چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۵
شاکری: جسارت اقتصادی‌نیا مرا شگفت‌زده کرد/ عابدی: منتقد ادبی باید به بیماری «دورویی سکه» مبتلا باشد

عبدالرسول شاکری در جلسه نقد و بررسی تازه‌ترین اثر سایه اقتصادی‌نیا گفت که جسارتی که در لحن متن مقاله‌های کتاب وجود دارد شگفت‌انگیز است. همچنین کامیار عابدی عنوان کرد که منتقد ادبی باید به بیماری «دورویی سکه» مبتلا باشد؛ یعنی اگر نظری را مطرح کرد، دقت کند و ببیند که می‌توان از زاویه دیگری نیز به موضوع نگاه کرد و نظری دیگر داد چراکه در حوزه نقد شعر معاصر باید علاوه بر دیدن کلیات، جزئیات را نیز ببینیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست بررسی کتاب «هم شاعر، هم شعر؛ تأملاتی در باب شعر و شاعران معاصر» عصر روز چهارشنبه (۱۲ خرداد ماه) با حضور سایه اقتصادی‌نیا، کامیار عابدی، مرتضی هاشمی‌پور و عبدالرسول شاکری در سرای اهل‌قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد.

سایه اقتصادی‌نیا که نخستین سخنران این نشست بود در توضیح کتاب گفت: «هم شاعر، هم شعر؛ تأملاتی در باب شعر و شاعران معاصر» مجموعه‌ای از مقالات من در حوزه شعر معاصر است که برخی از آنها در سال‌های گذشته چاپ شده و برخی تا کنون منتشر نشده بود. من بازخورد بسیار خوبی از چاپ این مقالات در رسانه‌های مختلف گرفتم، بنابراین تصمیم بر این شد تا گلچینی از آن‌ها را در قالب کتاب منتشر کنم.

وی ادامه داد: مطالب این کتاب به دو بخش تقسیم می‌شود؛ بخش نخست «تک‌نگاری» نام دارد که به بررسی یک موضوع یا یک محور از شعر یا زندگی شاعران معاصر می‌پردازد و بخش دوم با عنوان «نقد» به نقد شعرهای آن‌ها می‌پردازد. من کار اصلی خودم را در بخش دوم کتاب می‌بینم چراکه سعی کردم در نوشتن آن از روش‌های جدید و نو استفاده کنم. در این روش، در هر شعر سؤالی را مطرح کردم و برای رسیدن به جواب آن کوشیدم. در رسیدن به جواب زیر و روی آثار را بررسی نکردم و تنها به خود شعر پرداختم.

 جسارت شگفت‌انگیز مولف

در ادامه این نشست عبدالرسول شاکری اظهار کرد: وقتی کتاب را مطالعه کردم به چند ویژگی جدید برخورد کردم که در کتاب‌هایی که در گذشته خوانده بودم کمتر آن‌ها را دیده بودم؛ برای مثال جسارتی در لحن متن مقاله‌ها وجود دارد که در همان ابتدای کار مرا شگفت‌زده کرد چراکه در هیچ جای کار خودسانسوری دیده نمی‌شود، ما به این ملاحظات عادت کرده‌ایم و حتی خود من نیز این کار را انجام می‌دهم اما خوشبختانه این اتفاق در این اثر رخ نداده است.

وی افزود: به دلیل اینکه کتاب حجم کمی دارد و تنها ۱۳۰ صفحه است، موفق شدم سه بار کتاب را به صورت دقیق مطالعه کنم. به نظرم کم حجم بودن کتاب نیز یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد این اثر است زیرا مطالب بسیار خلاصه و مفید نوشته شده و خواننده از خواندن مطالب لذت می‌برد.

این پژوهشگر ادبیات معاصر با اشاره به برخی ایرادات این کتاب گفت: استفاده از کلماتی مانند فروغ گرامی و آتشین عزیز، آن هم در مقدمه اثر باعث این می‌شود که مخاطب این‌طور احساس کند که مؤلف به برخی شاعران علاقه دارد و این ایراد محسوب می‌شود. در پرداخت به ایرادات ساختاری باید گفت که یکی از آنها اسم کتاب است زیرا وقتی اسم کتاب را می‌خوانیم، برداشت ما این است که این کتاب از دو بخش تشکیل شده، که بخش نخست به شاعران و بخش دوم به شعرهای آنها می‌پردازد اما وقتی کتاب را ورق می‌زنیم متوجه می‌شویم که این کتاب یک مجموعه مقاله است. بنابراین بهتر بود که عبارت «مجموعه مقالات» در عنوان کتاب استفاده می‌شد.

وی ادامه داد: از نظر من به عنوان یک خواننده حرفه‌ای، کتاب باید با جزئی‌نگری بیشتری نوشته می‌شد؛ برای مثال اگر در قسمتی از کتاب، از ترجمه یک شاعر صحبت شده، کاش مؤلف تمام ترجمه‌های آن شاعر را مطالعه می‌کرد و بعد درباره آثارش نظر می‌داد. من این کتاب را یک کتاب موفق می‌دانم که مثل تمامی کتاب‌ها نقاط ضعف و قدرتی دارد، کار این اثر تمام شده است و ما از امروز منتظر یک کار منسجم و خوب از اقتصادی‌نیا هستیم.

