چندی پیش نویسندهای علیه «مارول»، انتشارات داستانهای مصور اقامه دعوی کرده و در دادگاه پیروز شد؛ اما اغلب چه بر سر ناشران در دادگاهها میآید؟
«رجینا» علیه «پنگوئن» (1960)
خانواده «دیاچ لاورنس»از دادگاه خواستند تا انتشار کتاب «عاشق بانو چترلی» (Lady Chatterley’s Lover) مطابق قانون نشر مطالب شرمآور (Obscene Publication Act) و با ادعای این که نویسنده تمایل داشت تا این رمان را همسر یا خدمتکاران توقیف شود . به جای آن هیات منصفه از حق نشر انتشارات پنگوئن حمایت کرد؛ استناد آنها به مجوز دهه 60 بود بنابراین در این پرونده ناشر پیروز شد.
«هوارد هیوز» علیه انتشارات «مکگرو هیل» (1972)
انتشارات «مکگرو هیل» بر این باور بود که زندگینامه خودنوشت «هیوز» را بر مبنای گفتوگوهای وی با «کلیفورد ایروینگ» منتشر کند. این نویسنده و شاعر با عصبانیت با خبرنگاران تماس گرفت و از ناشر شکایت کرده و اظهار کرد که هیچ ارتباطی با «ایروینگ» ندارد و این فرد یک شیاد است. در این پرونده ناشر شکست خورد.
«مستر ایکس» علیه انتشارات «چتو و دیجی تیلور» (1992)
این نویسنده در رمان خود «زندگی واقعی» نام شخصیتی مطبوعاتی را به طور سهوی به شخصیت داستان خود میدهد. «تیلور» به طور ناشیانه برخی جزئیات شخصی «مستر ایکس» به شخصیت خیالی رمان میافزاید. در دادگاه ناشر مغلوب میشود.
انتشارات «رندم هاووس» علیه «ژان کالینز» (1996)
نخستین اثر «کالینز» اصلا دیده نشد هر چند بعدها او را به شهرت رساند؛ این رمان بخشی از یک قرارداد 4 میلیون دلاری برای دو کتاب بود اما انتشارات «رندوم هاوس» آن را غیرقابل خواندن عنوان کرد و ضمن شکایت درخواست برگشت 1.2 میلیون دلار پیشپرداخت را مطرح کرد. با وجود این در قرارداد این زن نویسنده تحویل متن کامل قید شده و درخواست معمول برای اعلام رضایت ناشر از آن حذف شده بود. به همین دلیل انتشارات «رندم هاوس» که این کتابها را هرگز منتشر نکرد، نهتنها از یک اثر پرفروش محروم ماند بلکه نتوانست پول خود را بازپس بگیرد. ناشر ناکام ماند.
«دیوید ایروینگ» علیه انتشارات «پنگوئن» و «دبورا لیپستات»
«ایروینگ»، تاریخنگار راستگرا با کتاب «انکار هولوکاست» و شکایت علیه انتشارات «پنگوئن» یکی از جنجالیترین پروندههای صنعت نشر انگلستان را رقم زد. قاضی دادگاه عالی گفته بود که این نویسنده در حفظ اعتبار خود ناکام مانده و شهرت خود را خدشهدار کرده است. دادگاه او را «فعال منکر هولوکاست، ضدیهود و نژادپرست» خواند و گفت او بهطور هدفمند به «ارائه تصویری نادرست و یکجانبه از رویدادی تاریخی» اقدام کرده است. ناشر پیروز شد.
