شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۰
«ایران» نقطه مرکزی آثار مظفر بختیار بود/ یادداشت کیانوش کیانی هفت‌لنگ

کیانوش کیانی هفت‌لنگ، مشاورعالی دایره‌المعارف بزرگ اسلامی در یادداشتی که به مناسبت نخستین سال درگذشت مظفر بختیار در اختیار ایبنا قرار داده، نوشته است: او به ایران و ایرانی عشق می‌ورزید و مفتخر به فرهنگ و ادب و خاستگاه خود، سرزمین بختیاری بود. آثار او نیز بیشتر رنگ و بوی ایران را به خود داشت.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- دکترکیانوش کیانی هفت‌لنگ، مشاور عالی دایره‌المعارف بزرگ اسلامی و رئیس پژوهشکده ابوریحان بیرونی:

هر آن کس که زاد او ز مادر بمرُد زدست اجل هیچ‌کس، جان نبرد

مظفر بختیار، 28 آذرماه 1322 در خانواده‌ای نجیب و اصیل، فرهنگ‌مدار، ادب‌دوست و ادب‌پرور، چشم به جهان گشود. پدرش منوچهر، بختیار و مادرش مهیندخت نام داشتند. از طرف خانواده پدری، او نواده فتحعلی‌خان سردار معظم بختیاری و لطفعلی‌خان امیرمفخم بختیاری و از سوی خانواده مادری، نواده دوست‌محمد معیرالممالک و حسن مستوفی(میرزاحسن مستوفی الممالک) بود.

پدربزرگ و جد پدری او، هر دو از خوانین و بزرگان و در عین حال فرهنگ‌دوست بختیاری بودند. او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه انگلیسی و سپس مدرسه آمریکایی نمونه و تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان ادب به پایان رساند و در سال 1341 ه.ش موفق به دریافت دیپلم ادبی شد. وی در سال 1342 مدتی به تحصیل در رشته ادبیات عرب در دانشکده الهیات و معارف اسلامی پرداخت و پس از آن وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و به تحصیل در رشته ادبیات فارسی مشغول شد.

در تابستان 1344 از سوی دانشگاه استانبول برای مطالعه در زبان و فرهنگ ترک به آن دانشکده دعوت شد. دوره لیسانس را در سال 1345 و با احراز رتبه نخست به پایان رساند و در همین سال موفق به دریافت نشان درجه اول دانش شد. فوق لیسانس را نیز در سال 1348 به پایان برد. او دوره دکترا را در سال 1355 با دفاع از رساله خود با عنوان «تاثیر ادبیات فارسی بر ادبیات عرب» از دانشگاه تهران پشت سر گذاشت.

بختیار، علاوه بر تحصیل دانشگاهی، علوم اسلامی و ادبیات عرب را نیز در مدارس دینی آموخت. در سال 1334 به پیشنهاد ذبیح‌الله صفا، رئیس وقت دانشکده ادبیات، به تدریس تاریخ ادبیات پرداخت. در سال 1345، به عنوان مربی تمام وقت مشغول به کار شد و در سال 1348 به عنوان عضو وابسته گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی پذیرفته شد. وی در سال 1349 توسط سیدحسن نصر، به عنوان مدیر مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزیده شد و در سال 1350 ه.ش به درجه استادیاری ارتقاء یافت و به عضویت پیوسته گروه زبان وادبیات فارسی انتخاب شد.

مظفر در سال 1352 به عضویت هیات مدیره و سرپرست امور انتشارات موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران منصوب شد و در سال 1355 به رتبه دانشیاری ارتقاء یافت. در سال 1357 ریاست کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران را به عهده گرفت و در سال 1388 به رتبه استادی دانشگاه تهران ارتقاء و سرانجام در پانزدهم شهریورماه همان سال از دانشگاه تهران به افتخار بازنشستگی نائل آمد. علاوه بر آن دکتر بختیار با ماموریت از سوی دانشگاه تهران چندین سال نیز در دانشگاه پکن مشغول به تدریس و تحقیق بود.

در سال 1357 به دلیل انجام فعالیت‌های علمی گسترده و انتشار آثار مهم درباره «چین‌شناسی» و مطالعه فرهنگ شرق دور از سوی دانشگاه پکن به عنوان استاد ممتاز برگزیده و موفق به دریافت منشور این دانشگاه شد. همچنین بختیار به مدت دو سال نیز استاد اعزامی دانشگاه هانکوک سئول به تدریس کرسی زبان و ادبیات فارسی پرداخت.

پرداختن به آثار و سوابق درخشان علمی و پژوهشی و خدمات این فرهیخته گرانقدر را به مجالی دیگر وامی‌گذارم، هر چند دانشگاه تهران به عنوان یک پایگاه و رصدخانه علمی و اخلاقی کشور با جایگاه رفیع خود، یقینا قدرشناس این شخصیت گرانقدر که از دوره دانشجویی و استادی همچون شمعی گرد این دانشگاه گردید و عاشقانه جوانی و عمر خود را برای اعتلای نام این دانشگاه در طبق اخلاص نهاد، به این مهم دیر یا زود به شایستگی خواهد پرداخت.

ده‌ها کتاب و مقاله از استاد به یادگار مانده است که در همه آنها نقطه مرکزی تلاش‌ها و کوشش‌های علمی و اغلب آثار او «ایران» است. از آثار منتشر شده دکتر بختیار «اطلس تاریخی ایران»، «ایران پل فیروزه»، «شکوه ایران»، «کتابنمایه ایران» و مقالات «نشریه ایران‌شناسی» گواه این مدعاست.

او به ایران و ایرانی عشق می‌ورزید و مفتخر به فرهنگ و ادب و خاستگاه خود، سرزمین پرافتخار بختیاری بود و آثار او، رنگ و بوی ویژه خود را داشت. آشنایی او با جلوه‌ها و جنبه‌های گوناگون فرهنگ ایرانی از زبان و ادبیات فارسی گرفته تا تاریخ و هنر، به ویژه نگارگری و خوشنویسی، مینیاتور و خط، به قلمش شیوایی، روانی و چشم‌نوازی خاصی بخشیده بود.

من از سال 1357 زمانی که در حال جستجوی کتابی در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بودم، افتخار آشنایی با این ادیب و فرزانه را پیدا کردم. دقت‌نظر و وسواس علمی، تسلط بر زبان‌های انگلیسی و عربی، آشنایی با منابع دست اول، شاگردنوازی و بی‌ادعایی، پرهیز از خودنمای‌هایی رایج و تواضع و فروتنی، از او شخصیتی ممتاز و کم نظیرساخته بود؛ شخصیتی که سال‌ها باید درباره‌اش مطالعه کرد تا ابعادش به درستی شناخته شود.

مظفر بختیار سرانجام پس از یک دوره دست و پنجه نرم کردن با بیماری مزمن 23 مرداد 1394 جان به جان‌ آفرین تسلیم کرد و جامعه علمی و فرهنگی را در سوگ خود فرو نشاند هرچند که دوام او بر جریده عالم همواره ثبت است و یاد او در خاطرها گرامی خواهد بود؛ زیرا مرگ عالمان و دانشمندان هر چند ضایعه سختی است و هیچ چیز قادر به ترمیم آن نیست اما:
هرگز نمرده‌اند و نمیرد اهل دل
نامی است حرف مرگ بر این قوم ترجمان
ذوق فنا نیافته‌ای ورنه در نظر
رنگین‌تر از بهار بود، خلعت خزان.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها