به مناسبت سالروز درگذشت مورخ بزرگ مسلمان
مورخی که غربیان او را هرودوت اعراب میخوانند/ «مروجالذهب» کتابهای مفقوده را در خود جای داد
ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، یکی از برجستهترین مورخان مسلمان بود که به دلیل نگارش آثار متعدد و ارزشمند از سوی غربیان القابی چون هرودوت اعراب و پیشوای دائرالمعارفنویسی پیدا کرد. «مروج الذهب» شاخصترین اثر وی برگزیده صد کتاب تاریخی است که امروزه بیشتر آن آثار نابود شدهاند.
از انسانگرای مسلمان تا پیشوای دایرهالمعارف نویسی
آثار متنوع مسعودی، تعابیر گوناگونی درباره او در پی داشته است: کراچکوفسکی او را محققی چون بیرونی و عالمی متخصص در تاریخ و جغرافیا نمیداند، بلکه ادیبی چون جاحظ میشمارد که با اتخاذ اسلوب ادبی به نشر معارف پرداخته است. اشبول او را «انسانگرایی مسلمان» و میگوئل وی را «پیشوای دائرةالمعارف نویسی» میداند. به گفته برنارد لوئیس در میان آثار مسلمانان تنها سه اثر درباره تاریخ اروپای غربی برجای مانده است و کهنترین این آثار، «مروج الذهب» مسعودی است.
در دورانی که علی بن حسین مسعودی میزیست، دانش تاریخ رشد قابل ملاحظهای کرده و خود مسعودی نیز در این زمینه موفق به برداشتن گامهای تازهای شد. از مهمترین اقدامات او، سفرهای طول و دراز او به خارج از مرزهای کشور اسلامی بود که به قصد جمعآوری اخبار و اطلاعات پیرامون سایر ملل رخ میداد. آثار این سفرها که همراه با برداشتهای جامعهشناسانه وی از زندگی اجتماعی مردمان مختلف بوده در «مروج الذهب» آشکار است. به همین دلیل کریمر او را «هرودوت عرب» خوانده است.
ابن ندیم؛ راوی کهنترین شرح حال مسعودی
کهنترین شرححال وی در «الفهرست» ابن ندیم آمده که معاصر وی بوده است. او مینویسد: «وی از مردمان مغرب و از اولاد عبدالله بن مسعود است.» سپس از برخی از آثار وی از جمله «مروج الذهب»، «معادن الجوهر فی تحف الاشراف و الملوک و اسماء الدیارات» و «التاریخ فی اخبار الامم من العرب و العجم» یاد کرده است. یاقوت حموی با استناد به آنچه مسعودی در سفر دوم کتاب مروج خود آورده و گفته است که در بابل متولد شده، او را بغدادی دانسته که مقیم مصر شده بود.
درباره مذهب مسعودی اظهارنظرهای مختلفی شده است. ابن حجر از او یاد کرده و با ملاحظه مطالبی که در کتابهای او وجود دارد، وی را شیعی معتزلی دانسته است. سبکی با یاد از رسالهای که مشتمل بر آراء فقهی شافعی، مالک، ابوحنفیه، داوود بن علی ظاهری و سفیان ثوری بوده و این کتاب را مسعودی بر نویسنده آن ابوالعباس بن سرج قرائت کرده و بخشی را او بر وی املا کرده، وی را شافعی دانسته است. عالمان شیعه او را شیعی امامی دانستهاند.
نجاشی از وی و آثارش یاد کرده و میان آثار او به کتاب «اثبات الوصیه» اشاره کرده که بی شبهه اگر از او باشد، شیعی امامی است. دکتر رسول جعفریان معتقد است: «نگاهی به مروجالذهب نشان میدهد که علائق شیعی وی بسیار گسترده است؛ اما آثاری از تشیع امامی به جز آنچه درباره شرایط امام از دید مذهب امامی میآورد، در این کتاب وجود ندارد. در عین حال وی رساله مستقلی تحت عنوان «رساله البیان فی اسماء الائمه القطعیه من الشیعه» داشته که دقیقا باید در شرح حال امامان اثناعشر باشد.»
«مروج الذهب»؛ برگزیده صدها کتاب ارزشمند تاریخی
مهمترین کتاب وی همان «مروج الذهب» است. این اثر که تاکنون چندینبار به چاپ رسیده، تلخیص دو کتابی است که وی پیش از این کتاب تدوین کرده است. بهترین چاپ وی، چاپ هفت جلدی آن است که توسط شارل بلا در فاصله سالهای 1966 تا 1979 در بیروت، به چاپ رسیده است.
او در مقدمه این اثر اشاره کرده که کتابی به نام «اخبارالزمان» نگاشته که از آغاز خلقت تا زمان اسلام بوده است. پس از آن کتاب «الاوسط» خود را در تاریخ نگاشته و آنگاه مصمم شده تا تمام آنچه را که در آن دو کتاب به تفصیل آورده، در کتابی بگنجاند که همین «مروج الذهب و معادن الجوهر» است. وی در سال 333 کتاب مروج خود را تالیف کرد، اما بعدا در سال 336 وقایع تا آن سال را بر آن افزود.
مسعودی در مقدمه این اثر فهرستی از مهمترین کتابهای تاریخی موجود در زمانش را آورده است. در همانجا از «تاریخ طبری» بیشترین ستایش را کرده و نوشته است که او انواع تاریخ را فراهم آورده و کتابی است سودمند و پرفایده. همچنین از قدامة بن جعفر و کتاب «الخراج» او تمجید کرده است.
مسعودی فهرستی از ابواب کتاب خود را در مقدمه آورده است. کتاب با داستان پیدایش و خلقت آغاز میشود و در ادامه از تاریخ امتهای مختلف، سرزمینها، سلسلههای شاهی و جغرافیای تاریخی عالم ادامه مییابد. نگاه او در این مباحث صرفا تاریخی نیست بلکه از هرجهت به گذشته مینگرد و مجموعهای از آگاهیهای تاریخی، جغرافی، تاریخ علوم، تقویمها، ادیان و عقاید و... را به دست میدهد. پس از این موضوعات به تولد پیامبر (ص) میرسد و وارد تاریخ اسلام میشود. تقسیمبندی بر اساس تاریخ خلفاست و ذیل نام هر خلیفه از حوادث روزگار وی سخن گفته میشود.
منابع او بسیار فراوان بوده و دلیل آن اینکه نه تنها در حوزه تاریخ، بلکه بسیاری از حوزههای فکری و اجتماعی دیگر سخن گفته است. وی در بخش سیره از کتاب «المغازی» ابن اسحاق استفاده کرده است. در برخی نقلهای تاریخی مربوط به صفین و انساب یمن از ولید بن حصین معروف به ابن قطامی نام برده است. نام ابومخنف در بسیاری از موارد یاد شده است. از دیگر مشاهیری که مسعودی از آنها نقل کرده میتوان به هیثم بن عدی، واقدی، مدائنی، و ابوعبیده معمر بن مثنی اشاره کرد. در مجموع باید گفت که کتاب «مروج الذهب» مسعودی برگزیده از صدها کتابی است که امروزه بیش از 90 درصد آن از بین رفته است.
آثار مسعودی ترکیبی درخشان از تاریخ و جغرافیای علمی
مسعودی با استفاده از سفرهای متوالی خود، آگاهیهای فراوان شفاهی را نیز در کتابهایش فراهم کرده است. وی همچنین برخی از خاطراتش را که از جمله آنها گزارش شب جشنی در سال 330 در مصر بوده آورده است.
مسعودی 9 باب از کتاب «مروجالذهب و معادن الجوهر» را به زمین، دریاها، رودها و بهطور کلی به پدیدههای جغرافیایی اختصاص داده است. به نوشته روزنتال، آثار مسعودی ترکیبی ممتاز و درخشان از تاریخ و جغرافیای علمی است. وی خلاصه نوشتههای جغرافیایی پیش از خود و سفرنامههای معاصر با خود و نیز خلاصه گزارشهای سفر دریایی را در کتاب خویش آورده و برای تایید آن مطالب، آنچه را شخصا در سفرها از ملاقات با مردمان و اقوام مختلف دیده و شنیده، برآن افزوده است.
