهیم عام و انسانی را تولید میکنند نیز میتوانند زیرمجموعه ادبیات دینی قرار گیرند. چون هدفی که ادبیات دینی دارد، مدنظر قرار میدهد. به عنوان مثال ویکتور هوگو در رمان «بینوایان» به خوبی توانسته بخشش را به تصویر بکشد و میتواند نمونهای از ادبیات دینی باشد چرا که در آن از ادبیات اخلاقی سخن گفته شده و چون اخلاق هم زیرمجموعه دین است بخشی از ادبیات دینی محسوب میشود.
وی در ادامه سخنانش دروغ گذشتگان و باور آیندگان را مشکل مشترکی عنوان کرد که در همه ادیان وجود دارد و افزود: دروغی که در گذشته مطرح میشود در مباحث دینی به تدریج حالت تقدس پیدا میکند و آیندگان آن را باور میکنند و به راحتی نمیتوانند آن را کنار بگذارند متاسفانه این مشکل در ادبیات عاشورایی هم وارد شده است.
این نویسنده حوزه دین در ادامه سخنانش به اهمیت منابع و مآخذی که از آنها اطلاعات عاشورایی استخراج میشود اشاره کرد و گفت: یکی از راههای دستیابی به اطلاعات عاشورایی بررسی اسناد و مدارک و مراجعه به راویانی است که در آن واقعه تاریخی حضور داشتهاند. این کار را بسیاری از علما در موارد مختلف انجام دادهاند، اما متاسفانه در ماجرای عاشورا نمیتوان چنین کاری کرد چرا که راویان و شاهدان این واقعه بهجزء معدود زنان، بچهها و شاهدانی که زنده ماندهاند، اغلب راویان در سپاه دشمن بودهاند، بنابراین نمیتوان از این روش سختگیرانه تاریخی بهره گرفت و باید از منابع کهنتر و راویان معتبرتر استفاده کرد. در ادبیات عاشورایی چارهای نداریم جز اینکه از کهنترین منابع (قبل از قرن ششم و هفتم) به صورت نقادانه استفاده کنیم.
مراجعه به قدیمیترین منابع و مقاتل در زمینه عاشورا
رفیعی از «مقتل ابومخنف» به عنوان کهنترین منبع این حوزه یاد کرد و گفت: ابومخنف 90 سال بعد از عاشورا از دنیا رفته و افرادی را دیده که یا خودشان در کربلا حضور داشتهاند و یا با یک فاصله از حاضرین در واقعه عاشورا ماجرا را شنیدهاند اما این مدخل از بین رفته است و باید از منابعی استفاده کنیم که به این مقتل اشاره کردهاند، مانند تاریخ طبری که در آن بخشی از این مقتل نقل شده است. البته جدیداً هم کتابی با عنوان «مقتلالحسین» منتشر شده که در آن مواردی که از «مقتل ابومخنف» در تاریخ طبری نقل شده بیان شده است. البته نمیتوان گفت همه مواردی که در مقتل ابومخنف آمده درست بوده اما 90 درصد اطلاعات آن صحیح است. بنابراین ما اول باید به قدیمیترین منابع و مقاتل رجوع کنیم. دوم اینکه از حد خاصی پایمان را فراتر نگذاریم چرا که میبینیم گاهی افرادی میآیند و مطالبی را به دروغ اضافه میکنند.
به گفته این پژوهشگر دین، از مسایل مهم در نگارشهای دینی این است که ما باید در ابتدا دوستدار حقیقت و دوستدار امام حسین (ع) باشیم و نباید به چیزهایی بپردازیم که ساختگی است و به امام حسین (ع) نسبت داده شده است. ما نباید واژههایی بسازیم و در دهان ائمه بگذاریم زیرا ائمه اطهار از ویژگیهای خاص و علم والایی برخوردار بودهاند.
پاسخ به نیاز مخاطبان و داشتن جامعهای زنده و پویا
مژگان میرمحمدصادقی، نیز در این نشست به اهمیت توجه به نیاز مخاطب پرداخت و گفت: اگر نویسنده را یک روشنفکر بدانیم در ابتدا باید نیازهای جامعه را حس کند و اگر اقدامی انجام دهد برای رفع این نیاز باشد. باید ببینیم نیاز کودکان بعد از نیاز زیستی و امنیتی چیست؟ قطعا نیاز عاطفی است و ما در داستانهای دینی کودک به وسیله تحریک عواطف او را جذب میکنیم.
این نویسنده ادامه داد: اما نیازی که در مرحله بالاتر بهویژه در گروه سنی نوجوان مطرح است احترام و پذیرفتهشدن در جامعه است که اگر به این نیاز آنها پاسخ داده شود قطعاً جامعهای زنده و پویا خواهیم داشت. در این شرایط بایدها و نبایدهای عاشورایی میتواند رنگ جدیدتری به خود گیرد.
وی همچنین اظهار کرد: باید ببینیم فقط هدف ما آشنایی نوجوانان با واقعه عاشوراست یا اینکه میخواهیم به بهانه داستان عاشورا بحث اخلاق را هم مطرح کنیم. در این شرایط ما روی سندیت مطالبمان بیشتر دقت میکنیم و وقتی میخواهیم به نوجوانمان بگوییم که نیاز به اسطورههای ساختگی ندارد باید به خوبی و با قدرت به شخصیتهای واقعه عاشورا مانند امام حسین (ع) یا حضرت زینب(ع) بپردازیم. همچنین وقتی میخواهیم بگوییم جوانانی که همراه امام حسین (ع) بودهاند بسیار قدرتمند بودهاند باید به مواردی اشاره کنیم که نوجوانان در زمان مطالعه بتوانند از آنها الگو بگیرند.
به گفته میرمحمدصادقی، نوجوانان ما در دنیای امروز در حال بمباران اطلاعات هستند و چیزی که در قالب کتابهای مذهبی به آنها ارایه میدهیم باید به گونهای باشد که بتوانند از اعتقاداتشان دفاع کنند.
نظر شما