رمان «صداهای مرگبار» نوشته نادر قبلهای از سوی انتشارات مروارید روانه بازار نشر شد.
«صداهای مرگبار» تریلری است درباره یک قاتل زنجیرهای تنها؛ قاتلی که دوست دارد تنهاییهای زندگیاش را با کشتن کودکان پر کند ولی او خود در کودکیاش گیر کرده و زندگی پرنفرین امروزش حاصل همان تنهایی آن دوران است.
در پشت جلد این کتاب میخوانیم: «جنون پلیدی که هم در ذهن و هم در روحش رسوخ کرده بود، مانند نقابی جلوی چشمش را گرفته بود و هر چیزی را که زمانی بود در پیش چشمهایش کدر کرده بود گاهی اوقات در محیط خانه چیزی میدید که باعث میشد برای لحظهای هم که شده از این دنیای پلیدش کمی دور شود و به دوران نوجوانی یا حتی کودکیاش برگردد. همان موقع بود که احساس میکرد دنیای کودکیاش با تمام دردسرهایی که داشت، دنیای پاک برگشتناپذیری بود؛ با این دنیای کثیف بزرگسالی، که همهچیز برایش دغدغه بود، همهچیزش او را به اعمال زشت پر از بلوغ و غیرکودکانه وادار میکرد، فرق داشت. ولی این لحظات دیری نمیپایید، و بهسرعت چشمبرهمزدنی، یا به سرعت بوییدن رایحهای مطبوع، از وجودش پر میکشید. زندگیاش عفریتی بود که هستی او را به پایان نزدیک و نزدیکتر میکرد.»
نادر قبلهای در توضیح این رمان به ایبنا گفت: این کتاب داستان قاتلی است که کودکان را بهعنوان قربانیهای خود انتخاب میکند. داستان، خطی است اما در برخی مواقع فلاشبکهایی به گذشته میزند و راوی به عقب بازمیگردد.
وی ادامه داد: شاید با توجه به اینکه تمام داستان از ابتدا معلوم است و مخاطب خیلی سریع با قاتل آشنا میشود، عدهای تصور کنند که داستان کشش لازم را ندارد اما به این شکل نیست چراکه مخاطب هر چه بیشتر داستان را میخواند بیشتر کنجکاو میشود که بفهمد چرا این شخص کودکان را میکشد.
این نویسنده و مترجم با اشاره به فضای داستان اظهار کرد: داستان تاحدی فضایی اسطورهای دارد و افسانههای مختلفی وارد داستان شده است. شاید نکته شایان توجه این کتاب، قرار گرفتن افسانه و روانشناسی کنار هم است. فضایی که بهنوعی آزمونی است تا دنیاهای باستانی و مدرن کنار هم قرار گیرند.
وی افزود: کتاب ۱۳ فصل دارد که تمامی فصلها به وسیله عدد نامگذاری شدهاند. زاویه دید داستان دانای کل است و فکر میکنم مخاطب با شروع کتاب و گذر از صفحات ابتدایی آن جذب داستان شود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «دوباره صدای گریه بود که قادر را به خودش آورد. این صدا مثل این بود که چیزی را در ذهنش تداعی میکرد. لحظهای، بیحرکت، به نقطهای نامشخص خیره شده بود و به چیزی فکر میکرد؛ چیزی که در ذهنش مدتها بود که رنگ باخته و حالا دوباره زنده شده بود. ناگهان تمام بدنش از خشم سرخ شد و با عصبانیت جلوی بوته زانو زد. دو دستش را زیر حصار برد و آن را بالا کشید. تکهای از پایین حصار باغ بلند شد. به سرعت پاهای بچه را گرفت. با کمی دردسر آن را بیرون کشید. بدن پسربچه، به شاخهها و خارهای بوته گیر کرده بود و بهسختی بیرون آمد. صدای خراش خوردن...»
نادر قبلهای نویسنده و مترجم در سال ۱۳۵۹ در تهران متولد شد. وی فارغالتحصیل مهندسی مواد- متالورژی صنعتی است. «کودک ۴۴»، «گزارش محرمانه»، «مأمور ۶» از «تام راب اسمیت»، «وقتی شعلهها شما را دربرمیگیرند» از «دیوید سداریس» و «میز گربه» از «مایکل اونداتیه» نام آثار ترجمه شده از اوست که همگی از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.
رمان «صداهای مرگبار» نوشته نادر قبلهای در ۱۶۲ صفحه در قطع رقعی به بهای ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان با شمارگان ۵۵۰ نسخه از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است.
نظر شما