«مینهکو ایواساکی» علیه انتشارات «کنوف» و «آرتور گلدن» (2001)
در هنگامه موفقیت چشمگیر «گلدن» برای فروش 4 میلیون نسخه از کتاب «خاطرات یک گیشا» (که استیون اسپیلبرگ قصد داشت فیلمی از روی آن بسازد اما در نهایت فقط تهیهکنندگی آن را بر عهده گرفت)، «ایواساکی»، «گیشا»ی مشهور پیشین در «کیوتو»ی ژاپن که الهامبخش نوشتن این رمان شد از نویسنده و ناشر شکایت کرد و گفت که «گلدن» پذیرفته بود که با خلق شخصیت «سایوری»، هویت وی را فاش نکند. او همچنین گفته بود که برخی وجوه خاطرات وی نادرست ارائه شده است. در این پرونده ناشر محکوم شد.
«بیچنت» و «لیف» علیه انتشارات «رندوم هاوس» (2006)
این پرونده به کتاب پرفروش «کد داوینچی» نوشته «دان براون» مربوط میشود که با شکایت نویسندگان کتابهای تاریخی توطئه (جام مقدس و خون مقدس»، که به طور اتفاقی در شعبه دیگری از «رندوم هاوس» منتشر شده بودند، در دادگاه مطرح شد. این مورخین مدعی شدند که «براون» از ساختار آثار آنها استفاده کرده و حق کپیرایت را رعایت نکرده است. قاضی با بررسی پرونده ادعای آنان را رد کرد و حکم به پرداخت 1.3 میلیون پوند جریمه را برای ذو نویسنده صادر کرد. ناشر موفق از دادگاه بیرون آمد.
«جیکی رولینگ» و کمپانی فیلمسازی «برادران وارنر» علیه «آردیآر بوکز» (2008)
هیچ پروندهای مرتبط با مجموعه رمانهای «هری پاتر» عجیبتر از این نیست؛ در سال 2008 میلادی «رولینگ» در دادگاهی در نیویورک حاضر شد تا از انتشار کتاب «لغتنامه هری پاتر» که بر مبنای نوشتارهای وبسایت نویسنده آماده شده بود جلوگیری کن. او در دادگاه گفت که این کتاب بیش از اندازه لازم از مجموعه رمانها استفاده کرده و برنامههای او برای نشر کتاب مشابهی با عنوان «فرهنگ پاتر» که خودش قصد انجام آن را دارد، مخدوش خواهد کرد. قاضی پرونده شکایت را پذیرفت اما از آنجایی که خسارت وارده بسیار اندک بود، نسخه غیر رسمی از آن با عنوان اختصاری «لغتنامه» در سال پس از آن به بازار آمد. با وجود این ناشر این پرونده را از دست داد.
«اسکارلت یوهانسون» علیه «جی – سی لاته» و «گریگور دلاکورت» (2014)
در یک پرونده بسیار گیج کننده، بازیگر سینمای هالیوود در فرانسه با طرح شکایتی با ادعای آسیب شخصیتی رساندن به وی در رمانی که به یکسان بودن قهرمان زن آن با او اشارهای نشده بود، 50 هزار یورو درخواست کرد. برخی بر این باور بودند که قهرمان رمان در فصل آغازین شباهتهای زیادی به این ستاره سینما دارد. دادگاه ادعای تخریب شخصیت را رد کرد اما به دلیل وجود برخی شباهتهای خیالی که در زندگی واقعی «یوهانسون» وجود نداشت حکم به پرداخت 5 هزار پوند از سوی ناشر را صادر کرد. نتیجه دادگاه مساوی به نفع طرفین بود.
«جنیفر پدروزا» علیه «کافی شاپ نویسندگان» (The Writer`s Cofee Shop)
«پدروزا»، معلم دوره ابتدایی در آمریکا در انتشارات الکترونیکی که برای نخستین بار «50 سایه گری» را منتشر کرد، مشغول به کار بود؛ او مدعی شد که انتشارات باید سهمی از درآمد 40 میلیون دلاری از فروش این رمان را به او پرداخت کند. روند دادرسی در تگزاس 2 سال به طول انجامید و در نهایت ناشر به پرداخت 11.5 میلیون دلار به وی حکم داد. ناشر شکست خورد.
نظر شما