گفتوگوی ایبنا با عکاس برجسته ترکیه
مصطفی سون: در «شهر یک نفره» شعر وسیلهای برای توضیح عکس نیست/ همیشه به فرهنگ و هنر ایران علاقهمند بودهام
مصطفی سون، عکاس ترکیهای، درباره کتاب «شهر یک نفره»، پروژه مشترکش با هنرمندان ایرانی توضیح داد که در این کتاب عکسها و شعرها اگرچه در کنار هم آمدهاند اما قرار نیست همدیگر را تعریف کنند.
این هنرمند، سال گذشته با همکاری روزبه روزبهانی و سیامک تقیزاده کتابی تصویری با عنوان «شهر یک نفره» را در نشر چشمه منتشر کرد. این کتاب ترجمهای از اشعار شاعران مطرح ترکیهای و عکسهایی از روزبه روزبهانی و مصطفی سون است. «شهر یک نفره»، سومین اثر تصویری این هنرمند است که تا کنون منتشر شده. دو کتاب اول وی با نامهای «اینستاگرام» و «عکاسی خیابانی» توسط انتشارات انقلاب در کشور ترکیه به چاپ رسیدهاند. وی هم اکنون مشغول انجام پروژههای بینالمللی و ملی مختلفی است که در آنها سعی دارد زیبایی خیابانها و اطلاعات دورهای را که در آن زندگی میکند، ثبت کند.
مصطفی سون در عکسهایش تلاش میکند زندگی مردم را بازتاب بدهد؛ مردمی که گرچه از لحاظ مالی وضعیت مساعدی ندارند اما در درون از زندگی خود راضی هستند. او ترجیح میدهد چهره زندگی را واقعبینانه به تصویر بکشد. وی بارها گفته، با افرادی که زندگی نه چندان مجلل اما شادی دارند، ارتباط بیشتری برقرار میکند. آنچه در پی میآید، گفتوگوی این هنرمند با خبرگزاری ایبنا است.
درباره تجربه کار کردن با ایرانیها در کتاب «شهر یکنفره» بگویید. دستاورد این همکاری برای شما چه بود؟
پروژه ای که در آن با ایرانیها همکاری کردم، پروژهای بسیار مهم و ارزشمند بود. من همیشه به فرهنگ و هنر مردم ایران و جغرافیای این سرزمین علاقه داشتنم و ایرانیانی که با آنها همکاری داشتم، چیزهای زیادی در مورد فرهنگ و هنر ایرانی به من آموختند.
در این کتاب، شعرها چه ارتباطی با عکسها داشتند؟
راستش هیچ ارتباطی بین عکسها و شعرها نمیبینم. شعر ها به هیچوجه وسیلهای برای توضیح دادن عکسها نبودند و در طرف دیگر هم نمیتوان ادعا کرد که عکسها جنبه دیگری از شعر را به ما نمایش میدهند. هرکدام از آنها انسجام مخصوص به خود را دارند و برای روایت داستان مخصوص به خودشان از ابزارهای متفاوتی استفاده میکنند.
قبل از اینکه بخواهید در پروژه «شهر یک نفره» سهیم شوید، به شعر و شاعری علاقه داشتید؟ شاعر مورد علاقه خودتان کیست؟
البته که بله، من همیشه برای شاعران احترام خاصی قائل بودم و در مورد شاعر مورد علاقهام نیز باید بگویم، شاعرانی مثل ناظم حکمت و اورهان ولی هرکدام سبک منحصر به فرد خود را دارند ولی من هردوی آنها را خیلی دوست دارم.
نظرتان درباره تهران چیست؟ میتوانید آن را با استانبول مقایسه کنید؟
متاسفانه شانس این را که کل شهر را ببینم و درباره آن به جمعبندی برسم نداشتم. فقط مکانهای دیدنی تهران را دیدم و به نظرم دیدن این فضاهای محدود برای اینکه بخواهم هویت شهر را درک کنم کافی نیست.
البته فرهنگ مردم ایران و ترکیه را بسیار شبیه به هم دیدم، هر دو این فرهنگها هزاران سال قدمت دارند. هرچند نمیتوانم تصمیم بگیرم که کدام یک از این شهرها ترافیک سنگینتری داشتند!
آیا دوست دارید که دوباره به ایران برگردید؟
بله. همانطور که قبلا گفتم فرهنگ ایران واقعا برای من جذاب است و اگر فرصتش پیش بیاید بیشک دوباره به ایران خواهم آمد و مدت زمان بیشتری در این کشور اقامت خواهم کرد.
چرا همه عکسهایی که میگیرید سیاه و سفید هستند؟
دوست دارم با عکسهایی که میگیرم داستانهای متفاوتی را روایت کنم و احساس میکنم که رنگها مخاطب داستان را از ماجرای اصلی دور میکنند. سبک سیاه و سفید، مخاطب را بر داستان اصلی متمرکز میکند.
درباره منابع الهام خود هم بفرمایید. چه چیزهایی میتوانند در شما شور الهام خلق اثر را به وجود آورند؟
مردم .من دوست دارم مردم را در سنین مختلف، با جنسیتهای مختلف و در شرایط مختلف تماشا کنم. بهنظرم هر انسانی در این کره خاکی داستان مخصوص خود را دارد و شغل من به نمایش در آوردن این داستانها است.
نمایشگاه بعدیتان را کجا برگزار خواهید کرد؟
در حال حاضر، مشغول کار روی پروژههای متعددی هستم و فعلا نمیتوانم دقیقا مکان نمایشگاه بعدی را مشخص کنم اما به احتمال زیاد بعد از تابستان، حوالی ماههای سپتامبر و اکتبر، مکان نمایشگاه بعدی را اعلام خواهم کرد.
نظر شما