امیر دژاکام، نویسنده، کارگردان و مدرس تئاتر، جزئیات تازهترین مجموعه نمایشنامهاش با عنوان «نصرت خانوم» را تشریح کرد و گفت که در این نمایشنامهها تلاش کرده، برخلاف سایر مجالس تقلید، به جای پایان خوش، به تراژدی بپردازد.
وی با اشاره به سادگی قصه چهار نمایشنامه کتاب «نصرت خانم»، گفت: داستانهای این نمایشنامهها بسیار پیشپاافتاده و ساده است و ماجراهایش را در هر خانواده ایرانی میتوان سراغ گرفت.
دژاکام نگاه طنزآمیز را مدیومی برای بیان تلخیهای موجود در جریان زندگی مردم معرفی کرد و در این باره گفت: من در این مجموعه نمایشنامه سعی کردم با انتخاب عنصر طنز، تلخی موجود در بیان و روایت خود را به شکلی کنترل شده و با استفاده از این مدیوم روایت کنم. «نصرت خانم» یا همان «مجلس تقلید» قبلاً توسط خود من در تئاتر شهر ، به روی صحنه رفته است اما «کرشمه چنگیزی»، «باد کافر» و «فرار مختصر» توسط خودم، اجرا نشده است.
وی بیان کرد: در نمایشنامه «مجلس تقلید» و «کرشمه چنگیزی» مادر محور نمایشنامه است و در «باد کافر» محوریت قصه عشق و محبت است.
این نویسنده و کارگردان، در ادامه افزود: «نصرت خانم» یا «مجلس تقلید»، قصه چند خواهر و برادر است که هرکدام مشکلات خاص خودشان را دارند و در کنار هم، در یک خانه قدیمی زندگی میکنند. در این بین، مادری به نام نصرت خانم این خانواده را دور هم جمع میکند. یکی از برادران نتوانسته است زن موردعلاقهاش را عقد کند و به خانه بیاورد، یکی از دختران با مشکل جهیزیه و ازدواج روبهرو است و یکی دیگر از آنها در ارتباط با نامزدش مشکلاتی دارد.
دژاکام درباره کاراکتر محوری این نمایشنامه، گفت: ما در پایان نمایشنامه متوجه میشویم که مادر مرده و یاد او بچهها را در کنار هم نگه داشته است. فضای این کار بسیار ساده و معمولی است.
این استاد دانشگاه هنر، با تأکید بر فضای ایرانی «مجلس تقلید»، دغدغههای کاراکترهای داستان را برشمرد و بیان کرد: در بخشی از این نمایشنامه همسر عقد کرده یکی از برادرها، از شوهرش میپرسد: برای من دو سیخ جگر میخری؟ مرد هم حساب میکند که قیمت هر سیخ جگر چقدر میشود و دو سیخش این اندازه پول میخواهد. با این حسابوکتاب، به همسرش میگوید: بله. من میتوانم یک بار برایت دو سیخ جگر بخرم.
دژاکام افزود: کرشمه چنگیزی، نام یکی دیگر از نمایشنامههایی است که در این کتاب آمده است. این نمایشنامه مربوط به مولانا است. من روی مسئله مولانا کار کردهام. قهرمان این قصه جوانی با نام پرویز است که خانواده فقیری دارد و میخواهد مولانا را بشناسد. جستوجوی پرویز برای شناخت مولانا تلاشی است که در کرشمه چنگیزی دیده میشود.
این نویسنده «باد کافر» را بهعنوان سومین نمایشنامه این کتاب معرفی و عنوان کرد: نمایشنامه سوم از این کتاب با نام «باد کافر»، داستانی بر بستر عشق و جنگ است. من در این نمایشنامه داستانی عاشقانه را در جریان جنگ تحمیلی روایت کردم. این نمایشنامه مربوط به داستان دو برادر است که برای جلب نظر معشوق، در آستانه جنگ به خرمشهر، سفر میکنند.
وی افزود: نمایشنامه «فرار مختصر» بر اساس رمان «پرواز ایکار» نوشته رمون کنو، ترجمه کاوه سیدحسینی نوشته شده است و نوعی برداشت آزاد از این اثر است. با این توضیح که مجالس تقلید معمولاً خوش پایان است اما مجالس تقلیدی که من نوشتهام تراژدی هستند. البته وجه کمدی، طنز و پرداخت عمیق وجود دارد اما پایان تلخی دارد. تلاش من در این کار این بوده که ژانر تراژدی را در کنار تقلید قرار دهم.
این نویسنده و کارگردان تئاتر در پایان، درباره کتابهایی که در سالهای اخیر بانام او منتشر شده است، بیان کرد: «نصرت خانم» دهمین جلد نمایشنامههای من است. در سال گذشته «یک نامه عاشقانه سانسور شده» را از سوی نشر نیستان منتشر کردم که مجموعهای تک پرسوناژ بود. «غزل کفر» در سال ۹۳ از سوی نیستان منتشر شد و «عروسی چاه» در سال ۹۲ در قالب کتاب وارد بازار نشر شد.
مجموعه نمایشنامه «نصرت خانم» در ۱۱۲ صفحه و باقیمت ۷۵۰۰ تومان از سوی نشر نیستان، منتشر شده است.
نظر شما