رابطه آب و هوای سرزمین شام و منش و شعور مردمان
مسعودی در «مروج الذهب» رویکردی جغرافیایی دارد. او به توصیف و تبیین کنشهای انسان در خشکی و دریا پرداخته و نشان میدهد که غواص چگونه بر دریای فارس غلبه میکند. «برای صید مروارید، که مایه معیشت او و فخر ثروتمندان شود، بن گوشه را میشکافد تا به جای بینی از آنجا نفس کشد؛ از کاسه سنگپشت دریایی شانهای میسازد یا شاخی را به شکل پیکانی میتراشد و بر سوراخ بینی مینهد؛ پنبهای آلوده بر گوش فرو میکند؛ پاها و ساقهای خود را سیاه میکند تا حیوانات دریا او را نبلعند.»
در جای دیگری بین آب و هوای سرزمین شام و منش و شعور مردم شام رابطه علی و معلولی میبیند و معتقد است آب و هوای شام، هوش را کند و عقل را کم و طبع را خشک میکند.
آثار نویسندگان یونانی و اسلامی، منابع «التنبیه و الاشراف»
کتاب دیگری که از وی برجای مانده «التنبیه و الاشراف» است که ضمن آن شرح کوتاهی از تاریخ عمومی جهان پیش و پس از اسلام را تا سال 345 آورده است. این کتاب دربردارنده سه بخش است؛ نخست مسائل جغرافیایی، دوم تاریخ فارس و روم و سوم تاریخ دوران اسلامی.
مسعودی در تالیف «التنبیه و الاشراف» از بسیاری از ماخذ مکتوب و برخی ماخذ شفاهی بهره برده است. آثار حکمای یونان چون افلاطون، ارسطو، بطلیموس و جالینوس از مهمترین ماخذ مسعودی است.
او همچنین از آثار نویسندگان مسلمان نیز استفاده کرده است؛ آثاری چون «مناقب قریش» ابوعبیده معمر بن مثنی، «غریب الحدیث» ابوعبید قاسم بن سلام، «الدولةالعباسیه» سلمویه، «الاخبار عن الامصار» جاحظ و...
نوآوریهای مسعودی در «التنبیه و الاشراف»
واژهشناسی زبانهای مختلف از نوآوریهای مسعودی در التنبیه است. او مینویسد: «ایرانشهر، شهر نیکان است. چرا که «ایر» به فارسی قدیم معادل خیر و برتری است و از همین رو رئیس آتشکده را «ایربذ» گفتند، یعنی «سر نیکان و برتران» و این کلمه را معرب کرده «هربذ» [هربد] گفتهاند.»
آداب اقوام، ملل و فرق گوناگون نیز در التنبیه آمده است. آداب روزه نصاری و خوراک آنها، نیایش بابلیان و صابیان و خوراکشان، و رسوم ملوک روم و مردم ایران از این جمله است.
از رسوم ایرانیان تا خرافات رایج عصر
او از برخی رسوم ایرانیان همچون کوسه سواری در روز اول آذر ماه در عراق و دیگر ولایتهای ایران خبر داده و پیشینه آن را از ایام پادشاهان ایران باستان میداند.
مسعودی همچنین نمونههایی از خرافات رایج عصر خود را نیز در کتاب «التنبیه و الاشراف» منعکس کرده است. او از آتشفشان مهراج در کوهستان اطراف جزایر چین یاد میکند که «به هنگام روز از غلبه نور خورشید سیاه و شباهنگام سرخ باشد و شعله آن به اوج آسمان رسد و گاه باشد که صدایی عجیب و هولانگیز از آن برخیزد که از مسافت دور شنیده شود و از مرگ یکی از ملوکشان خبر دهد و گاه باشد سبکتر از این باشد و از مرگ یکی از سران قوم خبر دهد و از قدیم به طول عادت و به تجربه اعلام مرگ ملوک را از غیر ملوک بازشناسند و خطا نکنند.»
نظر شما