دو کتاب «بیسواد» و «فرقی نمیکند» اثر آگوتا کریستوف در قالب یک کتاب با عنوان «بی سواد و فرقی نمیکند» با ترجمه اصغر نوری از سوی انتشارات مروارید منتشر شد.
آگوتا کریستوف، متولد 1935 در مجارستان، بعد از چاپ چهار رمان «دفتر بزرگ»، «مدرک»، «دروغ سوم» و «دیروز» که او را به نویسندهای جهانی تبدیل کردند، «بیسواد» را در سال 2004 و «فرقی نمیکند» را در سال 2005 منتشر کرد و این دو کتاب، آخرین آثار داستانی او بودند.
در پشت جلد این کتاب آمده است:
«-زندگی؟ چرا؟ من از گذشتم و هیچی پیدا نکردم.
ماتیاس جواب داد:
-ولی چیزی برای پیدا کردن وجود ندارد ، هیچ چیز.
-تو هستی، ماتیاس. من به خاطر تو برگشتهام.
-خودت خوب میدانی که من فقط یک رویا هستم باید این را قبول کنی، ساندور. هیچ چیز دیگر وجود ندارد، هیچ کجا.
ساندور پرسید:
-خدا؟
ماتیاس دیگر جواب نمیداد.»
«بیسوادی» نوعی حدیث نفس نویسنده است. آگوتاکریستوف در این داستان، کل زندگیاش را با دور تند از نظر میگذراند؛ از کودکی و عشق به خواندن و نوشتن تا دوران جنگ، تبعید و تبدیل شدن به نویسندهای معروف. همه اینها مثل داستانی فشرده و موجز روایت میشود، با جملههای کوتاه و ساده و مینیمالیسم خاصی که کریستوف در آن استاد است. سرچشمه اصلی رمان «دفتر بزرگ» را میشود در این اثر یافت.
داستانهای مجموعه «فرقی نمیکند» شعرهایی هستند که به نثر نوشته شدهاند، آمیخته به سوررئالیسم و رنج بودن. این رنج را میشود در همه آثار کریستوف دید، اما او همیشه دنیای تلخ و سیاه آثارش را با طنزی ظریف ترکیب میکند تا پذیرفتنی و حتی بسیار خواندنی شوند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «در جنگل راه میرویم. طولانی. خیلی طولانی. شاخهها صورتمان را میدرند، توی چالهها میافتیم. برگهای مرده کفشهامان را خیس میکنند، قوزکهامان روی ریشهها پیچ میخورند. چند چراغقوه روشن شدهاند، اما نورشان چیزی نیست، جز چند دایرهی کوچک و درخت، فقط درخت. با این همه، انگار باید تا حالا از جنگل خارج میشدیم. حس میکنیم دور خودمان میچرخیم.»
کتاب «بیسواد و فرقی نمیکند» اثر آگوتا کریستوف با ترجمه اصغر نوری، با شمارگان یکهزار و 100 نسخه در 144 صفحه قطع رقعی، به بهای 10 هزار تومان از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.
نظر شما