منتقد ادبی باید به بیماری «دورویی سکه» مبتلا باشد

در ادامه کامیار عابدی که آخرین سخنران این نشست بود اظهار کرد: با اینکه بررسی شعر معاصر حوزه تخصصی من است اما من فرد صالحی برای نقد این کتاب نیستم چراکه در سال‌هایی که در این حوزه فعالیت کردم به سلیقه‌ای رسیده‌ام و ممکن است که کتاب را بر اساس این سلیقه بسنجم و قضاوتم از انصاف خارج شود.

وی افزود: نقد شعر از دهه ۴۰ شروع شد و حدود ۵۵ سال از عمر آن می‌گذرد. من نقدهای انجام شده در این سال‌ها را به ۵ قسمت تقسیم کرده‌ام که «روش جستارنویسی»، «روش تحقیقی»، «یادداشت نویسی»، «روش دانش‌نامه‌ای» و «روش علمی‌پژوهشی» نام دارند.

این منتقد ادبی با اشاره به وضعیت نقد شعر در سال‌های گذشته گفت: اگر ما در نقد شعر معاصر روی جزئیات تحقیق نکنیم، میزان آسیب‌پذیری‌ها بیشتر می‌شود. این روزها در جامعه یا از کاری تعریف می‌کنند و یا به تخریب آن می‌پردازند، بنابراین در چنین فضایی نقد شعر معاصر کار بسیار سختی است.

وی ادامه داد: به نظرم منتقد ادبی باید به بیماری «دورویی سکه» مبتلا باشد، یعنی اگر نظری را مطرح کرد، دقت کند و ببیند که می‌توان از زاویه دیگری نیز به موضوع نگاه کرد و نظری دیگر داد چراکه در حوزه نقد شعر معاصر باید علاوه بر دیدن کلیات، جزئیات را نیز ببینیم، یعنی منتقد باید به میکروسکوپ و تلسکوپ مجهز باشد و منتقدی که نتواند این کار بکند، نمی‌تواند منتقد موفقی باشد.

عابدی در بررسی کتاب «هم شاعر، هم شعر؛ تأملاتی در باب شعر و شاعران معاصر» اظهار کرد: قدیمی‌ترین مقاله‌ای که در این کتاب آورده شده متعلق به سال ۸۰ و جدیدترین آن مربوط به سال ۹۴ می‌شود، یعنی دوره‌ای ۱۵ ساله، نویسنده قبل از سال ۸۰ فعالیت‌های اندکی را در حوزه شعر و سرودن آن داشته است، در همین دوره در کلاس‌های ویراستاری احمد سمیعی گیلانی و ابوالحسن نجفی شرکت می‌کرده و تا به امروز نیز در کار ویراستاری مشغول به کار است. نقدهای او تنها مختص شعر نیست و در حوزه نقد داستان نیز دست به قلم است، در کل می‌توان گفت که فعالیت‌های اقتصادی‌نیا در این سال‌ها کوششی آرام و غیر وسیع بوده است.

وی افزود: اگر دنبال دلایل این کوشش آرام و غیر وسیع بگردیم متوجه خواهیم شد که حضور در حوزه ویراستاری و انجام نقد داستان بخشی از انرژی و توان اقتصادی‌نیا را گرفته و به او اجازه نداده تا با خیال راحت به نقد شعر بپردازد.

وقت کم، کار زیاد، لطفاً تعیین مسیر!

این پژوهشگر حوزه ادبیات با اشاره به ویژگی‌های مثبت این کتاب گفت: این کتاب سه ویژگی مثبت دارد؛ نخست اینکه با نثر خوب نوشته شده و زبان نویسنده روشن است و به تکرار حرف‌هایی که قبلاً خوانده یا شنیده نپرداخته است. ویژگی دوم، تمایل نویسنده به پیروی از عقل سلیم است چراکه از برخی نقدهایی که این روزها مطالعه می‌کنیم، شگفت‌زده می‌شویم.

وی ادامه داد: آخرین ویژگی این کتاب نگاه رو به جلو مؤلف است زیرا نویسنده گذشته‌گرا نیست و مدرنیسمی که به دنبالش می‌رود، معتدل است. از نوشته‌های اقتصادی‌نیا می‌توان به راحتی متوجه شد که مؤلف به جستارنویسی بیشتر از روش پژوهشی علاقه دارد.

عابدی در بخش پایانی صحبت‌هایش اظهار کرد:‌ در این کتاب اشخاص بر اساس یک ذوق ۱۵ ساله انتخاب شده‌اند و هیچ هدف خاص و مشخصی پشت آن نیست. به نظرم جا داشت تا این کتاب در حجم بیشتر چاپ شود چراکه اگر این کتاب حدود 350 صفحه حجم داشت، بسیار بهتر و جذاب‌تر می‌شد. در پایان این سه جمله بی فعل و کوتاه را به نویسنده اثر توصیه می‌کنم، «وقت کم، کار زیاد، لطفاً تعیین مسیر». 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها