«کلیفتون رابینز» نویسنده انگلیسی چندین رمان جنایی را در طول حیات خود به نگارش درآورد که سالها است تجدید چاپ نشدهاند. حالا پس از بیش از نیم قرن ناشری در انگلیس تصمیم به انتشار دوباره آثار وی گرفته است اما اثری از وی، چگونگی و زمان مرگ یا فردی از خانواده او برای دریافت حقوق مادی و معنوی این آثار یافت نشده است.
این ناشر دو رمان اول «رابینز» تحت عناوین «مرگ خاکی» و «مردی بدون صورت» را به صورت کتاب الکترونیکی منتشر کرده است اما دستمزد فروش این آثار را نگه داشته تا شاید یکی از اقوام این نویسنده را بیاید و دستمزد کتب او را به یکی از وارثین وی پرداخت کند. در کتاب اول کاراگاه داستان درباره ماجرای یک خودکشی در اطراف لندن تحقیق میکند و در نهایت به ردپای چند قاچاقچی مواد مخدر میرسد. در کتاب دوم نیز همان کارگاه که «کلِی هریسون» نام دارد به همراه همکار خود «هنری» شاهد قتلی در یک خانه هستند.
«پَک» معتقد است: «داستانهای «رابینز» بسیار هیجانانگیز و جذاب هستند و برای علاقهمندان به داستانهای جنایی جذابیت بسیاری خواهد داشت.»
وی درباره یافتن اقوام «رابینز» میگوید: «تلاش ما تاکنون بینتیجه بوده است. تنها چیزی که ناشر قبلی کتاب میداند این است که وی در سال 1890 در لندن به دنیا آمده است، در کمبریج درس خواند و به عنوان یک روزنامهنگار مششغول به کار شد. هیچ کدام از آثار او پس از سال 1940 تجدید چاپ نشدند و پس از این تاریخ هیچ اثر جدیدی از وی منتشر نشده است. مشاهدات نشان میدهد که وی در سال 1944 از دنیا رفته است اما بعضی دیگر معتقدند او تا سال 1964 در قید حیات بود. با وجود تلاش بسیار برای یافتن او یا فردی از خویشاوندان وی به هیچ نتیجهای نرسیدهایم.»
اصلاً مشخص نیست که او کیست. «اسکات» آرشیوهای مختلف برای یافتن ردی از یا تمام روزنامههای آن سالها را برای دیدن آگهی ترحیمی از او او جستجو کرده است. با افراد مختلفی در کشور سخن گفته و در جاهای مختلف اعلامیه نصب کرده است اما هیچ خبری از او یا خویشاوندان وی وجود ندارد. «بسیار عجیب است. زیرا وقتی کتابی منتشر میشود مشخص است که حقوق مالی و معنوی آن متعلق به چه کسی خواهد بود اما این کتاب هیچ مالکی ندارد. به همین دلیل ما تصمیم گرفتیم در روزنامهها و مجلات کثیرالانتشار اعلامیه چاپ کنیم تا شاید او یا خانواده او را پیدا کنیم.»
این انتشارات 50 درصد سود کتب منتشر شده را به مالک حقوق آن میپردازد که بسیار زیادتر از بسیاری از ناشران معروف در دنیا است. اما اگر کسی برای دریافت این حقوق پیدا نشود آنان مجبور به جمعآوری این مبلغ و انتظار بیشتر خواهند بود. «به عنوان یک ناشر به قوانین کپیرایت احترام میگذارم و دلم میخواهد کسی پیدا شود و بگوید نسبت دوری با این نویسنده دارد تا قوانین رعایت شود و سود ناشی از این کتاب به خانواده «رابینز» برگردد.
به نظر من آثار«رابینز» شباهت بسیاری به کتابهای «آگاتا کریستی» دارد. با خواندن کتابهای وی احساس میکنید یکی از این شخصیتها شباهت بسیاری به او دارد که چنین خوب آن را توصیف میکند.»
نظر شما